شادی، زاییده طراحی شهری است
امروزه به موضوع شادی در شهر توجه بیشتری میشود، اما متأسفانه اغلب این بررسیها در سطح تئوری باقی میماند. شادی شهری، یک مفهوم افزوده است که به سبب آن، افراد در موضع اختیار و انتخاب، شهری را که در حال حاضر در آن ساکن هستند، بر اساس تجربههای موجود مجدداً برای اقامت طولانیمدت یا زندگی انتخاب میکنند.
اصفهان امروز- روزبه فرزان*: امروزه به موضوع شادی در شهر توجه بیشتری میشود، اما متأسفانه اغلب این بررسیها در سطح تئوری باقی میماند. شادی شهری، یک مفهوم افزوده است که به سبب آن، افراد در موضع اختیار و انتخاب، شهری را که در حال حاضر در آن ساکن هستند، بر اساس تجربههای موجود مجدداً برای اقامت طولانیمدت یا زندگی انتخاب میکنند. هرچند ارزیابی میزان شادی در شهر ممکن است، اما تبیین روشهای رسیدن به آن بهسادگی بسیار دشوار است. کتاب «شهرهای شاد» این موضوع را مطرح میکند که بسیاری از بهترین گزینهها برای ساختن یک محیط، نیازمند تعامل با انسانهایی است که چه برای کار و چه برای زندگی در آن محل تردد میکنند. جان کلام کتاب این است که عناوین مختلفی مانند شهر سبز، شهر کمکربن، شهر منعطف، شهر ثروتمند و شهر شاد، همگی صفات مختلف پدیده هستند که نمیتوان به یکی، فارغ از بقیه موارد دستیافت. نتایج تحقیق دیگری که امسال دانشگاه ناپل بر روی 20 شهر جهان انجام داد، چندین ویژگی اصلی برای مکانهای آفریننده شادی در شهر شناسایی میکند. ازنظر این پژوهش، مکان شاد شامل فضاسازیهای مقطعی و مصارف سریع نیست، بلکه بهعنوان منابع فرهنگی با اجتماع محیطی که در آن قرارگرفتهاند، تعامل بلندمدت دارد. از طرف دیگر، این مکانها ثابت و بدون تغییر نیستند، بلکه از نوعی دینامیک تعامل و تطبیق با تغییرات محیطی بهره بردهاند و از این طریق به بسط مفهوم شادی و پایداری مکانی منجر میشوند. کتاب «شهرهای شاد» به این موضوع میپردازد که اختصاص یارانه به مناطق کمجمعیت یا ساخت مجتمعهای عظیم مسکونی در کنار سیاستهای توسعه بزرگراهها و گسترش نواحی مسکونی، همگی چیزی جز ریختن پول برای کم اثرترین شکلهای شهری نیستند. درواقع، کتاب بر روی واقعیت آشنایی دست میگذارد و آن، نقطه مقابل شادی یعنی افسردگی و عدم رضایت است. افرادی که در برجهای مسکونی زندگی میکنند، اغلب از دو احساس بهطور همزمان رنج میبرند، احساس ازدحام و احساس تنهایی. مدنظر قرار دادن شادی شهر و شهروندان منجر به تعمیق و تغییر نگاههای مهندسی به شهرسازی میشود. بهعنوانمثال، مدنظر قرار دادن میزان نارضایتی و افسردگی ساکنان برجها باعث شده بسیاری از کشورها در طرحهای افزایش ارتفاع و سرمایهگذاری در مجتمع سازی، حتی در مناطق حاشیهای و کمجمعیت شهر باید بسیار محتاط عمل کنند. نکته اصلی این مثال این است که این حرف که بلندمرتبهسازی تنها گزینه ممکن است، امروزه دیگر خریداری ندارد و باید به دنبال مدلهای حد واسط بود. مگر نه این است که هدف همه سازمانها و گروههای شهری، مناسبسازی شهر برای ساکنان آن است، پس چطور میتوان یکی از اصلیترین پارامترهای انسانی یعنی شادی و عوامل و موانع مؤثر بر آن را نادیده گرفت؟ کتاب «شهرهای شاد» نوشته چارلز مونتگومری، یکی از صدها کتابی است که میتواند نقطه شروع ما در بازنگری سیاستهای برنامهریزی و مدیریت شهری باشد.
*کنشگر شهری