روزهای سیاه ادبیات در غربت

در ادامه به‌مرور چهره‌های مهم ادبیات معاصر ایران می‌پردازیم که دور از وطن رخ از دنیا برکشیدند.

روزهای سیاه ادبیات در غربت

اصفهان امروز- راضیه چنگیز نائین

با درگذشت عباس معروفی پس از هوشنگ ابتهاج اهالی فرهنگ و ادبیات روزهای ناخوشی را سپری می‌کنند شش ماه تلخی که با فقدان سه چهره مهم ادبیات فارسی (رضا براهنی، هوشنگ ابتهاج و عباس معروفی) رخت سیاه بر تن فرهنگ و ادبیات کشور کرده است. این روزها فرهنگ و ادبیات ایران به سوگ عباس معروفی نشسته است. عباس معروفی، نویسنده و شاعر ایرانی که از سه سال پیش به سرطان مبتلا شده بود، در سن ۶۵ سالگی. در برلین دارفانی را وداع گفت. معروفی نویسنده آثاری چون «سمفونی مردگان»، «فریدون سه پسر داشت» و همچنین بنیان‌گذار سه جایزه ادبی قلم زرین گردون، قلم زرین زمانه و جایزه ادبی تیرگان بود.معروفی به‌عنوان رمان‌نویس، نمایشنامه‌نویس و شاعر، فعالیت خود را زیر نظر هوشنگ گلشیری و محمدعلی سپانلو آغاز کرد و در دهه ۶۰ با انتشار رمان «سمفونی مردگان» در ادبیات ایران به شهرت رسید. درگذشت عباس معروفی نقطه اشتراکی با دیگر شاعران و نویسندگان معاصر داشت و آن‌هم مرگ در غربت و دور از وطن بود. مرگ در غربت که نقطه تلخ و مشترک نویسندگان و شاعران جریان ساز معاصر ایران است. در ادامه به‌مرور چهره‌های مهم ادبیات معاصر ایران می‌پردازیم که دور از وطن رخ از دنیا برکشیدند.
محمدعلی جمال‌زاده


سیدمحمدعلی موسوی جمال‌زاده اصفهانی زاده 1270 در اصفهان ازجمله نویسندگان مهم معاصر ایران است او را پدر داستان کوتاه در زبان فارسی و آغازگر سبک واقع‌گرایی در ادبیات فارسی می‌دانند. نخستین مجموعه‌ داستان‌های کوتاه ایرانی را با عنوان یکی بود یکی نبود در سال 1300 در برلین منتشر کرد. جمال‌زاده، در سال 1965 نامزد جایزه نوبل ادبیات شد. داستان‌هایش انتقادی (از وضع زمانه)، ساده، طنزآمیز و آکنده از ضرب‌المثل‌ها و اصطلاحات عامیانه است.
داستان کوتاه «فارسی شکر است» که در کتاب یکی بود یکی نبود او چاپ‌شده‌ است به‌عنوان نخستین داستان کوتاه فارسی به شیوه‌ی غربی به شمار می‌آورند.جمال‌زاده در مقدمه کتاب خود بیان می‌کند که کاربرد ادبیات جدید نخست بازتاب فرهنگ‌عامه و سپس انعکاس مسائل و واقعیت‌های اجتماعی است.
آثار محمدعلی جمال‌زاده عبارتنداز: سروته یه کرباس، دارالمجانین زمین، ارباب، دهقان، صندوقچه اسرار، تلخ و شیرین، راه آب نامه، قصه‌های کوتاه برای بچه‌های ریش‌دار، قصه ما به سررسید و…
جمال‌زاده در پاییز ۱۳۷۶ پس‌ازآن که از کاشانه‌اش در خیابان «رو دو فلوریسان» ژنو به یک‌خانه سالمندان منتقل شد درگذشت. بنا بر نوشته ثبت‌شده در کنسولگری ایران، پس از درگذشت او ۲۶ هزار برگ از نامه‌ها، دست‌نوشته‌ها و عکس‌های او در خانه‌اش به سازمان اسناد ملی تحویل داده‌شده است. جمال‌زاده روز هفدهم آبان ۱۳۷۶ در شهر ژنو کنار دریاچه لمان درگذشت هیچ‌گاه رنگ وطن را حتی برای دفن پیکرش ندید و مقبره‌اش در بلوک ۲۲ قبرستان پتی ساکونه در شهر ژنو قرار دارد.
صادق هدایت


صادق هدایت دیگر نویسنده‌ای است که دور از وطن چشم از دنیا فروبست و مدفنش کیلومترها با موطنش فاصله دارد. صادق هدایت (1330-1281)، مترجم و یکی از نویسندگان روشنفکر معاصر ایرانی بود که او را همراه با محمدعلی جمال‌زاده، بزرگ علوی و صادق چوبک پدران داستان‌نویسی نوین ایرانی می‌دانند. هدایت در فاصله سال‌های ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۴ خورشیدی ده‌ها داستان کوتاه‌نوشت و به چاپ رساند تا اینکه در ۱۳۱۵ خورشیدی به همراه دوست خود علی شیرازپور پرتو معروف به شین پرتو به هند رفت و شروع به یادگیری زبان پهلوی کرد.
بوف کور مهم‌ترین اثر داستانی مدرن ایران است و آنچه موجب شهرت جهانی هدایت شد، همین کتاب بود که به زبان‌های مختلف ازجمله انگلیسی و فرانسه ترجمه شد.
هدایت یکی از معدود نویسندگان معاصر ایرانی محسوب می‌شود که با تکیه‌بر فرهنگ و تاریخ ایران به‌ویژه خرد ایرانی، خاستگاه ایرانی بودن خود را برجسته کرد.
همه‌ تلاش او در آفرینش بهترین داستان‌هایش حیات بخشیدن به نمادها، تمثیل‌ها، استعاره‌ها و نشانه‌های گم‌شده یا فراموش‌شده در فرهنگ کهن و ادبیات ایرانی است اما برخلاف این تلاش‌ها او در ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ در آپارتمان اجاره‌ای‌اش در خیابان شامپیونه، واقع در پاریس با گاز خودکشی کرد و در غربت از دنیا رفت. هدایت را در قبرستان پرلاشز پاریس و دور از وطنش به خاک سپردند.
بزرگ علوی


سید مجتبی آقابزرگ علوی (زاده ۱۳ بهمن ۱۲۸۳، تهران) را بیشتر بانام بزرگ علوی می‌شناسیم. نویسنده‌ای که نامش با «چشم‌هایش» گرفته خورده است. بزرگ علوی نویسنده واقع‌گرا، سیاست‌مدار چپ‌گرا، روزنامه‌نگار نوگرا و استاد زبان فارسی ایرانی بود. او را همراه با صادق هدایت و صادق چوبک و محمدعلی جمالزاده پدران داستان‌نویسی نوین ایرانی می‌دانند. علوی از همان دوران نوجوانی به شعر و ادبیات علاقه‌مند بود. او به تأثیر از عموی خود، سید عبدالعلی که شاعری دلباخته حافظ بود، به شعر گفتن روی آورد. او حتی یکی از اشعارش را به کمک دوستش غلامعلی فریور در نشریه نسیم شمال به چاپ رساند. هرچند این شعر به نام دوستش چاپ شد و اصلا اشاره‌ای به بزرگ علوی نشد. ولی آقابزرگ علوی بر اثر همین پیشامد از همان زمان یعنی سال ۱۳۰۷ تا سال ۱۳۱۵ به‌جای سرودن شعر به داستان‌نویسی روی آورد.
علوی پس از اقامتی ۷ ساله در آلمان در سال ۱۳۱۵ به ایران بازگشت. علوی در آلمان در رشته علوم تربیتی و روانشناسی تحصیل کرد و پس از بازگشت به ایران در تهران و شیراز به آموزگاری در هنرستان‌های صنعتی پرداخت. اولین آثار ادبی که از بزرگ علوی در دست است مربوط به همین دوران است. او قبل از دستگیری ترجمه برخی آثار نویسندگان سرشناس آلمانی به فارسی را آغاز کرد و چند داستان کوتاه نیز از خود به چاپ رساند.
علوی پس از تماشای نمایش «راهزنان» اثر فریدریش شیلر، نمایشنامه‌نویس مشهور آلمانی به آرمان‌های سیاسی سوسیالیستی علاقه‌مند شد. همین فعالیت‌های سیاسی سرانجام در اردیبهشت سال ۱۳۱۶ موجب دستگیری بزرگ علوی و سایر اعضای گروه پنجاه‌وسه نفر می‌شود. بزرگ علوی تا شهریور سال ۱۳۲۰ در زندان می‌ماند. او پس از رهایی از زندان شروع به نوشتن داستان‌هایی از دوران حبس می‌کند. علوی در همین دوران یکی از مشهورترین رمان‌های خود «چشم‌هایش» را می‌نویسد که همچنان از ارزنده‌ترین آثار ادبیات داستانی زبان فارسی به‌حساب می‌آید.
علوی پس از پیروزی انقلاب، برای مدت کوتاهی به ایران بازگشت، لیکن دوباره ایران را به مقصد آلمان شرقی ترک نمود. علوی به علت سکته قلبی در بیمارستان فریدریش هاین برلین بستری شد و سرانجام در روز یکشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۷۵ برابر با ۹ فوریه ۱۹۹۷ مانند صادق هدایت، محمدعلی جمالزاده و صادق چوبک در برلین آلمان و در غربت درگذشت.
صادق چوبک


صادق چوبک (1377-1295)، نویسنده‌‌ معاصر ایرانی در سبک واقع‌گرایی بود. او را به دلیل دقت‌نظر در جزئی‌نگری‌ها و درون‌بینی‌ها، رئالیست افراطی و طبیعت‌گرا خوانده‌اند.
در نامه‌های متعددی که چوبک در سال‌های قبل و بعد از انقلاب به دوستانش می‌نوشت، می‌توان علاقه‌ زیاد او را به ایران و فرهنگش دید. او عاشق کتاب‌های کلاسیک فارسی مانند تاریخ بیهقی و کلیات سعدی بود.
صادق چوبک، نخستین مجموعه داستانش را بانام «خیمه‌شب‌بازی» در ۱۳۲۴ خورشیدی منتشر کرد. در این اثر و اثری دیگری بانام «چرا دریا طوفانی شد» (۱۳۲۸) بیشتر به توصیف مناظر می‌پردازد، ضمن اینکه شخصیت‌های داستان و روابط آن‌ها و روحیات آن‌ها نیز به تصویر کشیده می‌شود.
او در ۱۳۲۸ خورشیدی اثر دیگرش را هم که حاوی سه داستان و یک نمایشنامه بود با عنوان «انتری که لوطی‌اش مرده بود» به چاپ سپرد.آثار دیگر وی که برایش شهرت فراوان به ارمغان آورد، رمان‌های «تنگسیر» (۱۳۴۲) و «سنگ صبور» (۱۳۴۵) است.
در «سنگ صبور» جریان سیال ذهنی روایت و بیان داستان از زبان افراد مختلف به کار گرفته‌شده است. این اثر بحث‌های زیادی را در محافل ادبی آن زمان برانگیخت.
او یک رئالیست تمام‌عیار بود که با منعکس کردن چرک‌ها و زخم‌های طبقه رهاشده فرودست نه در جستجوی درمان آن‌ها بود و نه تلاش داشت، پیشوای فکری نسلی شود که تاب این‌همه زشتی را نداشت. به همین دلیل چهره کریه و ناخوشایندی که از انسان بی‌چیز، گرسنه و فاقد رویا ارائه می‌دهد، نه‌تنها مبنای آرمان‌گرایانه ندارد، بلکه نوعی رابطه دیالکتیکی است، میان جنبه‌های مختلف خشونت.
صادق چوبک اما برخلاف علاقه‌اش به ایران و زادگاهش بوشهر کیلومترها دور از وطن چشم از جهان فروبست. چوبک در سال ۱۳۵۵ خود را بازنشسته کرده و راهی انگلستان و سپس آمریکا شد. صادق چوبک در اواخر عمر بینایی‌اش را از دست داد و در روز ۱۳ تیر ۱۳۷۷ در برکلی آمریکا در ۸۱ سالگی درگذشت و بنا به وصیتش یادداشت‌های منتشرنشده‌اش را سوزاندند. همچنین بنا به درخواست خودش جسدش را نیز سوزانیدند.
رضا براهنی


سال 1401 شروع تلخی برای علاقه‌مندان به فرهنگ و ادبیات ایران داشت رضا براهنی گوهر دیگری از ادبیات فارسی بود که او هم دور از وطن و در غربت درگذشت. رضا براهنی در ۲۱ آذر ۱۳۱۴ در تبریز به دنیا آمد. خانواده‌اش زندگی فقیرانه‌ای داشتند و در ضمن آموزش‌های دبستانی و دبیرستانی به ناگزیر کار می‌کرد. در ۲۲ سالگی از دانشگاه تبریز لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی گرفت، سپس به ترکیه رفت و پس از دریافت درجه دکتری در رشته زبان و ادبیات انگلیسی به ایران بازگشت. براهنی اولین مجموعه شعر خود «آهوان باغ» را در سال ۱۳۴۱ منتشر کرد و پس‌ازآن تا پایان دهه چهل مجموعه شعرهای «جنگل و شهر»، «شبی از نیمروز»، «مصیبتی زیر آفتاب» و «گل بر گستره ماه» از او چاپ شدند.
از دهه چهل علاوه بر انتشار اشعارش، به نوشتن نقد ادبی پرداخت که بخشی مقالات نقد ادبی او در این سال‌ها در مجله فردوسی به چاپ رسید و بعدها مجموعه مقالات او در نقد ادبی با عنوان «طلا در مس» منتشر شد. از دیگر آثار او در زمینه نقد ادبی «قصه‌نویسی»، «کیمیا و خاک» و «گزارش به نسل بی‌سن فردا» است.براهنی همچنین چند رمان چاپ کرد که برخی از آنها مورد استقبال گسترده قرار گرفتند و برخی از آثار او نیز قربانی سانسور شدند. «آواز کشتگان»، «رازهای سرزمین من»، «آزاده خانم و نویسنده‌اش»، «الیاس در نیویورک»، «روزگار دوزخی آقای ایاز»، «چاه‌به‌چاه» و «بعد از عروسی چه گذشت» ازجمله این رمان‌ها هستند.او علاوه بر فعالیت در سه حوزه شعر، رمان و داستان و نقد ادبی، در اواخر دهه چهل همراه با جلال آل احمد و تعداد دیگری از شاعران و نویسندگان در تشکیل کانون نویسندگان ایران نقش داشت.
براهنی در چند سال اخیر از بیماری‌های ناشی از کهولت سن رنج می‌برد و اکتای براهنی فرزند رضا براهنی خبر درگذشت این شاعر، نویسنده و منتقد سرشناس ایرانی را بامداد جمعه پنجم فروردین‌ماه به‌وقت‌تهران، پنج‌شنبه‌شب به‌وقت تورنتو، اعلام کرد. براهنی مانند هم‌نسلانش دور از وطن به آرامش ابدی رسید و در تورنتو به خاک سپرده شد.

ارسال نظر