ارمنیان در جستجوی احقاق حق تاریخی

پیش از آغاز جنگ جهانی اول در 1914، 2 میلیون ارمنی در امپراتوری عثمانی زندگی می‌کردند اما تا 1921 در یک‌روند پنج تا ‌شش‌ساله، 5/1 میلیون نفر از آنان به‌گونه‌ای سیستماتیک و البته به طرزی وحشیانه توسط ترک‌های امپراتوری سلاخی شدند. این نخستین نسل‌کشی قرن بیستم بود اما ترک‌ها هنوز منکر نسل‌کشی‌اند و غربی‌ها نیز برای یک قرن، از اینکه آن را به‌عنوان یک نسل‌کشی شناسایی کنند، سر باز می‌زدند.

احمدرضا جلوه‌نژاد*| پیش از آغاز جنگ جهانی اول در 1914، 2 میلیون ارمنی در امپراتوری عثمانی زندگی می‌کردند اما تا 1921 در یک‌روند پنج تا ‌شش‌ساله، 5/1 میلیون نفر از آنان به‌گونه‌ای سیستماتیک و البته به طرزی وحشیانه توسط ترک‌های امپراتوری سلاخی شدند. این نخستین نسل‌کشی قرن بیستم بود اما ترک‌ها هنوز منکر نسل‌کشی‌اند و غربی‌ها نیز برای یک قرن، از اینکه آن را به‌عنوان یک نسل‌کشی شناسایی کنند، سر باز می‌زدند. تنها در سال 2004 بود که نیویورک‌تایمز کشتارهایی که از 24 آوریل 1915 آغازشده بود را نسل‌کشی نامید و به‌تبع آن کنگره آمریکا در 2010 نسل‌کشی ارمنیان را محکوم کرد. ارمنیان 3 هزار سال است که در منطقه قفقاز و اوراسیا زندگی می‌کنند. بسیاری از تاریخ‌شناسان، ارمنی را نیز، چون کردها، لرها، یا فارس‌ها و دیگران از اقوام ایرانی برمی‌شمارند که از نظر تاریخی یا در مجموعه اقوام ایرانی و یا در اتحاد با آنان زندگی ‌کرده‌اند. بخشی از ارمنی ها به‌طور تاریخی در آناتولی ساکن بوده‌اند که از قرن پانزدهم زیر سیطره حکومت عثمانی قرار گرفت. بویژه از اواخر قرن نوزدهم به سبب مسیحی بودن و نزدیک بودن فرهنگی با روس‌ها و اروپاییان مسیحی، آنان مورد سوءظن سلطان عثمانی که خود را خلیفه مسلمان می‌دانست واقع بودند، مالیات بیشتری می‌پرداختند و امتیازات سیاسی و اجتماعی چندانی نداشتند. در 1896 ارمنیان عثمانی که خواستار حقوق مدنی بیشتری بودند با خشونت توسط نیروهای سلطان عبدالحمید دوم سرکوب و ده‌ها هزار نفرشان کشته شدند. در 1908 گروهی که خود را ترک‌های جوان نام نهاده بودند در امپراتوری عثمانی قدرت را به دست گرفتند. در ابتدا به نظر می‌رسید مشی اصلاح‌طلبانه آنان به سود ارمنیان خواهد بود اما خیلی زود ماهیت ایدئولوژی نژادی آنان که خواهان ترکی سازی امپراتوری و نیز یک مرام سیاسی پان‌ترکیسم بود را آشکار کردند. آنها خواهان یک قلمرو ترک‌نشین بزرگ از آسیای صغیر تا آسیای مرکزی بودند و در ایده آنان، ناهمگون‌ترین قوم در این قلمرو ارمنیان به شمار می‌رفتند. در خلال جنگ جهانی اول، ارمنیان بسیاری در عثمانی غربی با قحطی‌های ساختگی و کوچ اجباری مواجه شدند و عملاً با کشتار ارمنیان استانبول در 24 آوریل 1915 پروژه نسل‌کشی سازمان‌یافته در عثمانی آغاز شد و به تمام شبه‌جزیره آناتولی تسری یافت. جنایات دهشتناکی که در دنیای ازهم‌گسیخته زمان جنگ جهانی تا حدودی ازنظرها پوشیده ماند. از 1915 تا 1921 تقریباً بیشتر مردان ارمنی کشته شدند و آن دسته از زنان و کودکان ارمنی که از جوخه‌های مرگ گریختند و از آوارگی و گرسنگی جان به دربردند ناگزیر برای ترس از گرفتار شدن و تداوم بقا چه‌بسا هویت خود را پنهان کردند و برای همیشه زبان ارمنی و مذهب و فرهنگ خود را نیز از ترس شناسایی شدن مخفی کردند. این ‌یکی از تراژیک‌ترین داستان‌های قرن بیستم بوده است. محمدعلی جمال‌زاده، نویسنده اصفهانی که در 1916 در مسیر سفرش به اروپا با قربانیان گریخته از این کشتار برخورد کرده بود، توصیفاتی از شرایط دهشتناک آنان را ترسیم کرده است. ارمنیان اصفهان که در زمان جنگ اول جهانی خود درگیر قحطی و شرایطی اسفبار بودند اما اعانه‌هایی را برای قربانیان کشتار ارمنیان جمع‌آوری و به بین‌النهرین و آناتولی فرستادند. ارمنیان اصفهان تاکنون همه‌ساله آیین‌های بزرگداشت و راهپیمایی‌های اعتراض‌آمیزی به مناسبت این کشتار برگزار کرده‌اند و از دولت ترکیه هم خواسته‌اند با ترک سیاست جعل و انکار واقعیت، دین خود را در قبال ملت ارمنی ادا کند. از سال 2005 که رجب طیب اردوغان به نخست‌وزیری ترکیه رسید از مورخان خواست دست به مطالعه‌ای بی‌طرفانه درباره ادعاهای مربوط به قتل‌عام ارامنه بزنند اما این پروژه در سال‌های بعد نشان داد که تنها یک ژست سیاسی بوده و ظاهراً قرار نیست به نتیجه‌ای روشن منتهی شود. در 26 بهمن 1389 عبدا... گل، رئیس‌جمهور وقت ترکیه هم که در سفری یک‌روزه به اصفهان آمد از موزه کلیسای وانک که بخشی از فضای آن نیز در مورد اسناد و تصاویر نسل‌کشی ارمنیان است، دیدن نکرد.

سال گذشته اما در بزرگداشت ‌صد و یکمین سالگرد نسل‌کشی ارمنیان، یک هنرمند ترکیه‌ای که در چند سال گذشته به عکاسی با موضوع کشتار ارمنیان پرداخته بود، به اصفهان سفر کرد. ارهان آریک، از این گفت که در استان آرداهان ترکیه متولدشده، در روستایی که قبل از نسل‌کشی، ارمنی‌ها در آن زندگی می‌کردند و پس از کشته شدنشان، امثال خانواده آریک، خانه‌های این قوم حالا آواره‌شده را تصاحب کردند. او شبی از شب‌های سال 2010 خواب یکی از اتاق‌های خانه محل سکونتش را دید، اتاقی که آنها، طویله‌اش کرده بودند. در این خواب، صاحب‌خانه ارمنی قبلی خانه به آریک می‌گوید «اتاقی که شما آن را تبدیل به آخور کردید، پیش‌ازاین، جایی برای بازی بچه‌هایم و غذا پختن همسرم بود.» این خواب، آریک را آنقدر تکان داد که بعدازآن، به اتاق زندگی سابق آن خانواده رفت و تنورشان را لمس کرد، خانواده‌ای که در آن اتاق، حضور فیزیکی نداشت، خاطرات و حافظه آنها اما در آن زنده بود. ازآن‌پس او تلاش کرد به کمک هنر عکاسی‌، لحظه‌های گذشته ارمنی‌هایی را ثبت کند که اکنون در کشورهای مختلف از لبنان و سوریه و عراق و ایران پراکنده‌شده‌ بوده‌اند: «در سفرم به اصفهان به خانه سالمندان جلفا آمدم. در اتاق خانم ژنیا که بیشتر از بیست سال است با خواهرش زندگی می‌کند. خواهرش بسیار بیمار بود. ژنیا از من پرسید، فردا عازم هستید؟ گفتم بله، چرا می‌پرسید؟ گفت یک عکس با مادرمان می‌گیرید؟ و از کشویش عکس مادرش را بیرون ‌آورد. عکس را بغل کردند و من از این دو خواهر با مادرشان، یعنی با عکس مادرشان عکس گرفتم. در لحظه‌ای که دکمه دوربین عکاسی را می‌فشردم، به‌اندازه یک آن، عکس خانوادگی را گرفتم که به روح آنان، آرامش می‌بخشید و این جهان و آن جهان را باهم مواجه می‌کرد.» امروز آیین بزرگداشت قربانیان ‌صد و دومین سال نسل‌کشی ارمنیان، با تأخیری سه‌هفته‌ای در کلیسا وانک اصفهان برگزار می‌شود.

*روزنامه‌نگار

ارسال نظر