سرانه ۲/۲۸ متر مربعی فضای سبز اصفهان هنوز تا استاندارد موردنیاز خودش فاصله دارد
فضای سبز ناکافی برای اصفهان آلوده
معمولا زمانی که آمار مثبتی از داشتههای یک استان بالاتر از میانگین کشوری باشد، با تیتر درشت و افتخار زیاد از سوی مسئولان بر آن تأکید میشود، اما اگر این آمار جنبه منفی داشته باشد نتیجه عکس داده و این بار کارشناسان انگشت هشدار بهسوی مسئولان نشانه میروند؛
معمولا زمانی که آمار مثبتی از داشتههای یک استان بالاتر از میانگین کشوری باشد، با تیتر درشت و افتخار زیاد از سوی مسئولان بر آن تأکید میشود، اما اگر این آمار جنبه منفی داشته باشد نتیجه عکس داده و این بار کارشناسان انگشت هشدار بهسوی مسئولان نشانه میروند؛ اما قصه سرانه فضای سبز در اصفهان که با سرانه2/۲۸ مترمربعی فضای سبز اکولوژیک برای هر شهروند، کمی پیچیده است اگرچه آماری مثبت و بالاتری از استاندارد کشوری دارد، وضعیت آن هشداردهنده نیز هست.
برای روشنتر شدن این موضوع باید نگاه دقیق و کارشناسانهای به موضوع بیندازیم. وضعیت استاندارد سرانه سبز از نظر واحد محیطزیست سازمان ملل عددی بین 15 تا 55 مترمربع است و تعیین استاندارد سرانه در هر شهر یا منطقه به مؤلفههایی همچون وجود یا عدم وجود صنایع آلاینده در شهرها، نوع و میزان آلودگی هوا، تراکم جمعیت، شرایط اقلیمی و مواردی نظیر این بستگی دارد و با در نظر گرفتن این موارد و شرایطی که کلانشهر اصفهان دارد میتوان این طور پاسخ منتقدان را داد که سرانه فضای سبز اصفهان زیاد نبوده و تا استانداردی که به آن نیاز دارد فاصله زیادی وجود دارد. در تائید این مطلب رئیس اداره فنی اجرایی سازمان پارکها و فضای سبز شهرداری اصفهان در گفتگو با اصفهان امروز اظهار کرد: اظهار کرد:
سرانه تفرجگاهی فضای سبز، برای هر شهروند اصفهانی فقط 6/3 است و آماری که در مورد سرانه فضای سبز اصفهان مطرح شده است مربوط به سرانه اکولوژیک است لذا با در نظر گرفتن شرایط تأثیرگذار در سرانه فضای سبز تفرجگاهی، این عدد میبایست افزایش دو برابری داشته باشد. امیر رضایی در روشنتر شدن این موضوع نخست تفاوت فضای سبز تفرجگاهی و اکولوژیک را بیان کرد و گفت: فضای سبز تفرجگاهی به بوستانها و تفرجگاههایی اطلاق میشود که مورد بهرهبرداری شهروندان قرار دارد اما فضای سبز اکولوژیک مربوط به محوطههای جنگلکاریها، فضای سبز رفیوژها، اتوبانها، کمربندی سبز و عمدتا عرصههایی است که برای حضور و استفاده شهروندان به کار نمیروند اما در تأمین اکسیژن و جذب آلایندهها نقش اکولوژیکی دارند.
مقایسه سرانه فضای سبز اصفهان با شهرهای دیگر صحیح و کارشناسی نیست
او افزود: با در نظر گرفتن وضعیت آلودگی هوا، وجود صنایع آلاینده، شرایط اقلیمی و بحران آب در اصفهان نمیتوان استاندارد دقیقی برای همه استانها قائل شد چرا که اصفهان برای اینکه زیست پذیر باشد نیاز مبرمی به افزایش سرانه خود دارد ولی کمآبی مانع از این اقدام شده است اما دلیلی برای اعتراض به بالا بودن سرانه فضای سبز در اصفهان و نیازش به تأمین منابع آبی وجود ندارد چون نمیتوان استاندارد واحدی برای تمام شهرها در نظر گرفت.
واکاری درختان آب بر با گونههای مقاوم به خشکی
رضایی در مورد سیاستهای کاهش مصرف آب برای حفظ و توسعه فضای سبز در اصفهان گفت: شهرداری اصفهان در یک برنامه ده ساله نسبت به استفاده از گونههای مقاوم به خشکی نخستین گام را در بین دیگر استانها برداشت و اکنون به جز چمن و درختان 100 سالهای که در برخی مناطق محدود مثل خیابان عباسآباد، خیابان کمال اسماعیل، چهارباغ و بافت قدیمی شهر وجود داشته و آب بر هستند که چارهای جز حفظشان نیست، کاشت هرگونه گیاهی که نیاز به مصرف آب بالایی داشته را ممنوع کرده است و در این مسیر میتوان به ممنوعیت کاشت درختان چنار، کبوده، بید و یا چمن اسپورت اشاره داشت. او ادامه داد: اکنون حدود 3 میلیون و 700 هزار درخت و درختچه در اصفهان داریم که فقط درختان کهنسال شهر آب بر هستند و سایر درختان نیاز آبی کمی دارند؛ اما همان درختان قدیمی که میراث گذشتگان هستند با اولویت حفظ و نگهداری، در صورت خشک شدن و نیاز به واکاری با گونهای مقاوم به کمآبی جایگزین خواهند شد.
نمیتوان شهر را یکروزه از چمن خالی کرد
رضایی به بودجه 11 میلیارد و 200 میلیون تومانی حذف گونههای پر نیاز به آب و جایگزینی آن با گونههای مقاوم در سال ۱۴۰۱ اشاره داشت و افزود این بودجه در سال گذشته مبلغ 8 میلیارد تومان بوده است و در ردیفهای هر ساله شهرداری بودجه مشخصی به این منظور در نظر گرفته میشود. ضمن اینکه در زمینه حذف گونههای پرنیاز به آب و جایگزینی آن با گونههای مقاوم به خشکی برنامه جایگزینی چمنهای پرنیاز را با گونههای مقاوم آفریقایی و سایر گیاهان پوششی مقاوم داریم. او با بیان این مطلب که نمیتوان در یک برنامه کوتاهمدت این جایگزینی را انجام داد اما سرعت جایگزینی آن قابلقبول است؛ و این جایگزینی گونه شامل درختان نیز است.
آبیاری فضای سبز اصفهان با نیمی از نیاز آبی موردنیاز
اما از این توصیفات که بگذریم باید به معضل اصلی در توسعه، حفظ و نگهداری فضای سبزی که اصفهان به آن نیاز دارد بپردازیم و دلیل اصلی تمام این اقدامات را بیان کنیم که چیزی نیست جز محدودیت منابع آبی. رضایی با بیان اینکه فضای سبز اصفهان در حال حاضر با نیمی از نیاز آبی خود، آبیاری میشود، بیان داشت: از این میزان نیمی، حدود یک سوم نیاز نیز از طریق پساب تصفیه شده تأمین میشود که عددی 8 تا 10 میلیون مترمکعب را شامل میشود. مابقی نیز از طریق چاهها تأمین میشود که وقتی زایندهرود جاری نیست منابع قابلاستفاده از این چاهها نیز بشدت کاهش مییابد. این در حالی است که در ده سال گذشته دو سوم از چاههای در اختیار شهرداری اصفهان خشک شده است.
توسعه فضای سبز اصفهان به صورت پهنهبندی
او با اشاره به ایجاد فضای سبز تفرجگاهی در برخی مناطق 15 گانه شهر بیان داشت: نظر به اینکه مناطقی از شهر دارای تراکم ساختمانی بالا بوده و امکان توسعه فضای سبز در آن نیست بنابراین نمیتوان انتظار توزیع عادلانه بصورت منطقهای را داشت و توزیع فضای سبز عادلانه بصورت پهنهبندی شهری در دستور کار قرار دارد، اگرچه تا جای ممکن ایجاد فضاهای سبز تفرجگاهی منطقهای در مساحت دو تا پنج هزار متری که خیلی کوچک هستند نیز در مناطق ممکن از قلم نیفتادهاند.
وجود چهار تصفیهخانه در شهر
او افزود: در صورت باز شدن دورهای و چندروزه آب زایندهرود نیز تنها چاههای اطراف رودخانه آبدار میشود و برای پر شدن سفره زیرزمینی گفتهشده نیاز به برقراری دائمی جریان زایندهرود است. رئیس اداره فنی و اجرای سازمان پارکها و فضای سبز شهرداری اصفهان منابع تصفیه پساب شهرداری اصفهان را نیز برشمرد و گفت: تصفیهخانه شهرداری در سپاهان شهر و تصفیهخانههای شاهینشهر، حبیبآباد در شمال شهر و تصفیهخانه جنوب در تأمین بخشی از پساب مورداستفاده در فضای سبز را بر عهده دارند. هرچند پساب، پایدارترین منبع تأمین نیاز آبی است اما با کاهش آب و به دنبال آن فاضلاب که به تولید پساب میانجامد این منبع آبی نیز محدودیتهایی دارد.
محدودیتهای منابع آبی باغ شهر اصفهان را دچار چالش کرده است
اگرچه شهرداری اصفهان سیاست استفاده از گونههای مقاوم به خشکی و در ادامه کاهش مصرف آب برای حفظ و نگهداری فضای سبز شهر را در پیش گرفته است و حاضر شده است بهای این سیاست را حتی به قیمت صرف هزینههای بالا و صرفنظر از جلوههای زیبایی برخی گونههای گیاهی بپردازد اما این سیاست و تلاش نیز در صورت عدم جاری شدن زایندهرود، عدم آبگیری چاههای زیرزمین و عدم افزایش سهم پساب نیز دوام چندانی نخواهد داشت و از اکنون میتوان تصور کرد چهره عباسآباد بدون درختان سر در گردن هم چه قدر دلگیر و چهارباغی که خالی از سرسبزی تا چه اندازه زننده خواهد بود.