اصفهان و میراث طبیعیاش
اصفهان با دارا بودن بیش از ده منطقه حفاظت شده و شکارممنوع، یکی از پراهمیتترین پهنههای طبیعی به خصوص در مرکز کشور از نظر گونههای جانوری و گیاهی است و این اهمیت را میتوان از وجود «قوچ اصفهان» در قمیشلو که نامی جهانی دارد، فهمید.
اصفهان امروز: از شمال غرب تا شرق و جنوب شرق اصفهان، حصاری برای حفاظت از گونههای جانوری و گیاهی کشیده شده است. از منطقه موته در نزدیکی میمه تا دشت وسیع عباس آباد در حوالی نایین، آهوی ایرانی و قوچ اصفهانی سالهاست در قرق و حفاظت هستند تا تعدادشان از این کمتر نشود و نسلهای آینده هم بتوانند آنها را ببینند.
اگرچه حفاظت از این گونهها چه جانوری و چه گیاهی به عنوان نخستین دلیل برای حفاظت آنهاست، اما اهمیت این مناطق را نباید تنها در این مورد خلاصه کرد. برای مثال منطقه کلاه قاضی که نزدیکترین منطقه حفاظت شده به مرکز اصفهان است، نقش پر رنگی در بهبود هوای شهرهای اطراف خود دارد و میتوان آن را ریههای تنفسی منطقه خواند. کلاه قاضی از سال 1346 قرق اعلام شد و در سال 1376 که به عنوان پارک ملی به ثبت رسید. البته قدمت قرق این منطقه به زمان شاه عباس و بعد از آن قاجاریه برمیگردد که اما نوع قرقشان ملوکانه بوده تا حفاظت از گونهها.
کلاه قاضی که در جنوب شرقی اصفهان قرار دارد، با قله معروف کلاهمانند خود و با بیش از 47 هزار هکتار مساحت به عنوان یکی از بهترین زیستگاههای کل و بز در کشور شناخته شده است. البته در این منطقه گونههای دیگر همچون قوچ و میش و انواع پرندگان زیست میکنند، اما شاخصه اصلی آن پر جمعیت بودن منطقه از حیث وجود کل و بز است.
اما به قرینه منطقه کلاه قاضی و این بار در شمال غربی، منطقه بسیار مهم و البته تاریخی قمیشلو خودنمایی میکند. این منطقه که در حدود 30 هزارهکتار مساحت دارد، شکارگاه مورد علاقه ظلالسطان، حاکم اصفهان در عهد قاجار بود، طوری که او در این منطقه برای خود کاخی برپا میکند تا راحتتر قوچها و میشها و پرندگان قمیشلو را برای تفریح شکار کند. علاقه او تا حدی بود که این منطقه را قرق شده اعلام کرد و اگرچه آن را شکارممنوع میکند، اما برای خود و اطرافیانش حق شکار را محفوظ میدانست. با این حال باید خوشحال بود که ظلالسطان، ویرانگر بیست کاخ صفوی در اصفهان، نتوانست نسل «قوچ اصفهان» در قمیشلو را منقرض کند. اینگونه از قوچ که خاستگاه اصلیش اصفهان و به طور خاص در قمیشلو است، یکی از گونههای بینالمللیای است که در همه جهان به نام «قوچ اصفهان» میشناسندش. با این همه کاخ این حاکم دوره قاجار اصفهان، امروز پتانسیل خوبی برای گردشگی تاریخی در کنار گردشگری طبیعت دارد. این کاخ که به نام «قلعه قمیشلو» معروف است، چند سالی است که زیر نظر میراث فرهنگی قرار دارد و گویا به تدریج روی آسیبدیدگیهای آن کار میکنند.
گونهای از قوچ که خاستگاه اصلیاش اصفهان و به طور خاص در قمیشلو است، یکی از گونههای بینالمللیای است که در همه جهان به نام «قوچ اصفهان» میشناسندش. پناهگاه حیات وحش موته اما جولانگاه تاریخی یکی از زیباترین گونههای جانوری ایران یعنی آهوی ایرانی است
اما به فاصله حدودا صد کیلومتر از این کاخ و در همان راستای شمال غرب، دشت وسیعی وجود دارد که جولانگاه تاریخی یکی از زیباترین گونههای جانوری ایران یعنی آهوی ایرانی است. پناهگاه حیات وحش موته بیشترین جمعیت اینگونه آهو را در خود جای داده است، طوری که تعداد این آهو در موته از تعداد کل آهویهای ایرانی در سراسر کشور بیشتر است. این منطقه که بالغبر 200 هزار هکتار وسعت دارد، یکی از وسیعترین مناطق حفاظت شده اصفهان است که وجود معادن متعدد در این منطقه باعث بروز مشکلاتی برای آن شده و هر از گاهی باعث بحث میان اداره کل محیط زیست اصفهان با صاحبان معادن میشود. منطقه حیات وحش موته اما تنها آهو ندارد. روباه، شغال و پرندگانی همچون كبك، تيهو، بلدرچين و هوبره نیز در آن زندگی میکنند، بهطوریکه وسعت و تعدد جانوری در آن شکارچیان را به شکارهای غیرمجاز وسوسه میکند.
اما این شکارچیان فقط در موته نیستند. در نقطه مقابل این منطقه و در منطقه شمال شرق و نزدیکی نایین، پناهگاه حیات وحش عباسآباد که به مأمنی برای یوزپلنگ آسیایی تبدیل شده است، نیز میتواند جای خوبی برای سودجویان باشد. این منطقه 320 هزار هکتاری که ویژگی کویری و خشکی دارد، امروز حافظ گربه شنی، یوزپلنگ آسیایی، کاراکال و سه نوع دیگر از گربه سانان ایران است. عباس آباد همچنین در آسمان خود، تنها پرنده انحصاری ایران یعنی «زاغبور» را پناه داده است. این پرنده به این دلیل انحصاری است که تنها در ایران یافت میشود و نظیرش در هیچکجا از آسمان دیگر کشورها نیست. همچنین طبق گزارشها حدود 30 گونه پستاندار،48 گونه پرنده و 26 گونه خزنده در پناهگاه حیات وحش عباس آباد زیست میکنند.
اما در جنوب عباسآباد یک بمب ساعتی وجود دارد که هر لحظه این گونههای جانوری و همچنین انسانها را تهدید میکند. تالاب گاوخونی که به اشتباه اغلب آن را باتلاق میخوانند، این روزها با پیش رفتن به سمت خشکی، میرود تا منشاء اصلی ریزگردهایی شود که میتوانند تا هزاران کیلومتر آسمان ایران را بحرانی کنند. این تالاب اگرچه در طی دو سال اخیر کمی بهبود یافت و با جمع شدن مقدار مختصر آبی شاهد بازگشت فلامینگوها به خود بود، اما هنوز وضعیتی قرمز دارد که تا سیاه نشده باید آن را دریافت.
تالاب گاوخونی با وسعت 476 کیلومتر مربع در زمان پرآبی، روزگاری زیستگاه انواع پرندگان مهاجر بوده و امروز به لطف انسان خود به یک تهدید زیست محیطی تبدیل شده است. جایی که سر منشاء زندگی بود و امروز برای بقای خود میجنگد.
به هر حال و با اینهمه مشکلات و باوجود حفاظتها، این مناطق هنوز برای بازدید و گردشگری از بهترین انتخابها هستند. گلهای شقایق و پونهی وحشی در دشتهای وسیع قمیشلو و کلاهقاضی و موته هنوز شوق زندگی دارند و چشم انسان را سیراب میکنند. به خصوص در فصل تابستان که جهیدنهای آهوی ایرانی در پهنه موته یکی از بهترین صحنههای هر عکاس یا بازدیدکننده است.