اقدام عجیب نماینده خمینیشهر در پی تجاوز به دختر بچه افغان
پس از رسانهای شدن این خبر شوم، نماینده مردم منطقه در مجلس شورای اسلامی، اقدام به نگارش نامه ای خطاب به رئیس سازمان بهزیستی کشور کرد که با حاشیه های فراوانی در فضای رسانه ای کشور رو به رو شد؛ نامه ای که می توان گفت حتی از اصل خبر تلخ منتشر شده نیز غم انگیزتر است.
پس از رسانهای شدن این خبر شوم، نماینده مردم منطقه در مجلس شورای اسلامی، اقدام به نگارش نامه ای خطاب به رئیس سازمان بهزیستی کشور کرد که با حاشیه های فراوانی در فضای رسانه ای کشور رو به رو شد؛ نامه ای که می توان گفت حتی از اصل خبر تلخ منتشر شده نیز غم انگیزتر است.
به گزارش «تابناک»؛ در پی انتشار خبر تجاوز سه فرد ناشناس به یک دختر بچه در خمینی شهر اصفهان، موجی از خشم و ناراحتی افکار عمومی کشورمان را فراگرفت و خاطر بسیاری از شنوندگان این خبر آزرده شد؛ مردمی که دیگر تحمل شنیدن چنین خبرهایی را ندارند و چشم انتظار رفتار قاطع و اساسی مسئولان در برخورد با چنین جرایمی هستند.
به رغم موج رسانهای گسترده و ناراحتی عمومی که در جامعه در رابطه با این خبر پیش آمد و بسیاری از مردم شهر خمینی شهر نیز به آن واکنش نشان دادند، نماینده مردم این شهرستان در مجلس شورای در واکنش به این خبر واکنش نشان داد که باور کردنی نیست.
سید محمد جواد ابطحی، نماینده مردم خمینی شهر ضمن نگارش نامهای بلند بالا به رئیس سازمان بهزیستی کشور، از وی خواست به خاطر رسانهای شدن این خبر از سوی رئیس اورژانس اجتماعی کشور، نسبت به برکناری این مسئول اقدام کند؛ درخواستی عجیب که نه قبل و نه بعد از آن در باب ضرورت رسیدگی فوری به ماجرا و مسائلی از این دست سخنی به میان نیامده است.
ابطحی در نامه خود به محسن بندپی نوشت: همان طور که مستحضرید آقای جعفری رئیس اورژانس اجتماعی کشور در اقدامی ناشیانه، مسأله تجاوز به دختر افغانی در شهرستان خمینی شهر را رسانهای کرد، حال آنکه معلوم نیست تجاوز حتمی باشد.
این نماینده مجلس در بخش دیگری از نامه خود بدون اشاره به عمق فاجعه و خبر تلخی که خاطر میلیونها شهروند ایرانی را آزرده کرده است، افزود: ثانیاً معلوم نیست متجاوزان چند نفر بودند و ثالثاً معلوم نیست، تبعه چه کشوری بودهاند.
ابطحی همچنین بدون توجه به رخ دادن این رویداد در استانی بزرگ در میانه کشورمان (نه شهر و کشوری دیگر!) در ادامه نامه نوشت: رابعاً معلوم نیست انگیزه عامل یا عاملین در صورت صحت ماجرا چه بوده است.
این عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات در بخش دیگری از نامه خود، ضمن مرتبط کردن این ماجرا به مسائل ارزشی، در بخش دیگری از نامه خود نوشت: متاسفانه دشمنان انقلاب اسلامی و امام خمینی از فرصت سوء استفاده کرده و در شبکههای مختلف اسلام، پیامبر، اهل بیت (ع)، امام خمینی (ره)، رهبری و مردم شهید پرور شهرستان را آماج لجن پراکنی کرده اند.
وی همچنین در پایان از رئیس سازمان بهزیستی کشور خواست تا نسبت به برکناری رئیس اورژانس اجتماعی کشور با توصیفاتی که به آن اشاره شد، اقدام کند.
این نامه که بخشهای مهمی از آن از نظر گذشت، آنقدر نکات مبهم و غم انگیز دارد که اشاره به همه آنها در این مجال ممکن نیست. با این حال میتوان با اشاره به معدودی از این نکات ناراحتکننده، ابعاد خسارت بار چنین رویکردهایی را تشریح کرد.
اینکه نماینده مجلس شورای اسلامی ـ که به عنوان قانون گذار و ناظر قانون باید چشم بینای مردم و حقوق آنها باشد ـ این گونه از اصل ماجرا به رغم همه تلخیهایش به سادگی میگذرد و بر مسائل حاشیهای متمرکز میشود، اولین نکته مبهم و قابل تأملی است که توضیح چرایی آن تنها در توان شخص نماینده مذکور است.
ابطحی بدون اینکه پذیرفته باشد این اتفاق در کشور ایران و حوزه انتخابیه او رخ داده است، با طرح این پرسش که مشخص نیست، متجاوز یا متجاوزان تبعه کدام کشور هستند، اصل ماجرا را به کلی به حاشیه میکشاند؛ فرافکنی عجیبی که به بهانه گیری شباهت بیشتری دارد تا استدلالی برای برکناری یک مسئول از سمتش.
او همچنین با طرح این پرسش که مشخص نیست انگیزه عاملین تجاوز چه بوده باشد، رسانهای شدن آن را اقدامی علیه ارزشهای انقلابی و اسلامی توصیف میکند، حال آنکه انگیزه هرچه باشد، در این ماجرا یک دختر بچه بی گناه قربانی نیات شوم چند جوان هوسران شده است و ظاهرا این موضوع محوری و مهم برای این نماینده مجلس چندان اهمیتی ندارد!
طرح این گونه نکات در نامه نماینده مردم خمینی شهر به رئیس سازمان بهزیستی کشور، این ابهام را ایجاد میکند که اگر انگیزه متجاوزین و تبعیت آنها تابع شرایطی متفاوت از شرایط عادی باشد، از نظر این نماینده اصل موضوع اشکالی نداشته و همه چیز عادی بوده است!
از این نامه تلخ با توصیفاتی که رفت، میتوان این گونه نتیجه گرفت، مادامی که نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی به موضوع تجاوز، حاشیهای و ساده انگارانه توجه میکنند و آن را در اولویتهای دسته چندم دغدغههای خود جای میدهند، نباید و نمیتوان از چنین جایگاهی انتظار اصلاح و برخورد قاطعانه با چنین مشکلی را داشت.
به ویژه آنکه میدانیم زمانی طولانی است که لایحه حمایت از حقوق کودکان در مجلس شورای اسلامی بلاتکلیف مانده است و نمایندگان اقدام عاجل و فوری برای تصویب و به سامان رساندن آن انجام نداده اند!