بازاریابی؛ تنها راه حفظ صنایعدستی
صنایعدستی ایران و اصفهان همیشه کاربردهای مشخص در زندگی روزمره داشته و دارد. برای مثال هنر قلمکاری، 114 کاربرد مختلف اعم از سفره، رومیزی، چادرنماز و خیمه داشته است. درنتیجه نکته مهم درباره صنایعدستی، این است که باید با تقاضای زمان، منطبق باشد.
اصفهان امروز- حسین یاوری:
صنایعدستی ایران و اصفهان همیشه کاربردهای مشخص در زندگی روزمره داشته و دارد. برای مثال هنر قلمکاری، 114 کاربرد مختلف اعم از سفره، رومیزی، چادرنماز و خیمه داشته است. درنتیجه نکته مهم درباره صنایعدستی، این است که باید با تقاضای زمان، منطبق باشد. برای مثال، به دلیل اینکه برخی از تولیدات هنر شیشهگری، در حال حاضر مخاطب ندارد، این صنعت باید به سمت تولیدات دارای مخاطب چون سرویس پارچ و لیوان و گلدان برود که مناسب زندگی امروزی است. درواقع علت از بین رفتن این صنایع، این است که با نیازهای جامعه امروز مطابقت ندارد. برای جلوگیری از محو شدن این رشتههای صنایعدستی، باید تعداد شاغلان و میزان تولید و فروش آنها بررسی شود.
عملکرد کشورهای دیگر هم میتواند الگوی خوبی برای ما باشد. برای مثال توسعه صنایعدستی در ژاپن از 1970 به اینسو صورت گرفت و آنها طی برنامه مشخصی تصمیم به حفظ 186 رشته صنایعدستی خود گرفتند که از سال 1600 میلادی به اینسو وجود داشت. بر اساس این برنامه، در هرکدام از این 186 رشته، باید 30 هنرمند فعال باشند و افرادی هم تحت تعلیم آنها قرار بگیرند تا در آینده بتوانند جایگزینشان شوند. این اساتید، شاگردان خود را آموزش میدهند و به بازاریابی هم توجه میشود. البته رشتههای خودکفای صنایعدستی ژاپن شامل این برنامه نیست و این حفاظت خاص، ویژه رشتههای ضعیفتر است. در کشور ما هم رشتههایی مثل زریبافی، مخملبافی، گرهبافی و زمودگری به این مراقبت ویژه نیاز دارد. اوج هنر زریبافی در دوره صفویه بوده و امروزه برای حفظ این هنر، باید آن را با مقتضیات زمان مطابقت داد. هنر گرهچینی هم میتواند بهراحتی احیا شود، کافی است به مردم یادآوری کنیم پنجرههای ارسی چقدر به زیبایی منازل امروز کمک میکند و حتی میتوان با استفاده از این هنر، میز ساخت و تولیدات جدیدی در این هنر و سایر هنرهای رو به نابودی ابداع کرد.
از طرف دیگر، باید در ساخت دکور ساختمانهای دولتی از هنرهای ملی استفاده کرد. طی حضور در اجلاس سیزدهم صنایعدستی در پاکستان، متوجه شدم پارلمان پاکستان تصویب کرده پنج درصد صنایع ساخت ساختمانها در این کشور، باید با صنایع سنتی چوبی این کشور انجام شود. ما هم میتوانیم چنین تمهیداتی بیندیشیم. در شهر کاشان، هنر زمودگری دیگر مرسوم نیست و برای احیای آن، میتوان مردم را تشویق کرد برای بازسازی منازل جدید خود، از گلمیخها و کوبهها دوباره استفاده کنند. تمام این هنرها به دلیل اینکه در حافظه فرهنگی ما وجود دارند، قابل احیا هستند. هنرهای در حال نابودی را هم باید بهصورت گلخانهای حفظ کنیم تا از بین نرود.
در حوزه بازاریابی صنایعدستی هم کار نشده است. تعداد زیادی شبکه تلویزیونی داریم که باید این هنرمندها، سوابق و شاگردان آنها را معرفی کنند. باید نمایشگاههایی هم بر مبنای طرحهای جدیدی که مناسب زندگی جدید در این هنرها زده میشود، برگزار شود. این صنایع قبلاً بازار داشته و باید بازار جدید هم برای آنها پیدا کرد. ساخت کیف، پشتی و سجاده با جاجیم از خلاقیتهای خوب در این زمینه است. از آینهکاری هم میتوان برای ساخت آینههای کوچک بر روی گلدان یا اشیای دیگر استفاده کرد. سازمان صنایعدستی بهتر است علاوه بر ارائه تولیدات و طرحهای جدید این رشتهها در نمایشگاههای هنری، کتابها و بروشورهایی هم در این زمینه ارائه دهد. کیفیت بالای این تولیدات، قیمت مناسب و بستهبندی استاندارد هم در این زمینه اهمیت دارد.
کارشناسان اقتصادی هم باید در این زمینه وارد شوند. درواقع در یک مرکز صنایعدستی، بهجز کارشناسان صنایعدستی، کارشناس اقتصادی، کارآفرین و تولیدکننده هم باید حضورداشته باشد، چراکه اگر هنری به لحاظ اقتصادی جواب ندهد، از بین میرود. پس باید کاری کنیم مردم به آن هنر اقبال کنند و این، کار اقتصاددانان و مدیران اجرایی است. مثلث طلایی شهر اصفهان، گردشگری، میراث فرهنگی و صنایعدستی است که باید حفظ شود. تغییر پیاپی مدیران صنایعدستی هم بسیار لطمه زده، درحالیکه اگر بر اساس ثبات مدیریتی و برنامهریزی عمل شود، صنایعدستی رونق مییابد و گردشگران هم آن را بهعنوان سوغات میخرند.
پژوهشگر صنایعدستی