جای خالی رفاقت

عجیب است که هرچه پویاتر می‌شویم، فاصله‌ها بیشتر می‌شود و تنها دلیل آن را می‌توان در تاریکخانه کسانی یافت که نخبگان می‌توانند برای منافع بادآورده آن‌ها خطرآفرین باشند. مافیا و رانت دو برادر ناتنی هستند که می‌توانند در زمان‌های حساس با کوچکترین احساس مخاطره متحد شوند و اگر رسما به این کار تن درندهند لاجرم اتفاق به‌خودی‌خود خواهد افتاد.

جای خالی رفاقت


عجیب است که هرچه پویاتر می‌شویم، فاصله‌ها بیشتر می‌شود و تنها دلیل آن را می‌توان در تاریکخانه کسانی یافت که نخبگان می‌توانند برای منافع بادآورده آن‌ها خطرآفرین باشند. مافیا و رانت دو برادر ناتنی هستند که می‌توانند در زمان‌های حساس با کوچکترین احساس مخاطره متحد شوند و اگر رسما به این کار تن درندهند لاجرم اتفاق به‌خودی‌خود خواهد افتاد. زیرا بحث تضاد منافع در کار است و باید برای حفظ آن هزینه کرد. آنچه در سال‌های اخیر باعث عذاب روحی مشترک رانت‌خواران و مافیای پشت پرده شده ظهور پدیده‌ای به نام نخبگان است تا تلاش کنند از همه امکانات و توانایی خود در تخریب و جلوگیری از پیشرفت آن‌ها استفاده نمایند اما سیاست‌های کلی به تشویق آن‌ها می‌پردازند و NGO های آن‌ها نیز در پناه مساعدت‌های عاطفی که قطعا به همیاری‌های مادی هم از طریق دولت نیازمند است طی نشست‌های سالانه شعاری را مدنظر دارند که امسال بر پایه «حکمرانی نخبگان» استوار شده است. درحالی‌که متأسفانه همچنان از کمبود حمایت‌های در مدیریت اجرایی کلان رنج می‌برند. شاید اگر کمی بیشتر دقت کنیم متوجه خواهیم شد چگونه اسلام در بدو تولد به مواردی تأکید داشته که آن زمان چندان با محاسبات وقت تطبیق نمی‌کرد و مریدان هم بعد به آن می‌نگریستند درحالی‌که وسعت هر کلام گسترده‌تر از آنی بود که به نظر می‌رسید. «ان اکرمکم عندالله اتقاکم» یکی از همین درهای ناب است که می‌شود آن را بسط داد و امروز پذیرفت نخبگان جامعه از نمونه‌های بارزی هستند که مورد تفقد قرار گرفته تا مشمول کرامت‌ها باشند زیرا این نخبگان در سایه فرهیختگانی هستند که توان عبور از بحران‌های ایجادشده را فراهم می‌کنند و خوشبختانه معضلات پیاپی نیز نتوانسته است سدی در برابر تلاش‌های آن‌ها باشد تا هرروز شاهد چند موفقیت پیرامون شکستن انحصارها باشیم. برگزیده‌ای از میان دانشجویان معتقد است «نخبه در لغت به معنای برگزیده و سرآمد است. ازنظر من برگزیده و سرآمد کسی است که به‌درستی مأموریت خودش را در این جهان درک کند و به بهترین شکل آن را انجام دهد. درنتیجه نه لزوماً هرکسی که مدارج دانشگاهی و پژوهشی را با موفقیت طی کرده نخبه است و نه می‌توان گفت هرکسی مدارج دانشگاهی را طی نکرده، نخبه نیست. با این نگاه قطعاً در کنار نخبه علمی، نخبه‌های سیاسی و فرهنگی هم خواهیم داشت که موظفیم آن‌ها را شناسایی و معرفی کنیم؛ اهمیت به نخبگان و واردکردن آن‌ها در مسائل کشور از بحث‌های مهم در میان جامعه نخبگان بوده است، اما چیزی که همیشه ذهن من را به خودش مشغول کرده بحث هویت نخبگان و معناداری زندگی آن‌ها است. درحالی‌که نهاد آموزشی ما به آموزش تکنیک‌ها و ابزار‌ها به دانش‌آموزان و نخبگان خیلی اهمیت می‌دهد، اما متأسفانه در شناساندن مفهوم و معنای درست زندگی و جهت صحیح استفاده از تکنیک‌ها و ابزار‌ها موفق عمل نکرده است. درصورتی‌که نخبه حتماً باید جهت مأموریت خودش را کشف کند، معنای درست زندگی را متوجه شود و در جهت آن حرکت کند. متأسفانه در خوش‌بینانه‌ترین حالت، کلیت نهاد رسمی آموزشی ما انسان بزرگ تربیت می‌کند و نه بزرگوار؛ یعنی درحالی‌که نهاد آموزشی کشورمان تلاش می‌کند تا ابزار‌ها و تکنیک‌ها را به نخبگان یاد بدهد، در قسمت دوم که باید به نخبگان هویت دهد و جهت زندگی را به آن‌ها نشان دهد تا تکنیک‌ها را در چه مسیری با چه آرمانی و در چه چارچوب معنایی به کار بگیرند، لنگ می‌زند. اگر امروز برخی از نخبگان توانسته‌اند در این قسمت وضعیت خوبی داشته باشند، آن را مدیون خانواده و نهاد‌هایی غیر از نهاد آموزش رسمی هستند. » برداشت ازآنچه یک نخبه خودساز تعریف می‌کند، می‌تواند به‌صورت جامع قابل تذکر و توجه باشد زیرا نمونه‌های فراوانی را شاهدیم که همچنان رانت و مافیا حضور پررنگ‌تر نخبگان را دارند تا مبحث تازه‌ای به نام لوازم‌خانگی در انحصار گروهی خاص و نخبه ستیز باشد. آن‌ها معتقدند نام برند‌های خارجی همچنان باید در تابلوهای وسیعی در سر هر چهارراه بدرخشد و واردات قطعات یدکی و مونتاژ آن‌ها به دست کارگران ایرانی و عرضه به مصرف‌کننده هم‌وطن ادامه داشته باشد که آن‌ها بتوانند از سهم این واسطه‌گری بهره‌مند شوند و جای رفاقت در قالب رقابت خالی بماند.
ادامه دارد

ارسال نظر