بیتوجهی تاکی؟! قسمت ۲۴۱۴
دغدغههای پیش رو
هدف یکی اما مسیرها متفاوت شده و اگر بزرگراهی یکطرفه برای آن تعریف میشد تا همه عوامل بدون اینکه نگران پشت سر باشند در کنار هم حرکت کنند، قطعا آینده ایران همان میشد که آرزوی جامعه است و دوستداران آن در سرتاسر جهان در دل گروه آن دارند.
هدف یکی اما مسیرها متفاوت شده و اگر بزرگراهی یکطرفه برای آن تعریف میشد تا همه عوامل بدون اینکه نگران پشت سر باشند در کنار هم حرکت کنند، قطعا آینده ایران همان میشد که آرزوی جامعه است و دوستداران آن در سرتاسر جهان در دل گروه آن دارند. همچنانکه در گردش هفت دور طواف خانه خدا چه در عمره و چه در تمتع باید مستقیم به روبرو نگاه کرد و سر را به هیچ سو برنگرداند زیرا هدف نهایی مشخص و یکی است؛ اما موضوع حساس ایران آینده کمی تفاوت دارد که برای رسیدن به آن نیازمند نرمافزارها و سختافزارهای ویژه است و این امر با بهرهگیری از ظرفیتهای نخبگان و حکمرانی دانشبنیانها عملی خواهد بود. این موضوع از مهمترین رویکردها برای تزریق امید و نشاط اجتماعی هر چه بیشتر به جامعه است و تصویر کاملتری را از آینده به نمایش میگذارد؛ اما سازوکار این اقدام در چه چیزهایی خلاصه میشود که برای دستیابی به این هدف لازم است بهویژه نخبگان راهبردی را که میتوانند در حل مسائل و چالشهای اجتماعی نقشآفرین باشند در جورچین حکمرانی سرزمین ترسیم کنیم و جای دهیم. از ظرفیت این گروه، بهتماممعنا بهره ببریم.
نگاهی به یک دهه اخیر و بهویژه پنج سال گذشته این واقعیت شیرین را برای دلسوزان گواهی میدهد که هیچ تحول اجتماعی، اقتصادی و آموزشی در طول تاریخ کهن ایران اینگونه نبوده تا بتواند بهسرعت همه امور را تحت تأثیر جهشهای خود قرار دهد و جهانی را متعجب کند. البته و بهرغم ایجاد نهادهایی پیرامون مساعدت و یکپارچه کردن زیرمجموعه نخبگان بهویژه در شرکتهای دانشبنیان اما هنوز هم این اتفاق آنگونه که باید نیفتاده زیرا گروهی از آنها برای انجام طرحهایی که در ذهن خلاق خود دارند با بنبستهای خشک بوروکراسی مواجهاند و در میان بحران دو دلی، هستند که دلالانی با نجوای خوش در گوش آنها بخوانند و سودای مهاجرت بدهند تا برخی عازم ینگهدنیا و قاره سبز شوند. همان گونه که کارتلهای بزرگی در آلمان به دعوت بسیاری از آنها پرداخته و گروه دوم عازم حواشی خلیجفارس شدهاند تا خیالشان از آینده با داشتن کار، مسکن، خودرو و حقوق مکفی آسوده باشد و بتواند بهصورت اقماری در مقابل هر یکماه کار، پانزده روز استراحت در ایران و یا دیگر کشورهای مرتبط جهان داشته باشند. شاید بهظاهر مشکل بیکاری گروهی اینگونه حلوفصل میشود اما ایران آینده را چه کسانی باید اداره کنند و امروز زیرساختهای آن را ترسیم نمایند؟ دکتر بابک نگاهداری، رییس مرکز پژوهشهای مجلس که اتفاقا شاید مؤثرترین نهاد بهمنظور پیگیری طرح ایران آینده باشد پیرامون این موضوع گفته است: «مرکز پژوهشها طبق اساسنامه صرفاً وظیفه پشتیبانی تخصصی از مجلس را بر عهده ندارد و موظف به ارائه مشورت به قوای سهگانه است. خدماتی که ما به دولت میدهیم کمتر از مجلس نیست. سال گذشته طبق نامه رسمی، 547 بسته نظارتی به مجلس پیشنهاد دادهایم و 527 بسته عملیاتی مستخرج از گزارشهای مرکز پژوهشها به دولت پیشنهاد شده است؛ یعنی تقریباً به شکل برابر به دولت و مجلس ارائه خدمات داشتهایم. بهطور نمونه در دورههای گذشته در یک سال، ۳۳ پیشنویس قانون آماده میشد، در این دوره به ۱۱۶ پیشنویس رسید، یعنی تولید پیشنویسهای قانونی موردنیاز کمیسیونها افزایش یافت. یکی از کارهای انجامشده در مرکز پژوهشها، تدوین منشور ایران آینده است. دشمن بهطور ویژه تلاش میکند ایران را بی آینده نشان دهد و زمینه مهاجرت و خروج نخبگان را از کشور فراهم آورد. ما تمرکز کردیم و یک گروه آیندهپژوهی و رویدادهای نوآیند یک و دو را در سراسر کشور برگزار کردیم و به تمام رؤسای دانشگاهها نامه نوشتیم و محورهای ایران آینده را برای آنها تبیین کردیم تا برای امیدآفرینی نشستهایی را در دانشگاهها بگذارند. همچنین منشور ایران آینده را در هفت، هشت محور اصلی تدوین کردیم و در اختیار مسئولان قرار دادیم. با دانشگاهها هم در ارتباط هستیم تا گفتوگوی اجتماعی در خصوص مسئله ایران آینده شکل دهیم و اعلام آمادگی کردیم ما بحث را مقداری کوتاهمدتتر میبینیم. گروههای مختلف آیندهپژوهی که برای تدوین این سند به مرکز دعوت کردهایم تأکیدشان بر کوتاهمدتتر دیده شدن بازهها بود، چراکه تحولات در دنیا بهسرعت انجام و مسائل نوپدید شکل میگیرد. بحث این بود که ما روی 10 سال تمرکز کنیم. اینکه در 10 سال آینده ایران چه چشماندازی را میتوانیم ترسیم کنیم. دشمن در درجه نخست در پی جدا کردن و فاصله انداختن بین مردم و حاکمیت است. یعنی کاهش سرمایه اجتماعی بین مردم و حاکمیت و القای فضای بیاعتمادی نسبت به حاکمیت. پس حکمرانی مردم پایه باید در ایران آینده موردتوجه قرار گیرد تا این رویکرد خنثی شود.
یا القای اینکه مدیریت در جمهوری اسلامی علمی و دانشبنیان نیست و حکمرانی کشور به علم، دانش و مدیریت نخبگان که بازیگران اصلی این حوزه هستند هیچ توجهی ندارد. درواقع دشمن به نخبگان القا میکند هیچ آیندهای در ایران برای شما وجود ندارد که بخواهید در کشور بمانید.» آنچه در مرکز پژوهشهای مجلس پیرامون ایران آینده در جریان است را میتوان یک گام کوچک به جلو فرض کرد اما بهتر نیست قبل از آن نرمافزاری برای سیستم خروجیها از کشور تبیین شود که قبل از اقدام آنها را به ماندن دلگرم نماید. نهادهای مسئول درصدد رفع چالشها هستند که نیاز به زمان دارد و میطلبد تا تمامی نهادها و ارگانهای بخش عمومی و خصوصی از هر طیف پای کار آمده و ضمن حمایت و مساعدت با نخبگان اجازه ندهند ترک وطن عادت شود؛ زیرا رفع و دفع این دغدغه پیش رو از تمام چالشهای موجود و در راه بااهمیتتر است.