ایرج نوذری: تازه فهمیدهاند که من زندهام!
ایرج نوذری نیازی به معرفی ندارد؛ بازیگری که از ابتدای فعالیت هنری خود مانند پدرش مرحوم منوچهر نوذری در اجرای تلویزیونی هم دستی بر آتش دارد و در کنار بازیگری، هر از گاهی یاد و نام او را در مقام مجری زنده میکند.
خراسان: ایرج نوذری نیازی به معرفی ندارد؛ بازیگری که از ابتدای فعالیت هنری خود مانند پدرش مرحوم منوچهر نوذری در اجرای تلویزیونی هم دستی بر آتش دارد و در کنار بازیگری، هر از گاهی یاد و نام او را در مقام مجری زنده میکند.
بازیگری که در نقشهای خاکستری و منفی زیادی بازی کرده و نقشهای جذاب او در مجموعههای «مسافری از هند»، «کلانتر»، «ملکوت»، «اغما» و... در یادها مانده است. پسر مرحوم نوذری با حضور در کارهای جذاب و پربیننده، روزگاری ستاره تلویزیون بود اما کم کاری و غیبتی حدود ۱۰ ساله، او را تا حدی از مرکز توجهات دور کرد.
ایرج نوذری که بیش از هرچیز با سریالهای «مسافری از هند» و «کلانتر» شناخته میشود، در یکی دو سال اخیر در دو سریال «حورا» و «روزهای آبی» حضور داشته و حالا هم چند ماهی است که برنامه «کتاب خوب» را در شبکه ۴ اجرا میکند. گپ و گفتی کوتاه با این بازیگر داشتیم که در ادامه میخوانید:
از «کتاب باز» الهام نگرفتیم
اوایل سال ۱۴۰۰ بود که اعلام شد ایرج نوذری قرار است «کتاب خوب» را اجرا کند. برنامهای که در هر قسمت، میزبان یک چهره است و در باره یک مسئله اجتماعی با او گفتوگو میشود. ایرج نوذری درباره کار تازهاش میگوید: «حدود یک سال پیش مصطفی هیودی، تهیه کننده و کارگردان با ما تماس گرفت و پیشنهاد اجرای یک برنامه کتاب خوانی را داد. پس از مدتها یک برنامه فرهنگی و ادبی در شبکه ۴ شکل میگرفت که مورد علاقه خودم بود.
من هم قبول کردم.» به برنامه «کتاب باز» اشاره می کنم که محتوایی تقریبا مشابه «کتاب خوب» دارد. ایرج نوذری میگوید: «این دو برنامه فقط نام کتاب را یدک میکشند اما ارتباطی به همدیگر ندارند. زمانی که «کتاب خوب» را ضبط میکردیم من از وجود «کتاب باز» خبر نداشتم. من زمانی متوجه آن شدم که ضبط برنامه تمام شده بود.
بنابراین نمیتوانستم این برنامه را تماشا کنم و از آن الهام بگیرم. این شباهتها تصادفی بوده است.» ایرج نوذری ادامه می دهد: «با احترامی که برای همکارانم چون سروش صحت قائلم، اما با توجه به کسوت، تجربه و سابقهام برای اجرای برنامهای که به رشته تخصصیام مانند زبان شناسی ربط دارد، چندزبانه بودن، اجرا، تدریس زبان و... نیازی به گرفتن الهام نیست. وگرنه برنامه ما هم کاملا کلیشه ای و تقلیدی میشد و جذابیتی نداشت.»
سبک کاری پدرم را ادامه میدهم
«صندلی داغ» را هیچ کس فراموش نمیکند. برنامهای که زنده یاد منوچهر نوذری با طنازی و کارنامه قابل توجهش آن را به یک برند تبدیل کرد و ایرج نوذری هم چندماه پیش و پس از مدتی غیبت با «صندلی داغ» به رادیو آمد. او میگوید: «من از ابتدای حضور در سینما و تلویزیون، خودم را در چهار زمینه اجرا، تئاتر، سینما و تلویزیون معرفی کردم.
چون فرزند کسی بودم که اینگونه خود را معرفی کرده بود و ناخواسته آن مرام و آن سبک به بنده هم منتقل شد. استاد منوچهر نوذری ملقب به سلطان هنر ایران زمین جزو چهار نفری بود که تلویزیون را به مردم شناساند و مردم را تشویق کرد که تلویزیون را ببینند. در این سالها من هم تلاش کردم این طور عمل کنم. متاسفانه در طول این سالها، سیاستها و شرایط باعث شده فیلمها و کارهای خوبی تهیه و ساخته نشود.
من هم دلم نمیخواست که در هرکاری حضور داشته باشم و خودم را تکراری و بی اثر کنم. مثلا در حوزه اجرا بیشتر از ۲۰ اجرا داشتهام که بخش زیادی از آنها خارج از تلویزیون بودهاند. عده ای می پرسند که بازیگری را بیشتر دوست دارم یا اجرا ؟ به نظرم، هرکدام از کارها حساسیت و جذابیت ویژه خود را دارند و من همیشه عاشقانه آنها را انجام میدهم. هرکدام هم سختی خود را دارند.»
من زندهام!
اگر نگاهی به کارنامه و سوابق ایرج نوذری بیندازید، وقفه و غیبت ۱۰ ساله این بازیگر و مجری نامآشنا شما را هم شوکه میکند. از ایرج نوذری درباره این کمکاری می پرسم. او میگوید: «عده ای معتقدند که بیماری، دلیل این کم کاری بوده است اما به جز زمانی کوتاه که سکته کردم و سر فیلم برداری سینمایی «لاله» از هوش رفتم، بقیه این کمکاری به بیماری ارتباط ندارد.
راستش فکر میکنم همکارانم تازه فهمیده اند که من زنده ام و می توانم کار کنم! شاید این که در یکی دو سال اخیر اندکی بیشتر در سینما و تلویزیون حضور دارم همین باشد. وگرنه من به دلیل هیچ مشکل جسمی یا روحی کم کار نشدم. در دوره ای فقط به خاطر حساس بودن و احساساتی بودن دچار آریتمی شدم که آن هم خدا را شکر با دارو و رعایت خیلی مسائل تحت کنترل است.
من حتی زمانی که نباید ورزش سنگین میکردم با نرمش و ورزش سبک به کار خودم ادامه دادم. متاسفانه این معضل فقط برای کشور ماست که همکاران ما ناگهان دچار رکود، کم کاری یا بیکاری می شوند. من استاد هشت زبان هستم و در طول این سال ها که کمتر حضور داشتم ، حتی بعضی وقت ها در کنار کار هنری، تدریس، ترجمه و برگردان متن و کتاب انجام میدادم اما همه همکاران ما چنین شرایطی ندارند. آیا از آنها حمایتی میشود؟»