برآورده شدن یک قول پس از دو سال
این بار امیر عباس گلاب به قولی که دو سال قبل داده است، عمل کرد و بر روی سن که وارد می شود، تنها فریاد مردم عادی نیست که بالا می رود، بلکه شور و شوق معلولان را نیز میتوان به وضوح دید. خنده بر لبان آنان می نشیند و با فریاد مردم، دستان خود را بر هم می کوبند.
جمعیت در شور و شوق آغاز مراسم فریاد میزنند، اما این بار فرق دارد، از آن سوی سالن ویلچرنشینان وارد میشوند و کنار صندلی ها قرار می گیرند.
به گزارش ایسنا، این بار امیر عباس گلاب به قولی که دو سال قبل داده است، عمل کرد و بر روی سن که وارد می شود، تنها فریاد مردم عادی نیست که بالا می رود، بلکه شور و شوق معلولان را نیز میتوان به وضوح دید. خنده بر لبان آنان می نشیند و با فریاد مردم، دستان خود را بر هم می کوبند.
اگرچه ویلچرنشینان جایگاه مناسبی در سالن نداشتند و باید بر پله های کنار سالن قرار می گرفتند، اما لبخند از روی لبانشان کنار نمی رفت و همین برای لبخندشان کافی بود آنها قانع تر از این هستند که ما تصور می کنیم.
امیر عباس بر روی سن می گوید که بهترین اتفاق زندگی اش شاید امشب در این سالن رقم بخورد. این بار امیر عباس قطعه دلخوشی را با همراهی معلولان و برای آنان می خواند. از روی سن پایین می آید و برایشان می خواند و گل هایی را که برای او آورده اند از دست آنان می گیرد.
علی ضمیری - مدیر برنامه های امیر عباس گلاب از قول امیرعباس گلاب می گوید که دو سال قبل در اجرایی در موسسه "توانا فردا اصفهان" داشته قولی داده که طبق آن معلولان را به این سالن بکشاند؛ قول حضور معلولان در اولین اجرای رسمی خود در اصفهان.
مدیر برنامه های امیر عباس گلاب عدم هماهنگی و دیر اعلام کردن برنامه را علت منع ورود معلولان در اجرای گذشته می داند و می گوید: امروز مقدمات آن فراهم آمد تا در دو سانس میهمان این بچه ها باشیم و به وعده داده شده عمل کردیم. مقصر در برنامه پیش آمده در هفته گذشته نه گروه بوده است و نه وزارت ارشاد بلکه به دلیل شرایط فیزیکی معلولان باید ملزوماتی انجام شود.
هم چنین مرضیه ابراهیمی - قربانی اسیدپاشی که برای همراهی معلولان حضور پیدا کرده بود، از آزرده شدنش برای منع ورود معلولان می گوید و اینکه امشب تنها برای حال خود و برای دیدن شادی این بچه ها آمده است.
صدای همراه یکی از معلولان می آید که دو روز است غذا نخورده تا بتوانند این مراسم را همراهی کند. سرفه اش نگیرد تا بتواند از شور و شوقش که در انتظار آن بود و از "دلخوشی" بخواند.
امیر عباس گلاب شامگاه گذشته خواند، مثل همیشه مثل همه سن ها، اما این بار پایین سن برای او مثل همیشه نبود، آمده بودند مهمانانی که دو سال پیش از او قول گرفته بودند، معلولانی که به قول خود امیرعباس شامگاهی به یادماندنی و تکرارنشدنی را برای او رقم زدند.