صورتمسئله را پاک نکنیم
سی سال پیش زمانی که این برج کج بهعنوان مدارس غیرانتفاعی در زمین پاک و منزه تعلیم و تربیت با زیرساختی معنوی و کاملا اصولی منطقی بنیان گذاشته شد کمتر کسی به عواقب دردناک آن تا معضلی باشد
سی سال پیش زمانی که این برج کج بهعنوان مدارس غیرانتفاعی در زمین پاک و منزه تعلیم و تربیت با زیرساختی معنوی و کاملا اصولی منطقی بنیان گذاشته شد کمتر کسی به عواقب دردناک آن تا معضلی باشد برای وزارت آموزشوپرورش و قسمتی از آن که تحت عنوان پرورش فونداسیون تعلیم و تربیت بهحساب میآمد بهصورت کلی محو شود و غیرانتفاعی به تجاری و انتفاعی تغییر ماهیت دهد! آن روزها ایجاد اینگونه مدارس بهنوعی چرخ پنجم یا همان تایر زاپاس برای پشتیبانی از واحدهای آموزشی دولتی بود تا جایی که کمتر کسی حاضر میشد فرزند خود را به اینگونه اماکن بفرستد و تنها در صورتی تن به قضا میداد که هیچ مدرسه دولتی در نزدیکترین مکان به مسکن این خانواده وجود نداشته باشد. آن روزها سرویس مدرسه برای دانشآموزانی که به عشق حرکت در مسیر طولانی مدرسه به همراهی همشاگردیها جنبه یک لطیفه و شوخی را داشت تا اولیاء حاضر نباشند ضمن اینکه فرزند خود را به فرد بیگانهای میسپارند، ماهانه رقمی را هم بهعنوان ایابوذهاب پرداخت کنند؛ زیرا همچنانکه آموخته بودند بیمارستانهای دولتی رایگان است، اداره مدارس را هم بر اساس قانون اساسی از وظایف دولت میدانستند تا به همان
صورت ارائه خدمت دهند که ازاینجهت کسی زیر بار دریافت امتیاز برای ایجاد آنها میرفت تا جایی که وزارت آموزشوپرورش جذابیتهای خاص ازجمله ارائه پروانه رایگان، پرداخت تسهیلات قابلتوجه بدون بهره و تأمین کادر آموزشی از میان معلمان انتخابی مدیران با استفاده از حقوق و مزایای دولتی را برای جذب علاقهمندان به ایجاد آنها در نظر گرفته بودند که این خدمت صادقانه جدید در ادامه به یک تجارتخانه واقعی تبدیل شود و علاوه بر دریافت شهریههای قابلتوجه و تشکیل کلاسهای فوقبرنامه که بازاری در حاشیه این تجارتخانه بود، مبحث چشموهمچشمیها را نیز مابین خانواده و فامیلها برای ثبتنام در آنها رواج دهد. امروز پس از گذشت سی سال آحاد جامعه به این نتیجه رسیده که بعضی از این گروههای بهظاهر آموزشی به کارتلهایی کاملا اقتصادی تبدیل تا درآمدهای حاصل از آنها از کلاسهای کنکور سبقت بگیرند و صاحبان آن خانواده و فرزندان را به سفرهای اروپایی و آمریکایی و اقامت در ینگهدنیا بفرستند تا از محل درآمدهای نجومی این مدارس خیالشان از آینده آسوده باشد! اگرچه واقعیت امر برای اکثریت جامعه تلخ به نظر میرسد اما برای مالکان این مدارس از عسل شیرینتر
است. امروز ۲۰ درصد یعنی رقمی قابلملاحظه از بحث تعلیم و تربیت نسلهای آینده جامعه را همین مدارس تجاری در اختیار دارند که توانستهاند وزارتخانه متولی را به پشتوانه آن بهزانو درآورند که بهنوعی ابرقدرتهای سرکش تبدیل شده و توجهی به بخشنامهها، دستورالعملها و قوانین نداشته باشند و برای نمونه در دوران کرونا اگرچه تعطیل تمامی واحدهای آموزشی یک قانون بود اما گروهی خاص از آنها با چراغ خاموش و بدون توجه بهسلامتی دانش آموزان همچنان به کار خود ادامه میدادند. شاید به نظر برسد وزیران انتخابی در این مدت قدرت مقابله با اینگونه سرپیچیها را که با افت ارزش آموزش وهم پرورش تبدیل شده است را نداشتهاند اما اینچنین نبوده زیرا در اکثر موارد قدرت این طیف از مدیران غیرانتفاعی فراتر از قانون بوده است تا اگر وزیری قصد مقابله با قانونشکنیها را داشت، فتیله پیچش کنند! حالا باید نشست و شاهد بود وزیری که از راه نرسیده و امضای حکمش هنوز خشک نشده چگونه مدعی میشود در این دولت ۸۰۰ مدرسه غیرانتفاعی متخلف را تعطیل کردهایم و در برخورد با تخلف هیچ مسامحهای نداریم؟ رضا مراد صحرایی در نشست سراسری مدیران بسیج فرهنگیان کشور گفته است
«وزارت آموزشوپرورش بزرگترین وزارتخانه کشور ازنظر تعداد سازمان تابعه و جمعیت مخاطبان است که با دودسته چالش بیرونی و درونی مواجه است. منظر کسانی که برای حل این چالشها میکوشند این است که به سراغ عوامل بیرونی که آموزشوپرورش را با چالش مواجه کرده است بروند اما بنده بهعنوان یک معلم که از دل این نظام برخاستم و از دل روستا تا دانشگاه تحصیل کردم، مشکل آموزشوپرورش را از درون میدانم باید از درون، دستگاه تعلیم و تربیت قوی شود و یکصدا از درون این وزارتخانه بیرون آید. باید تمام اجزای آن به هم بپیوندد و انسجام، هماهنگی، همدلی و همکاری در درون آموزشوپرورش شکل بگیرد؛ باید آموزشوپرورش قوی شود و قوی شدن آن از بیرون نیست بلکه خودش باید قوی شود. زیستبوم تربیتی ایران زیستبوم چندبعدی است و نیم درصد از ۱۸ هزار مدرسه غیردولتی بالای ۵۰ میلیون شهریه میگیرند.» بد نیست آقای وزیر جدید این را بدانند که مشکلات موجود ازجمله مسائل تعلیم و تربیت که از نوع ابر معضلات فعلی است با سخنرانی و نشستوبرخاست مدیران حلوفصل نشده و نمیشود چون ریشه ایست و باید از بن هم شروع کرد نه از ساقه و بدنه و توجه ویژه داشت به کلام علامه سید
جمالالدین اسدآبادی که گفته است «تا فشاری نباشد توفیقی حاصل نخواهد شد» که این امر نیازمند آن است تا وزارتخانهای به این وسعت و عظمت ضمن استفاده از تواناییهای خود امثال هشتصد مدرسه متخلف را بهجای تعطیل کردن و ایجاد چالش برای خانوادهها ملی اعلام نموده و اداره کردن آن را به معلمان متعهد که خوشبختانه در این مجموعه بهوفور یافت میشوند، سپرد تا برای حل مشکلات اینگونه صورتمسئله را پاک نکرده باشیم!
ادامه دارد