کارنامه ضعیف وزارت نیرو در پروژههای آبی اصفهان
شهروندان اصفهان روزهای سختی را میگذرانند. گرمای هوا و تحمل آن از یک طرف، قطعی آب و برق از سوی دیگر تاب و توانشان را بریده است.
شهروندان اصفهان روزهای سختی را میگذرانند. گرمای هوا و تحمل آن از یک طرف، قطعی آب و برق از سوی دیگر تاب و توانشان را بریده است. در این سالها مردم فقط وعده شنیدند و هنوز در این واپسین روزهای کار وزیر نیروی دولت سیزدهم نه آب شربشان به سرانجام رسیده و نه برنامههایی که برای احیای زایندهرود در قرارگاه آب تهیه و تعهد شد نتیجهای داشت که روزگار اصفهان و زایندهرود را به اینجا کشانده که هنوز با بحران تنش آبی دستوپنجه نرم میکند.۳۶۰ روستای استان به دلیل خشکی چاهها، امکان تأمین آب پایدار ندارند و از طریق تانکر سیار آبرسانی میشوند. زایندهرود هم که تنها منبع تأمین منابع آبی استان است. سامانه آبرسانی اصفهان نیز در وضعیت بسیار شکننده قرار گرفته، بهطوریکه در این شرایط بحرانی با کمبود منابع آبی در استان مواجه شدهایم. با وجود این گرمای شدید و خشکسالی مفرط با تنش آب شرب و کمبود سه مترمکعب در اصفهان مواجهیم. دیگر حتی چشمهها و چاههای روستاها هم آبی ندارند اگر هم مقدار آبی ذخیره دارند کیفیت آنچنانی ندارد.
اما سؤال اینجاست چرا در این سالها که هر بار وزیر نیرو پا به اصفهان گذاشت و وعده داد که دیگر نه مشکل آب شرب خواهید داشت و نه نگران آب کشاورزی، صنعت و... باشید و زایندهرودتان را هم احیا میکنیم امروز هیچ یک از اینها محقق نشد و باید مردم همچنان رنج نبود آب برای شرب خود و خانوادهشان را هم به دوش بکشند.
نمیدانیم امروز صحبت از احیای زایندهرود کنیم یا مطالبه آب شرب مردم اصفهان را داشته باشیم؟ آنقدر وضعیت بد است که در روزهای گذشته از خط انتقال آب زایندهرود به یزد برای تأمین آب شرب اصفهان استفاده شد.
باید از وزیر نیرو این را پرسید که سامانه دوم آبرسانی که قرار بود بهعنوان یک سامانه مکمل و در شرایط بحران به کمک اصفهان و 14 شهرستان استان بیاید و آب شرب جمعیت
۵/۵ میلیوننفری را پوشش دهد چه شد؟ چرا این طرح که فازهای نخستش با منابع استان تکمیل شد در فاز تکمیلی آن که بر عهده وزارت نیرو بود باز در گل ماند؟ چرا هر پروژه آبی اصفهان که بر عهده وزارت نیرو بوده در این سالها پیشرفت چندانی نداشته و به ثمر ننشسته است؟
وقتی پرسوجو میکنیم به این نتیجه می رسیم همه آنچه هم که تا اینجا محقق شده به خواست استان و همت مسئولان و با همان تأمین اعتبار از منابع استان انجام شده و با اینکه تاکیدهای زیادی روی پروژههای تأمین آب اصفهان توسط شخص رئیس جمهور شهید بود اما بدنه وزارت نیرو آنطور که باید و شاید پای کار نیامد و این روزهای بحرانی را برای استان رقم زده که باید یک خانواده از کوچک و بزرگ ظرف به دست به دنبال آب و تانکر آب باشند.
اینها در حالی است که وزارت نیرو در ابتدای امسال بارها گفته بود مشکلی در بخش آب و قطعی آن نخواهیم داشت؛ اما چه شد که با این حد از ناترازی بخصوص در استان و شهر اصفهان مواجه شدیم که حتی در زیرزمین خانهها هم آبی در لولهها نیست. متأسفانه، کارنامه وزارت نیروی محرابیان در قبال پروژههای آبی اصفهان ضعیف بود که باید امید داشت در دولت چهاردهم تغییر اساسی در این بخش صورت گیرد. شاید وزارت نیروی علیآبادی بتواند با قراردادن اعتبار این پروژهها در ردیف ملی و ایستادن پای آن، هم زایندهرود را احیا سازد و هم آب شرب مردم اصفهان را تأمین کند.
اینکه اعتبار بسیاری از پروژههای آبی در کشور و همچنین احیای دریاچهای مثل ارومیه در سطح ملی دیده شود؛ اما نوبت به اصفهان و زایندهرود که میرسد باید از منابع داخل استان یا از طریق مولدسازی هزینه شود و کمتر از بودجههای ملی استفاده میشود، زمان به ثمر نشستن آن را هم کند میکند و در مسیر آن وقفه ایجاد خواهد شد.
هر سال جمعیت استان بیشتر میشود و شرایط اقلیمی و خشکسالی هم به این موضوع دامن میزند و هر چه بگذرد شرایط وخیمتر خواهد شد و نیاز به این سامانه نیز بیشازپیش احساس میشود. وزارت نیرو باید هر چه سریعتر به تعهدات خودش برای تأمین اعتبار و تکمیل پروژههای آبی اصفهان نیز با استفاده از ظرفیتهای مختلف عمل کند.
دیگر نه تصفیهخانه «باباشیخعلی» و نه چاههای آب استان قادر به تأمین آب شرب در تابستان برای این جمعیت اصفهان نیستند. چاههای فلمن هم که بهخاطر خشکسالی و عدم جریان زایندهرود از بین رفتهاند در نتیجه برای رفع کمبود آب، سامانه دوم باید سریعتر به بهرهبرداری برسد.