اولویت اصلی
تا قبل از این و بخصوص از زمان حمله مغولها به سرزمین ایران نگران کتابخانههایی بودیم که توسط این قوم به آتش کشیده میشد و پسازآن نوبت به قاجار میرسید تا شازده آن در اصفهان دهها اثر منحصربهفرد ازجمله کاخهای این شهر را به بهانههای مختلف همچون اشراف دید جهاننما تخریب نماید
تا قبل از این و بخصوص از زمان حمله مغولها به سرزمین ایران نگران کتابخانههایی بودیم که توسط این قوم به آتش کشیده میشد و پسازآن نوبت به قاجار میرسید تا شازده آن در اصفهان دهها اثر منحصربهفرد ازجمله کاخهای این شهر را به بهانههای مختلف همچون اشراف دید جهاننما تخریب نماید و در ادامه پیشرفتهای علمی و صنعتی همچون ایجاد مترو در قلب کلانشهر زیرساخت یکی از قدیمیترین خیابانهای مهندسیشده جهان را با دیرینه ۴۲۵ ساله هدف قرار داده و در آن اقدام به حفر تونلی به قطر ۱۰ متر نمایند که بهمرورزمان آثار مخرب آن نمایان میشود و خشک شدن بعضی از درختان کهن چهارباغ از این نمونه است. شاید تغییری محدود و چند ده متری در نقشه زیرگذر سیوسهپل تا حدودی توانست دلسوزان میراث را متقاعد نماید. اما خشک بودن مداوم آن در این سالها و افزوده شدن حرکت قطارهای زیرزمینی و لرزشهای همیشگی در محیطی که با فرونشستهای بیآبی مواجه است نگرانیها را برای این آثار بیبدیل دوچندان میکند تا پس از مغولها و محمود افغان و شاهزاده قاجار نوبت هجمههای جدید آخرین نشانههای میراث بهجامانده باشد که بهجز انسانها از تغییرات اکوسیستم نیز در امان
نیستند. اگرچه شهرداری اصفهان بهعنوان متولی پارک ناژوان قادر نیست آنگونه که باید از آن با عنوان ریه کلانشهر محافظت نماید و این تعداد درخت بهتنهایی نمیتوانند عامل تولید اکسیژن و تلطیف هوا برای شهری باشند که در عمق کویر ساختهشده و برای اولین بار در طول قرون متمادی از نعمت زایندهرود بیبهره است؛ بنابراین میطلبد تا مدیران کلان توجه بیشتری به این موضوع اساسی داشته باشند که شهر اصفهان با جمعیتی بیش از دو میلیون نفر علاوه بر آب به هوای سالم نیز نیازمند است و فرونشست 80 درصدی در استان با درگیری 29 دشت از 35 دشت در بستر یک بحران واقع شده است و این امر عقلای اقتصاد را متقاعد میکند تا سرمایهگذاری برای ساختوساز مسکن را حداقل در محدوده دشتهای درگیر بهشدت کاهش دهند زیرا احتمال میرود اکوسیستم موجود ازهرجهت در آینده نتواند جوابگوی این جمعیت باشد حالا اگر دستاندازیهای موجود همچنان ادامه یابد و طرحهای عمرانی آخرین میخها را به تابوت اکوسیستم استان و بخصوص شهر اصفهان بکوبند باید منتظر عواقب شوم آن نیز باشند. اکثر شهروندان بومی یا مهاجران قدیمی محدود حفاظتشده کلاه قاضی را بهخوبی میشناسند و کموبیش میدانند
برای حفظ آن توسط سازمان متولی و بخصوص آخرین مدیرکل آن که اخیرا به دلیل اقدامات شبانهروزی و ایثارگرانه طی سه سال اقامت در اصفهان بهعنوان تجلیل و قدردانی ارتقاء و به معاونت این نهاد در پایتخت منصوب شده است چه تلاشهای مادی و معنوی هزینه شده است تا علاوه بر موجودات زنده در آن اشجار نیز سرزنده باقی بمانند و نقش ریه دوم را برای کلانشهر و اقماریهای جنوبی آن داشته باشند؟ از سویی وزارت راه و شهرسازی با طرح ایجاد کنارگذر شرق اصفهان این پارک ملی را نشانه رفته است تا همانگونه که میراث فرهنگی وقت زیر بار گذر خط یک مترو در عمق خیابان چهارباغ رفت و به ایجاد مجتمع تجاری و تفریحی گلدسته در حریم بافت تاریخی چراغ سبز نشان داد، شورای ترافیک استان هم که به نظر میرسد هیچ علقه و تعهدی به اکوسیستمها ندارد، تمهیدات زیستمحیطی را در ورود پروژه به حاشیه پارک ملی کلاه قاضی تأیید و تصویب نماید! این کنارگذر شمال به جنوب که امروز ۶۳ کیلومتر آن آماده بهرهبرداری شده و ۳۰ کیلومتر بقیه در دست احداث میباشد قرار است قسمتی از فضای حفاظتشده پارک ملی کلاه قاضی را نیز باوجود حیاط وحش طبیعی در سیطره خود قرار دهد. مجری طرح گفته است که
«در این خصوص پنج گزینه طراحی و موردبررسی قرارگرفته و بهطورقطع هدف ما کمترین آسیب وارده به پارک ملی کلاه قاضی است.» اگرچه گفته میشود اجرای طرح از شمال به جنوب کشور به لحاظ پدافند غیرعامل دارای اهمیت میباشد اما باید پرسید به چه بهایی که یکی از هفت پارک ملی استان و در حقیقت مهمترین آنها فدای کاهش ترافیک شود تا اکوسیستم آن ازآنچه هست بحرانیتر گردد؟! آقای مدیرکل جدید حفاظت از محیطزیست استان باید بدانند که روی صندلی مدیری نشستهاند که چشمهای خود را روی واقعیات آینده این اقلیم بهطور شبانهروز باز نگهداشته بود و امروز جانشین ایشان نباید در مظان امتحانی سخت واقع شوند و اگر نتوانند از پس آن برآیند همه بافتهها در سه سال پیشازاین رشته خواهد شد و یادشان بماند حفظ محیطزیست جامعه در اولویت است.
ادامه دارد