ساز ناکوک کتاب کودک در نصفجهان
قرن بیست و یکم را قرن کودک معرفی کردهاند؛ قرنی که دولتهای مختلف با توجه به فرهنگهای خودشان، سعی میکنند نگاه تازه و سرمایهگذاری هدفمندی را در حوزه کودک داشته باشند.
سعید آقایی - اصفهان امروز : قرن بیست و یکم را قرن کودک معرفی کردهاند؛ قرنی که دولتهای مختلف با توجه به فرهنگهای خودشان، سعی میکنند نگاه تازه و سرمایهگذاری هدفمندی را در حوزه کودک داشته باشند. اصفهان هم مانند همه نقاط دیگر ایران و جهان از این قاعده مستثنا نیست. کودکان اصفهانی به کتاب خوب نیاز دارند. کتابهایی که هم محتوای خوب داشته باشند و هم خوب ارایه شوند.
این روزها که فناوریهای ارتباطی تمام اعضای خانواده را درگیر کرده است و فرزندان خانوادهها چیزی بهجز گذراندن وقت اعضای خانواده با گوشیهای خود نمیبینند، کتاب کودک چه جاذبهای باید داشته باشد؟ نویسنده کتاب کودک و پدران و مادران در این جدول کجا قرارگرفتهاند؟
نویسندگان کودک در اصفهان رنجی مضاعف را تحمل میکنند. درک نشدن فضای کارشان و اهمیت ندادن به حوزه فعالیت آنها و نبود فضای خوب و حرفهای برای ارایه مداوم اثرشان همراه با نقد و آسیبشناسی را میتوان از مشکلات پیش رو برای نویسنده کودک در اصفهان دانست. نویسندگان کودک گاهی از اینکه ناشران توجه کافی به محتوای کتاب ندارند و دغدغه اصلی آنها فروش است گلهمندند. در این میان برخی بر این باورند که ادبیات کودک و نوجوان در این سالها بیشتر از آنکه نویسنده محور باشد-چنانچه در سالهای ابتدایی انقلاب بود- ناشر محور شده و این ناشران هستند که تعیین میکنند که چه کتابهایی وارد چرخه ادبیات کودک شود. البته این بهخودیخود تا زمانی که ناشر شرایط حرفهای برای حفظ سطح کیفی کار خود را حفظ کند، بهعنوان آسیب اصلی تلقی نمیشود. نگاه سودآوری به حوزه ادبیات خردسال و بههمریختگی گروههای سنی ازجمله مشکات این حوزه است.
از سویی رشد انتشار کتابهای ترجمهای در مقایسه با کتابهای تألیفی، افزایش چشمگیر کتابهای تلخیصی بدون استفاده از هنر و خلاقیت نویسنده، ورود مترجمان کمتجربه به سودای کتاب کودک و ... از دیگر مشکلاتی است که حوزه ادبیات کودک و نوجوان از وجود آن رنج میبرد. برخی از نویسندگان بر این باورند که ادامه این شیوه، آینده ادبیات این حوزه را دستخوش تغییرات اساسی خواهد کرد. حرفهای چند نویسنده اصفهانی را درباره وضعیت کتاب کودک و نویسندگان این حوزه در اصفهان باهم دنبال میکنیم:
مرضیه گلابگیر اصفهانی/ کتاب کودک و برهوت قصه
سالها پیش وقتی پسرهایم کوچک بودند بعضی روزها روزی ده کتاب برایشان میخواندم عطششان سیری نداشت. برای هر کاری از من باج میخواستند: «مامان اگه امشب خوب مسواک بزنیم دو تا کتاب بخون. اگه تو جمعکردن میز کمک ات کنیم اون کتاب بزرگه را بخون.» همین عطش سیریناپذیر بچهها و خواندن کتابهای کودک و سؤالهای بچهها بود که مرا نویسنده کتاب کودک کرد. سؤالهای بچهها از به وجود آمدن کودک و بزرگ شدنش و نبود کتابی در این مورد مرا بر این داشت که قصههای اشی را بنویسم. داستان خوشاقبالی بود و آن روزها اوج فعالیتهای ادبی و جشنوارههای داستان که داستان کودک هم از آن بیبهره نبود. هیجان و ذوق پسرها مرا بر این داشت که داستان را برای جایزه ادبی بفرستم، انتخاب شد و بعد در مسیر چاپ و بازخورد خوبم از بچهها در مورد کتابباز برای کودک نوشتم و لذت بردم. بچهها مثل بزرگترها نبودند که از روی اماواگر بگویند داستان خوب بود و یا نه. وقتی داستان را دوست داشتند چشمهایشان برق میزد و یکچیزی توی چشمها میرقصید و میآمد تا دل من. سالها گذشته و کنکور چشمه کتابخوانی پسرهایم را کور کرد و برهوت دانشگاه را جلوی رویشان گذاشت. پسرهایم دیگر کتاب نمیخوانند و یا به قول خودشان فقط زباناصلی میخوانند. زبان اصلی همان کتابی است که میتوانند بدون سانسور و دخالت مترجمهای ناشی بخوانند. جشنوارهها و همایشها هم که سالهاست خاموش شده. آخرین مجموعه داستان کودکم به خاطر گران شدن کاغذ سالهاست پیش ناشر مانده. شاید به همین خاطر است که من غمگینم و فکر میکنم در این برهوت قصه یعنی مادرها باید چکار کنند؟
مرضیه عباسی / کتابهای کودک اندیشمندان آینده
به نظر من کتاب کودک، نوزاد متکاملی برخاسته از ادبیات کودک هر سرزمین است که میتواند خشت محکم و پختهای برای معماری ادبیات کودک و نوجوان آنجا باشد. در حال حاضر ادبیات کودک و نوجوان ما دفترچه مدرسهای و مشقی آنهاست که در طاقچه اجتماع ایرانی خاک گرفته است. نویسندگان برجسته و دلسوز این آبوخاک چسبی بر جلد آن میچسبانند یا برای ورقپارههای آن جلدی جدید میگیرند و آنها که دلسوز این ادبیات نیستند، مانند کودکانی سربههوا و لجباز تکهای از ورقهای پاره آن را میکنند و دفترچه را بر زمین رها کرده و میگذارند تا دیگران پایمالش کنند. تا ما چه باشیم؛ جلدی جدید بر ای دفترچه خاک خورده یا پاره کننده ورقهای پوسیده آن!
سیما طاهرکرد/ مرز بین خیال و واقعیت
بعد از خواندن چند داستان کودک و نوجوان به کودکی خودم فکر کردم که مرز بین خیال و واقعیت برایم مشخص نبود و دوست داشتم داستانهایی به همین سبک بشنوم و بخوانم. داستانهایی که در آن فضا واقعی بود اما اتفاقهایش خیالانگیز. یادم آمد داستان کفش مهمانی را بر اساس همین نگاه نوشتم: کفشهایی که حرف میزنند و برای تنهایی دخترک داستان دل میسوزانند.
البته استقبال از کتاب کودک به ژانر اثر همبستگی دارد ممکن است کودکی داستان علمی تخیلی یا خیالانگیز را بپسندد و کودک دیگر داستان ماجراجویانه یا ترسناک و عدهای هم به داستانهای زندگینامهای علاقه داشته باشند؛ اما آیا نوشتن برای کودکان آسان است و میتوان قلم و کاغذ برداشت و خیلی راحت شروع به نوشتن کرد؟ شاید اینطور باشد اما اینکه چه آثاری در حوزه کتاب کودک و نوجوان اصفهان موفق بودهاند نیازمند تحقیق و نگاه کارشناسانه است.
حسینخانی/ هدیهای به تمام کودکان دنیا
بعضی از اساتید بزرگوار معتقدند که چون کتاب کودک از حساسیت ویژه ای برخوردار است پس نوشتن در این زمینه کار هرکسی نیست و من بر این باورم که کودکان، فرزندان تمام مردماند و تنها فرزندان افراد خاصی نیستند پس هر پدر یا مادر یا هر کس دیگر که لطافت کودکانه در وجود خود احساس میکند میتواند اندیشههای کودکانه نهفته در درونش را با نوشتن به کودکان سرزمینش و حتی به تمام کودکان دنیا هدیه کند. مثل این است که بگوییم اگر نوشتن برای کودک تنها کار افراد خاص باشد پس هیچکس حق ندارد برای فرزند خود لالایی بخواند مگر اینکه فرد خاصی را در این زمینه به کار گیرد.
هاله قزوینی/ از جشنواره فیلم کودک تا کتاب کودک
سالهاست كه اصفهان با جشنواره فيلم كودك و نوجوان آشناست و چند نسل از كودكان اين شهر از نعمت شركت در برنامه ویژهای به نام آنها و براي آنها برخوردار است. شايد همين حال و هواي كودك محور شهر ناشران اصفهاني را به چاپ کتابهای باکیفیت و استاندارد براي كودكان ترغيب كرده كه بارها موردتوجه و تقدير شوراي كتاب كودك قرارگرفتهاند. فعالين بسياري در حوزه ادبيات كودك سالهاست بدون چشمداشت به تحسين و يا منفعت، فعاليت میکنند. شايسته است ديگر اهالي فرهنگ و هنر اين شهر با اين جريان آهسته اما مدام همراه شوند.