اطلاعات غلطی که دولت در باره کاهش نرخ بیکاری می دهد، فقط حلوا حلوا گفتن است؛ با آن دهان شیرین نمی شود
شاید شما هم این روزها اخباری را درباره کاهش نرخ بیکاری برای اولین بار بعد از دههها تجربه افزایش این شاخص شنیده باشید؛ آیا این اخبار میتواند قابل استناد باشد؟
درواقع از نظر آماری و براساس فرمول ارائهشده از نرخ بیکاری، به دو دلیل این نرخ میتواند کاهشی باشد؛ اگر افراد در جستوجوی کار بالاخره مشغول به کار شوند یا اگر افراد در جستوجوی کار از پیدا کردن کار ناامید شده و از این پروسه دست بکشند.
چه دلیلی میتواند به چنین وضعیتی منجر شود؟ آیا این یک خبر خوش است که سفرههای مردم آنقدر پربرکت شده که دیگر دنبال کار و فعالیت نیستند؟ مسلما پاسخ خیر است. آمار و ارقام نشاندهنده یک واقعیت دیگر است؛ افراد تحصیلکردهای که آنقدر به دنبال کار مناسب با تحصیلاتشان یا حداقل کمی نزدیک به آن گشتهاند که دیگر رسما از جستوجوی آن دست کشیدهاند.
به همین دلیل وقتی بعد از یک دوره طولانی بحران، این مشاغل ازبینرفته دوباره برمیگردند و با اینکه نرخ بیکاری به صورت مقطعی کاهش مییابد، رشد اقتصادی تفاوت چندانی نمیکند.
بحران دیگری که میتوان آن را از جمله بحرانهای اساسی بازار کار نامید، بحران بیکاری زنان تحصیلکرده است. براساس آمار ارائهشده، بیش از ۴٠درصد افراد بیکار کشور دارای تحصیلات عالی دانشگاهی هستند. حال تنها حدود ۱۱درصد از نرخ مشارکت اقتصادی را زنان تشکیل میدهند و این یعنی حدود ۸۹درصد از زنان بالای ۱۵سال ایران بیکار هستند. در شرایط اقتصادی که چنین ارقامی را از بازار کار شاهد هستیم، چطور امکان دارد نرخ بیکاری به صورت محسوس کاهش یافته باشد؟
منبع: khabaronline-1897276