بزرگداشت اصفهان قربانی مناقشه های ناتمام
در هفته فرهنگی اصفهان قرار داریم که شهرداری اصفهان سالهاست برنامههای مفصلی به مناسبت بزرگداشت این روز و با بنمایه تولد شیخ بهایی در سوم اردیبهشتماه آن را گرامی میدارد.
در هفته فرهنگی اصفهان قرار داریم که شهرداری اصفهان سالهاست برنامههای مفصلی به مناسبت بزرگداشت این روز و با بنمایه تولد شیخ بهایی در سوم اردیبهشتماه آن را گرامی میدارد. البته اینکه شیخ بهایی در اصفهان زاده نشده بود و نیز تاریخ تولد او به تعبیری هشتم اردیبهشتماه است مدتها محل مناقشهای بین این نهاد و اصفهان شناسان بود که معتقد بودند زایچه شهر اصفهان در یکم آذر (برج قوس) بوده و بنا بر مستندات خود این روز به نام اصفهان بزرگ میداشتند. سال 96 شورای دوره پنجم شهر اصفهان با میانجیگری که انجام داد یکم آذر را برای روز اصفهان به رسمیت شناخت و هفته نخست اردیبهشتماه هفته فرهنگی اصفهان آن تعیین کرد؛ اما در ۶ مرداد ۱۴۰۱ دولت سیزدهم به دلیل پیشنهاد دبیر شورای انقلاب فرهنگی، در تقویم ایرانی روز ۲۵ آبان را به نام روز حماسه و ایثار مردم اصفهان نام نهاد که بهواسطه تشییع مثالزدنی ۳۷۰ شهید در آبان 1361 صورت گرفته بود.تا پیشازاین مناقشه میان دو طیف یکم آذریها و سوم اردیبهشتیها به میزان زیادی وقت، انرژی و هزینه را هدر داد و باعث اقدامات جزیرهای در برگزاری این مناسبت داشت.
اما بیست و پنجم آبان ماه با پتانسیل بسیار بالای مناسبتیاش در نشان دادن ایثار و شهادت مردم اصفهان که نه تنها یک روز بلکه یک هفته تمام هم برای بزرگداشتش کم بود، نیز به این چندگانگی اضافه شد. همین سال گذشته برنامههای ویژه و گستردهای در بستر فرهنگ ایثار مردم اصفهان در دوران دفاع مقدس برگزار شد که فرهنگ و تاریخ کلی این شهر تقریبا جایی در آن نداشت و به نوعی پرونده یکم آذر با تمام مستندات تاریخیاش بسته شد؛ اما ازآنجاکه عنوان شد 25 آبان روز «استان» اصفهان است، این بهانه باقی ماند تا مناسبت سوم اردیبهشت همچنان به رسمیت شناخته شده و به نام «شهر» اصفهان و هفته فرهنگیاش گرامی داشته شود تا به نوعی مناسبتهای فرهنگی این شهر مرور و بزرگداشت شود. در این نوشتار هدف جانبداری از اصفهان شناسان و تاریخ یکم آذر نیست که البته مبحث مغفول شده آن بهتنهایی جای بحث و گفتگوی عمیقی دارد و این مسئله را که اصفهان بهواسطه تاریخ، هنر و فرهنگش در هر دورهای آنچنان خوش درخشیده است که انتخاب یک روز برای محور بزرگداشت آن دشوار بوده است را نمیتوان کتمان کرد. ولی این بهانه خوبی برای چند پارگی در صرف هزینه و زمان و بودجه مردم شهر نیست؛ چیزی که میشد با مدیریت بهتر از آن بهرهبرداری بیشتری کرده و از آنچه خرج میشود بازگشت سرمایه مطلوبتری به شکلهایی دیگر داشت. بهاینترتیب که نخست در عرصه بینالمللی تمرکز بر یک روز مشخص و صرف هزینههای هدفمند و حساب شده میتوانست در حوزه گردشگری داخلی و خارجی که یکی از شریانهای اصلی درآمدزایی این شهر است، اثربخش ظاهر شود. درواقع تمام این انرژیها اگر بهصورت متمرکز صرف میشد اصفهان و اصفهانیان حرف بیشتری برای گفتن میداشتند اما اکنون شاهدیم چنددستگیها از قبل هم بیشتر شده است و هنوز صدای منتقدان مراسمهای 25 آبان سال گذشته خاموش نشده، بهزودی مسئولان شهرداری باید بابت آنچه در هفته فرهنگی اصفهان انجام دادند تا مدتها به منتقدان حساب پس دهند. مسئله اینجاست که هر سه مناسبت در جای خود دارای ارزش و اهمیت زیادی است و بهزعم خود جای کار زیادی دارد. کارهایی که میتواند به میزان قابلتوجهی باعث بالندگی فرهنگی، تاریخی، ملی و مذهبی شهرمان شود به شرطی که در عنوان و بهانه بزرگداشت آن بهدرستی عمل میشد. 25 آبان ماه برای تاریخ اصفهان روزی است که تا ابد گفتنی دارد، سوم اردیبهشت میتواند تا همیشه از آنچه شیخ بهایی در اصفهان پرورش دید و پرورش داد سخن بگوید و یکم آذرماه با آن نگاره تاریخیای که بر سر در قیصریه دارد، همیشه آدرس درست و دقیقی از تاریخ اصفهان را به جهان مخابره میکند. شاید بهتر میشد اگر خود «اصفهان» میتوانست برای تعیین روز بزرگداشتش نظر دهد.