
بانوان موتورسوار؛ از حاشیه قانون تا متن خیابان
حضور زنان روی موتور دیگر منظرهای عجیب نیست. آنها برای کار، تحصیل و زندگی روزمره موتور میرانند، اما هنوز پشتوانه قانونی ندارند. پلیس از ایمنی میگوید، جامعهشناس از حق برابر، و مجلس از نبود منع قانونی.

اصفهان امروز_شهرزاد فلاح: حضور زنان روی موتور دیگر منظرهای عجیب نیست. آنها برای کار، تحصیل و زندگی روزمره موتور میرانند، اما هنوز پشتوانه قانونی ندارند. پلیس از ایمنی میگوید، جامعهشناس از حق برابر، و مجلس از نبود منع قانونی.
دیگر صدای گاز موتورسیکلت فقط به مردان محدود نیست. صبحهای شلوغ، میان انبوه موتورسواران، زنانی با کلاه ایمنی و دستکشهای رنگی دیده میشوند؛ آرام و مصمم از میان خودروها عبور میکنند. روزگاری چنین صحنهای نگاههای متعجب و حتی طعنهآمیز برمیانگیخت، اما امروز بخشی از واقعیت شهرهای ایران است.
برای بسیاری از این زنان، موتور تنها یک وسیله نقلیه نیست؛ راهی است برای استقلال، صرفهجویی و رهایی از ترافیک. فروشندگان میگویند مشتریان زن اغلب به سراغ مدلهای سبک و رنگی میروند، موتورهای فانتزی موسوم به «پاکشتی» که از کشورهای حوزه خلیج در جعبههای بزرگ بستهبندیشده و با کشتی وارد ایران میشود و بعد قطعات به هم وصل میشوند.
بااینحال، نبود گواهینامه هنوز مهمترین مانع است؛ خلأیی که آنها را در معرض خطر قانونی و بیمهای قرار میدهد. تازهترین خبر هم نشان میدهد تصمیم نهایی درباره صدور گواهینامه بانوان به عهده پلیس گذاشته شده است.
چرا بحث موتورسواری زنان باز ماند؟
بحث موتورسواری زنان نه فقط یک موضوع حملونقلی که آینهای از کشمکش سنت و مدرنیته است. مخالفان از امنیت و عرف سخن میگویند، موافقان از نیاز و عدالت.
آنچه همه بر آن توافق دارند این است که زنان در خیابانها حضور دارند؛ چه با گواهینامه چه بیگواهینامه پرسش اصلی اینجاست آیا قانون میخواهد چشمش را ببندد؟ یا واقعیت را بپذیرد و برای آن چارچوب بسازد؟
بانوی موتورسوار، دانشجوی علوم اجتماعی
سارا محمدیان دانشجوعلوم اجتماعی اظهار می کند: برای رفتوآمد دانشگاه مجبورم موتور داشته باشم. حملونقل عمومی زمانبر است. اما همیشه میترسم اگر تصادف کنم بیمه حمایتم نکند. تنها به این دلیل که زن هستم؟
او ادامه میدهد: اول خانواده مخالف بودند، اما وقتی دیدند نیاز واقعی است، پذیرفتند. بیشتر از نگاه مردم، از خلأ قانونی میترسم.
وی می گوید: میخواهم مثل دیگران آزمون بدهم، گواهینامه بگیرم و قانونی رانندگی کنم این یک حق ساده است.
بانوی موتورسوار، کارآفرین
لیلا رضایی کار آفرین اظهار می کند: موتور برای من یک ابزار کاری است. روزی چند بار باید بین کارگاه و بازار رفتوآمد کنم. اما همیشه اضطراب دارم که مأمور موتورم را بگیرد یا در حادثهای بیمه حمایتم نکند.
او میگوید: نگاه مردم دوگانه است؛ گاهی تحسین، گاهی تمسخر. اگر قانون شفاف شود، این نگاه هم تغییر میکند.
برای زنان شاغل، موتور یک ابزار بقاست. قانونی شدن این حق، هم ایمنی میآورد و هم احترام اجتماعی.
بانوی موتورسوار، دانشجو
مریم صادقی دانشجوی هنر اظهار می کند: دانشگاه اجازه نمیدهد با موتور وارد شوم. بارها دم در نگهبانی متوقف شدم و مجبور شدم موتور را بیرون بگذارم. حتی بعضی وقتها قید کلاس را زدم.
او میگوید: این تبعیض آشکار است. اگر قانونی برای گواهینامه زنان تصویب شود، دانشگاهها هم مجبورند نگاهشان را تغییر دهند.
نگاه پلیس
سروان ترابی افسر پلیس راهور اظهار میکند: رانندگی بدون گواهینامه جرم است، چه برای مردان چه زنان. مشکل اینجاست که برای بانوان گواهینامه صادر نمیشود. در نتیجه هر خانم موتورسوار عملاً متخلف است.
او میگوید: نگرانی ما ایمنی است. موتور وسیله پرخطری است و وقتی بدون آموزش و بیمه استفاده شود، حوادث جدیتر میشود.
وی تأکید میکند: اگر دستور قانونی داده شود، پلیس آماده است آزمون بگیرد و گواهینامه صادر کند و نهایتاً این تصمیم در اختیار پلیس قرار میگیرد.
نگاه جامعهشناس
دکتر ناصر فکوهی جامعهشناس اظهار میکند: موتور برای زنان فقط یک وسیله نیست؛ نشانهای از حضور برابر در شهر است. محرومکردنشان، محدودکردن استقلال اجتماعی است.
وی میگوید: فرهنگ تغییر میکند. همانطور که روزی دوچرخهسواری بانوان بحثبرانگیز بود، امروز طبیعیتر شده است. موتورسواری هم دیریازود چنین خواهد شد.
قانون باید جلوتر از جامعه باشد، نه عقبتر. صدور گواهینامه برای زنان، آغاز تغییرات مثبت است.
نگاه قانونگذار
سید کاظم غضنفر آبادی نایب رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس اظهار میکند:
از نظر قانونی منعی وجود ندارد. باید ملاحظات ایمنی جدی گرفته شود. آموزش و نظارت در اولویت است.
وی تأکید کرد: این موضوع فقط مطالبه زنان نیست؛ بحث عدالت در فرصتهاست. قانون باید شرایط برابر ایجاد کند.
بازار و خریداران زن
حسین حیدری فروشنده موتورسیکلت چنین میگوید:
این روزها خانمها زیاد برای خرید میآیند. بیشتر دنبال مدلهای سبک و رنگی هستند، مخصوصاً پاکشتی
وی بیان میکند: اغلب شرایط اقساطی میخواهند. چون موتور برایشان یک ابزار جدی زندگی است، نه وسیله تفریحی
اگر گواهینامه صادر شود، بازار متحول میشود. خیلیها الان فقط بهخاطر قانون عقب میکشند.
آمارهای کلیدی
سال ۱۴۰۳: ۳۳۰۴ فوتی موتورسوار → ۱۵۲ زن (۴/۶٪)
دهه ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰: ۴۲٬۶۸۵ فوتی موتورسوار
در اصفهان: ۴۴٪ تلفات درونشهری مربوط به موتورسواران
۷۸ زن موتورسوار مقصر (۱۳۹۵ تا ۱۴۰۳) → ۷۰ میلیارد ریال غرامت
حدود ۷۰٪ مردم موافق صدور گواهینامه برای بانوان
زنانی که روی موتور مینشینند، دیگر شگفتی خیابانهای ایران نیستند. آنها بخشی از واقعیت شهریاند: در مسیر کار، تحصیل و زندگی روزمره. پلیس بر ایمنی تأکید دارد، جامعهشناس آن را حق برابر میداند و مجلس میگوید منعی وجود ندارد.
حالا همه نگاهها به پلیس است؛ نهادی که باید تصمیم بگیرد زنان موتورسوار از حاشیه قانون به متن زندگی شهری بیایند.