تصویر فوتبال زنان پشت قاب بسته

تصویر فوتبال زنان پشت قاب بسته

درحالی‌که ورزش بانوان در سراسر ایران مسیر دیده‌شدن، رشد و رسمیت یافتن را با گام‌هایی هرچند سخت اما امیدبخش طی می‌کند، تصمیمی مبهم و ناگهانی در اصفهان، بار دیگر دیواری نامرئی میان رسانه و مستطیل سبز کشیده است؛ دیواری که این بار نه در برابر زنان، بلکه در مقابل عکاسان و خبرنگاران مرد قد علم کرده و پرسش‌های بسیاری را بی‌پاسخ گذاشته است. تصمیمی که نه قانون روشنی پشت آن است و نه توجیهی قانع‌کننده، اما پیامدش خاموش‌شدن بخشی از صدای فوتبال بانوان است.

تصویر فوتبال زنان پشت قاب بسته

شهرزاد فلاح - اصفهان امروز: 

درحالی‌که ورزش بانوان در سراسر ایران مسیر دیده‌شدن، رشد و رسمیت یافتن را با گام‌هایی هرچند سخت اما امیدبخش طی می‌کند، تصمیمی مبهم و ناگهانی در اصفهان، بار دیگر دیواری نامرئی میان رسانه و مستطیل سبز کشیده است؛ دیواری که این بار نه در برابر زنان، بلکه در مقابل عکاسان و خبرنگاران مرد قد علم کرده و پرسش‌های بسیاری را بی‌پاسخ گذاشته است. تصمیمی که نه قانون روشنی پشت آن است و نه توجیهی قانع‌کننده، اما پیامدش خاموش‌شدن بخشی از صدای فوتبال بانوان است.

در روزهایی که ورزش بانوان بیش از هر زمان دیگری در مسیر دیده‌شدن، رسمیت یافتن و شکستن مرزهای نابرابر گذشته گام برمی‌دارد، تصمیمی ناگهانی و مبهم در شهر اصفهان، موجی از پرسش، اعتراض و شگفتی را در میان اهالی رسانه و جامعه ورزشی برانگیخته است؛ تصمیمی که حضور عکاسان و خبرنگاران مرد را در ورزشگاه قدس برای پوشش مسابقات فوتبال بانوان ممنوع کرده و دری را که سال‌ها برای گشوده‌شدنش مبارزه شده بود، بار دیگر به روی بخشی از جامعه رسانه‌ای بسته است. 

این در حالی است که مطابق رویه جاری در سایر شهرهای کشور، پوشش خبری و تصویری مسابقات بانوان توسط خبرنگاران و عکاسان مرد، بدون هیچ محدودیتی انجام می‌شود. حتی مسابقات حساس و سرنوشت‌ساز نیز در فضایی حرفه‌ای، برابر و بی حاشیه، از سوی رسانه‌ها پوشش داده شده و گزارشگران و عکاسان فارغ از جنسیت نقش خود را در انعکاس تلاش، استعداد و قدرت بانوان ورزشکار ایفا می‌کنند. 

بااین‌وجود، در یکی از مهم‌ترین و اثرگذارترین دیدارهای نیم‌فصل که از آن به «ال‌کلاسیکوی فوتبال بانوان» در اصفهان یاد می‌شود، و همچنین در جدال حساس با تیم ملوان، بار دیگر به دلایلی نامعلوم، امکان حضور عکاسان و خبرنگاران مرد در ورزشگاه فراهم نشد. اتفاقی که نه‌تنها مانعی در برابر جریان آزاد اطلاع‌رسانی ایجاد کرد، بلکه سبب دلخوری و گلایه گسترده اهالی رسانه شد؛ رسانه‌هایی که سال‌ها در سکوت، بی‌ادعا و باتحمل محدودیت‌های فراوان، برای دیده‌شدن ورزش بانوان تلاش کرده بودند. 

تناقض ماجرا آنجاست که همین عکاسان و خبرنگاران مرد، در سال‌هایی که حتی ورود تماشاگران مرد به مسابقات بانوان غیرممکن بود، در اصفهان پیشتاز این مسیر بودند و با رعایت تمام ضوابط، نقش مهمی در ثبت و ماندگار ساختن لحظات ارزشمند ورزش بانوان ایفا می‌کردند. آنان بی‌هیاهو، فقط با دوربین و قلم، در کنار زمین می‌ایستادند تا تصویر زن ایرانی در میدان رقابت، قدرت و پویایی، دیده شود. اکنون اما همان درهای نیمه‌باز نیز بار دیگر به رویشان قفل شده است. 

سال‌ها طول کشید. سال‌ها مبارزه شد، نوشته شد، فریاد زده شد تا نگاه تبعیض‌آمیز کم‌رنگ گردد و درهای ورزشگاه‌ها، ولو اندک، به روی زنان، خبرنگاران و عکاسان باز شود. بانوان عکاس و خبرنگار ورزشی با چه سختی‌ها و فشارهایی وارد ورزشگاه‌ها شدند تا جایگاهی برای خود بیابند. اما ناگهان ورق برگشت؛ این بار نه در برابر حضور زنان، بلکه علیه مردانی که سال‌ها با احترام و حرفه‌ای‌گری در خدمت ورزش بانوان بودند. 

نکته تلخ‌تر آن که این تصمیم، تصمیمی سراسری و قانونی نیست. در تمامی شهرهای ایران، این مسئله حل شده است و عکاسان و خبرنگاران مرد بی‌هیچ‌مشکلی از مستطیل سبزی که در اختیار بانوان است، عکس می‌گیرند، گزارش می‌نویسند و در مسیر توسعه و انعکاس ورزش بانوان حرکت می‌کنند؛ در همه‌جا، جز اصفهان. 

شهری که روزگاری پیش‌گام فرهنگ، هنر و مدارا بود، امروز در این موضوع، به استثنایی تأمل‌برانگیز بدل شده است؛ گویی حضور زن و مرد در کنار هم هنوز هم به یک تابوی حل‌نشده تبدیل شده است. تابویی که نه پشتوانه قانونی روشنی دارد، نه توجیه اجتماعی قانع‌کننده و نه با واقعیت‌های امروز جامعه همخوانی دارد. 

در این میان، مسئولیت این تصمیم همچنان در هاله‌ای از ابهام باقی‌مانده است. باشگاه مطرح اصفهانی، توپ را به زمین شورای تأمین می‌اندازد و شورای تأمین، هرگونه دخالت در این موضوع را رد می‌کند. در نهایت، عکاس و خبرنگاری که با مجوز، دوربین به دست و شوق کار به ورزشگاه می‌رود، پشت درهای بسته می‌ماند؛ بی‌پاسخ، بی حق اعتراض، بی امکان انجام رسالت حرفه‌ای خود. 

پرسش جدی اینجاست: مقصر کیست؟ و مهم‌تر از آن، تا چه زمانی باید چنین تصمیم‌های سلیقه‌ای، خودمختارانه و غیرشفاف، مسیر رشد و دیده‌شدن ورزش بانوان را سد کند؟ 

در روزگاری که جهان از سدهای جنسیتی عبور کرده که بسیاری از کشورها به سمت برابری فرصت‌ها گام برداشته‌اند و که حتی در ایران نیز این مسیر با سختی، اما با امید طی شده است، بازگشت به عقب، آن هم به شکلی موضعی و محدود به یک شهر، نه منطقی است، نه پذیرفتنی و نه در شأن ورزش و فرهنگ این سرزمین.

ورزش بانوان، نیازمند دیده‌شدن است؛ نیازمند ثبت‌شدن، روایت‌شدن و بازتاب‌یافتن در رسانه‌ها. محروم‌کردن آن از حضور بخشی از جامعه رسانه‌ای، یعنی خاموش‌کردن بخشی از این صدا و تاریک کردن بخشی از این تصویر. 

اصفهان، شهری که همواره نماد خرد، فرهنگ و گفت‌وگو بوده، سزاوار آن است که بار دیگر پرچم عقلانیت، شفافیت و برابری را برافرازد؛ نه آن که درگیر تصمیم‌هایی باشد که بوی بازگشت به گذشته می‌دهد. 

و رسانه‌ها، همچنان خواهند نوشت، خواهند گفت و خواهند ایستاد؛ برای حق، برای برابری و برای آن که هیچ دری، بی‌دلیل و بی‌پاسخ، به روی قلم و دوربین بسته نماند.

شاید درهای یک ورزشگاه را بتوان بست، شاید مسیر چند خبرنگار را بتوان سد کرد، اما نمی‌توان اشتیاق را خاموش کرد، نمی‌توان حقیقت را پشت دیوارها نگه داشت و نمی‌توان صدای زنان ورزشکار را در سکوت گم کرد. فوتبال بانوان ادامه خواهد داشت، با یا بی دوربین، یا بی‌قلم؛ اما تاریخ به‌خاطر خواهد سپرد که چه کسانی در کنار این مسیر ایستادند و چه کسانی، تنها نظاره‌گر بسته‌شدن درها بودند.

و روزی، همین مستطیل سبز، روایت خواهد کرد که پیش از هر گل و هر پیروزی، این حق دیده‌شدن بود که باید به ثمر می‌نشست.

انتهای پیام

 

ارسال نظر

اخرین اخبار
پربیننده‌ترین اخبار