افزايش تعداد گلبازها
«گل»، دومين ماده مخدر مصرفي در کشور است و حالا ١٣ درصد از معتادان کشور گل مصرف ميکنند. اين آمار مصرف اين ماده را به جايي رسانده که پس از ترياک در رتبه دوم نشسته است. کار مصرف گل به جايي رسيده که روز گذشته مسئولان سازمان بهزيستي کشور مراسمي با عنوان کارزار رسانهاي پيشگيري از مصرف گل را که قرار است 14 استان کشور را پوشش دهد در تهران برگزار کردند.
درهمينباره رئيس سازمان بهزيستي از برگزاري اين کارزار در ۱۴ استان البرز، مازندران، قزوين، اصفهان، کرمانشاه، چهارمحالوبختياري، آذربايجانغربي، خوزستان، گيلان، بوشهر، کرمان، يزد، گلستان و تهران خبر داد.
انوشيروان محسنيبندپي با اشاره به اينکه پيشگيري از وقوع و شيوع آسيبهاي اجتماعي بهعنوان راهبرد اصلي در سرلوحه اقدامات سازمان بهزيستي قرار دارد و همچنين بهلحاظ اقتصادي مقرونبهصرفه و اثربخشتر است، گفت: اين طرح با همکاري سازمانهاي مردمنهاد برگزار ميشود و در جهت آگاهسازي و حساسسازي آحاد جامعه نسبت به سوءمصرف مواد، بهخصوص موادي مانند گل و شيشه و ... است که امروزه در بين جوانان و نوجوانان شيوع پيدا ميکند، در صورت مصرف گل عوارضي ايجاد ميشود که خانوادهها بايد آن را شناسايي و مداخله بهنگام داشته باشند، بهطوريکه گل بعد از ترياک دومين ماده مخدری است که شيوع بالايي در کشور ما دارد.
وي به عوارض مصرف گل اشاره کرد و گفت: مصرف گل باعث افسردگي، کاهش اقدامات حمايتي، عدم هوشياري کامل، عدم تمرکز، خشکي دهان و دندان، تپش قلب، پرخاشگري و خشونت ميشود.
به گفته وي: ۲۷ درصد جامعه کارگري بهنوعي دچار مصرف مواد هستند که با شناسايي عوارض آن ميتوانيم در کاهش آن نقش مؤثري داشته باشيم و با اسم گل نبايد خودمان را گول بزنيم، چراکه هويت و شخصيتمان دچار آسيب ميشود.
علاوهبراين، فاطمه عباسي، رئيس مرکز توسعه، پيشگيري و درمان سازمان بهزيستي، نيز درباره اين ماده گفت: «بر اساس آخرين شيوعشناسي مصرف مواد مخدر، ٨۴.۶ درصد از مصرفکنندگان مردان مجرد و با تحصيلات ديپلم و زيرديپلم و ١۵.۴ درصد از مصرفکنندگان نيز زنان هستند». وي با اشاره به اينکه ١۵ درصد از مصرفکنندگان «گل» دانشجويان هستند، اظهار کرد: «دانشآموزان نيز ٣.٧ درصد مصرفکنندگان اين ماده مخدر بودهاند». رئيس مرکز توسعه، پيشگيري و درمان سازمان بهزيستي علت ديگر توجه به پيشگيري از مصرف مواد مخدر گل و حشيش را دسترسي آسان به اين مواد دانست و گفت: امکان کشت و توليد بذر حشيش و شاهدانه در محلهاي مناسب، حتي در باغچه خانهها وجود دارد. عباسي در ادامه با تأکيد بر اينکه برخي از جوانان فکر ميکنند مصرف حشيش و گل اعتيادآور نيست، تصريح کرد: اين تصور غلطي است، چراکه اين دو ماده نهتنها اعتيادآور هستند، بلکه عوارض جسمي و روحي نيز مانند توهم بههمراه دارند. کسب لذت ناسالم از سوي جوانان نيز يکي ديگر از دلايل گرايش آنان به مصرف اين مواد است.
ماجراي خطرناکشدن مصرف گل مربوط به امروز و ديروز نيست و مسئولان حوزه مواد مخدر کشور پيش از اين هم هشدار داده بودند که مصرف گل به صورت خطرناکي در کشور روند افزايشی را طي ميکند. سال گذشته نيز قائممقام دبيرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر اعلام کرده بود: امروز گل مصرف دوم جامعه معتادان ما را به خود اختصاص داده است. قبلا شيشه بود، اما اکنون جايگزيني گل با شيشه اتفاق افتاده است. از مرحله شيوع شيشه بين معتادان عبور کرديم و مردم متوجه خطرات شيشه شدند و همکاري اجتماعي خوبي در جهت کاهش مصرف شيشه در جامعه اتفاق افتاده است.
سؤال اينجاست که آيا ميشود گفت، حالا آن دسته از مصرفکنندگاني که به سمت مصرف شيشه ميرفتند، انتخاب ديگري به نام گل دارند؟ هومان نارنجيها، درمانگر و متخصص اعتياد، در گفتوگو با «شرق» در پاسخ به اين سؤال ميگويد: داستان گل و اعتياد به آن با آن تصويري که از کارتنخوابي يک معتاد در ذهن داريد فرق ميکند. داستان گل داستان اين است که عدهاي از جوانان و گروهي از معتادان مصرفکننده گل هستند و ما هيچ تغيير مصرف موادي را به سمت گل نداريم که شما بگوييد مثلا مصرفکنندگان شيشه به سمت گل رفته باشند. کسي که hard drug يا مواد خطرناک مصرف ميکند ديگر به گل برنميگردد. گل براي فردي است که تازه ميخواهد شروع کند. گل براي جواني است که تازه بازی ميکند و با ماجراي hard drug مثل شيشه و هروئين متفاوت است». نارنجيها اضافه ميکند: «مصرف گل در قشري وجود دارد که به قول معروف بازيبازي ميکنند و اين حوزه را تازه مزهمزه ميکنند. درواقع مصرف گل از اين جنس است، بالاخره ما با طيفي گسترده از مصرفکنندگان روبهرو هستيم. عدهاي مصرفکنندگان معتاد جدي هستند، عدهاي هم طيف تازهکار هستند. يکسري هم بازيهايشان را کردهاند و کمکم به سمت
مواد خطرناکتر ميروند. گروهي از اين مصرفکنندگان هم جوانان کمسنوسالي هستند که شروع به مصرف کرده و اين بازيبازيهايشان با گل است که همان 13درصدي را که بهزيستي به آنها اشاره کرده تشکيل ميدهند». اين متخصص اعتياد در پاسخ به اين سؤال که آيا ميتوان گفت با افزايش مصرف گل، مصرف مواد خطرناک کاهش پيدا ميکند، گفت: «جوانهاي ما در قديم، در ابتدا با سيگار شروع ميکردند و بعد ميرفتند روي ترياک و از ترياک روي مواد پرخطرتر. اينکه ما فکر کنيم اگر گل نباشد، جوان ما مستقيم به سمت شيشه ميرود، برداشت غلطي است؛ چراکه حساب harddrug از softdrug جداست؛ يعني کسي که شيشه يا ديگر مواد پرخطر را استفاده ميکند، حسابش از کسي که مواد ملايمتر استفاده ميکند، جداست و اين برداشت به قدري سادهانگارانه است که ما بگوييم اگر جواني به الکل دسترسي نداشته باشد، هروئين مصرف ميکند؛ اما يک واقعيت وجود دارد و آن اين است که اگر گل باشد، گروهي از جامعه خريدار آن ميشوند؛ چون شبيه به سيگار است، به آنها لذت ميدهد، انگ و ننگ زيادي ندارد، اخبار خوبي دربارهاش خواندهاند و فکر ميکنند اعتيادآور نيست و هزاران داستان تبليغي ديگري که در گوششان
رفته. بنابراین ما يک مرتبه با بازار جديدي روبهرو هستيم که باعث ميشود عدهاي به اين ماده جديد گرايش پيدا کنند. بههميندليل بايد قبول کرد که طيفي از جوانان به سمت اين ماده سوق داده ميشوند. او در ادامه افزود: «قبل از گل اين حشيش بود که نقش امروز گل را بر عهده داشت. حشيش از زمان صفويه در ايران بوده است. حالا آن ماده سمي داخل حشيش جاي خود را به يک ماده به ظاهر لوکستر و باکلاستر به نام گل داده؛ اما داستان در نهايت همان است». نارنجيها تأکيد کرد: «ردپاي مصرف مواد در دنيا يک جور آغاز ميشود؛ ميگويند در دنيا گروهي، از مواد کمخطرتر شروع ميکنند، تجربه به اين شکل است که اول سراغ سيگار و الکل ميروند، اين مصرف متعلق به سن 19سالگي است، بعد مادهاي به نام گل يا حشيش در دوران قديمتر و بعضيها هم ترياک استفاده ميکنند. چون ترياک هم يک ماده سنتي قديمي در ايران محسوب ميشود، طرف الکل ميخورده، سيگار ميکشيده و سپس به ترياک روي آورده. در ايران ترياک هم خيلي جزء مواد پرخطر قبول نميشده؛ ولي درباره گل واقعا اين باور وجود دارد که جزء مواد سبک محسوب ميشود. بههميندليل دروازه ورود آنها به اين شکل است و وقتي اين بازي
شروع ميشود، کمکم به سمت بازيهاي پرخطرتر سوق داده ميشوند، فرد بعد از گل سراغ ترياک و سپس شيشه ميرود. يک عده هم از گل به الاسدي يا همان اسيد روي ميآورند. بنابراين ما يک خطر درباره گل احساس ميکنيم و آن خطر اين است که اگر از گل كه خودش بهتنهايي که خطرات و عوارض خود را دارد، بگذريم، يک سکوي پرتاب به سمت مواد پرخطرتر است».
نارنجيها در پايان خاطرنشان کرد: «ما کمتر مصرفکنندهاي را داريم که روي گل باقي بماند. يا از روي گل به سمت مواد پرخطر عبور ميکند يا به سلامت برميگردد؛ اما آنچه در سالهاي اخير مشاهده ميکنيم، آن است که مسير به سوي ادامه و عبور بيشتر است؛ يعني ميبينيم که کساني که گل را شروع کردهاند، کارشان بيخ پيدا ميکند. اشتباه شايع و رايجي وجود دارد که در ايران عدهاي مسئله گل را با کشورهاي ديگر مقايسه ميکنند؛ درحاليکه زمینههاي فرهنگي ما، جوانبودن کشور و نداشتن شادي در بين جوانان، مشکلات روحي و رواني که در بين مردم وجود دارد و... با آزادسازي يا در دسترس قرارگرفتن گل ميتواند اتفاق فاجعهباري را رقم بزند. بنابراین اينکه ما اينجا را با آمستردام هلند يا فلوريداي آمريکا قياس کنيم، اصلا قياسی منطقي نيست و اين عوامل زمينهاي ميتواند براي ما يک هدايت نادرست باشد».