ترقه بیرگی فرهنگی بر تن پل خواجو
چه شد که نسبت به میراثمان روزبهروز بیتفاوتتر شدیم و هر بار که حادثهای رخ داد مرز کشیهای مدنی و فرهنگیمان در مقابل جلوگیری از این حوادث بیشتر شد تا جایی که این روزها تنها صدای تک و توکی از دغدغهمندان فرهنگی شهر است که با ترکهای تازه و عمیق فرونشست بر تن آثار تاریخی به گوش میرسد و البته به گوش آنها که باید نمیرسد.
فیلم پرتاب ترقه به بدنه پل خواجو در آستانه چهارشنبهسوری که بهتازگی در فضای مجازی منتشر و دستبهدست شده است؛ بیخیالی عمیق فرهنگی امروز ما را میرساند و بس. گرچه سالهای اخیر هم چنین رفتارهایی را دیده بودیم که برخی افراد در این مناسبت از سال بر تن سیوسهپل یا کاخ صفوی چهلستون آتش انداختند اما اینکه امروز علنا عدهای با دیوارههای پل خواجو ترقهبازی میکنند و هراسی هم از فیلم گرفتن دیگران ندارند دردی از حد و توان گذشته است. گرچه مسئولان مختلف شهری بهسرعت واکنش نشان داده و متولیان میراث فرهنگی شهر نیز در لحظه اقدام به پیگیری این اتفاق و شناسایی خاطیان داشته و در تعامل با شهرداری بهزودی آثار تخریب را مرمت و پاکسازی خواهند کرد اما این اقدامات حتی قطره آبی بر آتشی که افروخته شده است هم نمیتواند بیندازد. درست است که مسئولان شهر باید در حفظ و نگهداری از آثار و بناهای تاریخی شهر پروتکلهای درستودرمانتری داشته باشند و این ترقهها امروز جرقههای حساب کشی نهادهای مختلف شهر از یکدیگر را میافروزد اما بیایید کمی از این بازی فاصله بگیریم و آن را از روزن دیگری بنگریم.
چه شد که نسبت به میراثمان روزبهروز بیتفاوتتر شدیم و هر بار که حادثهای رخ داد مرز کشیهای مدنی و فرهنگیمان در مقابل جلوگیری از این حوادث بیشتر شد تا جایی که این روزها تنها صدای تک و توکی از دغدغهمندان فرهنگی شهر است که با ترکهای تازه و عمیق فرونشست بر تن آثار تاریخی به گوش میرسد و البته به گوش آنها که باید نمیرسد.
کمتر از چند روز پیش شهردار اصفهان در نشست آخر سالش با رسانهها بار دیگر مطرح کرد نیاز داریم در توسعه شهری به ایجاد فضاهای تفریحی و فرهنگی برای تخلیه هیجانات نوجوان نیز توجه داشته باشیم. این ترقهای هم که به دیوارها پرتاب میشود خواه از سوی نوجوانان اتباع باشد که همین تازگی چندتایی از آنها در فضای سبز میدان نقشجهان فوتبال بازی میکردند، خواه از سوی نوجوان ایرانی که به هر دلیل نتوانستهایم در تربیت آنها چیزی به نام عرق ملی فرهنگی را بگنجانیم، در اصل موضوع تفاوتی ندارد. این انگشت اتهام نه فقط بهسوی مردم و خانوادهها بلکه بهسوی تمام ارکان شهر است که به هر شکل مسئولیت اجتماعی در قبال میراث و تاریخمان دارند اما کم کاری کرده اند.
زخمهایی که بر تن پل خواجو، سیوسهپل، منارجنبان، چهلستون، گنبد مسجد جامع عباسی و... زدهایم از مرمتهای ناشیانه کاشیها گرفته تا شعار و یادگاری نویسی بر دیواره پلها دستکمی از ترقهبازیهای چهارشنبهسوری ندارد. این بیخیالی فرهنگی ماست که زیرپوست جامعه رخنه کرده و چه دردناکتر است وقتی به یاد میآوریم زمانی در اصفهان فردی زندگی میکرد که در روز مانور رژهای نظامی زمان خودش که قرار بود تانکها و ماشینهای سنگین نظامی و نفربرها از روی سیوسهپل رد شوند، در جلوی مسیر آنها دراز کشید و گفت: «برای گذشتن از این پل باید از روی جنازه من رد شوید». عباس بهشتیان اگر دوباره زنده میشد قطعا با دیدن این فیلم ترقهبازی بار دیگر جان میداد ؛ چه خوب و چه حیف که امروز نیست.
به نظر میرسد عرق فرهنگیمان را در 11 اسفند ۱۳۶۶ همراه با این ادیب معاصر و مادر دلنگران میراث و تاریخ و فرهنگ اصفهان به خاک سپردیم.
عکس از شهروند خبرنگار:علی فصیحی نائینی