قصه تکراری چهارباغ
تخریب سینما نقشجهان را هم نمیتوان از پروسه چهارباغ نادیده انگاشت و اجازه داد یکی دیگر از مکانهای فرهنگی آن به فنا برود
حسن روانشید | آیا تیم جدید خدمات شهری در اصفهان که یکی از کلانشهرهای مطرح جهان ازنظر هویت تاریخ تمدن و شهری سازی منسجم پا به پای رم ایتالیا، قاهره مصر، پکن چین و معدود شهرهای دیگر دنیا که تعداد آنها به اندازه انگشتان دو دست هم نمیرسد، قدم برمیدارد و یا با ایدئولوژی تازهای وارد شدهاند تا نابسامانیهای گذشته را جبران نمایند؟! اگر اینگونه است قدمشان مبارک و درصورتیکه قرار است همان مسیر گذشته را ادامه دهند زهی تأسف! گفتگو و مصاحبه متولی تازهنفس چهارباغ که پیشینه مدیریت روابط عمومی در شهردار منطقه سه، شورای اسلامی و سازمان نظاممهندسی کشاورزی را در چنته دارد همراه با تیمی در این زمینه اگرچه میتوانند با اطلاعات روبنایی و مطالعه چند سفرنامه خارجی نقطهنظرهای سیاحان اروپایی را که در لباس خاورشناسی و اغلب جاسوس و کاردار سفارتخانهها در دوران صفویه و قاجاریه وارد ایران شدهاند را بهعنوان مدرک ارائه دهند. اما پیرامون عمق بدنه چهارباغ باید به دیرینه 425 ساله آن توجه داشت و ضمن مطالعه اسناد معتبر داخلی و بهرهوری از تاریخهای شفاهی به هویت فرهنگی آن پی برد. خوشبختانه محمد بلوری روزنامهنگار پر سابقه در کتاب «اصفهان مویه کن» نشان داده است اگرچه افغانها در دوران شاه سلطان حسین و عهد صفوی و ظل السلطان در عصر قاجار با تخریبهای خود سعی داشتهاند نشانههای فیزیکی را منهدم و محو نمایند اما پسازآن نوبت حذف هویتهای فرهنگی چهارباغ فرا رسیده تا این راسته بیبدیل مهندسیشده جهان که میتواند مقام اول را در زمینه خیابانسازی به خود اختصاص دهد تا سپس شانزه لیزه از آن کپیبرداری گردد، بهراحتی از دست برود و امروز آرامش در آن با محک اغذیهفروشیهای عرضه فست فود شناخته شوند که برداشتی کورکورانه و ناشیانه از محلههای رم در ایتالیاست تا در چهارباغ به جای عطر بریان و بوی خوش خورشت ماست و صدای به هم خوردن استکان و نعلبکیهای چایخانهای، بوی تعفن پیازداغ سوخته و چربی همبرگر را همراه با دود دخانیات و نوشیدنیهای گرم در مینی لیوانهای مقوایی به مشام برسانند! چهارباغی که براثر فقدان اطلاعات هویت فرهنگی از آن طی شوراهای سوم، چهارم و پنجم ساخته شده تا نمونه آن تخریب سردر کاخ هشتبهشت باشد و به جای آن ورودی آجر و سیمان و سنگی پارک و مجتمع تجاری احداث شود! تا این میراث اخته شده به شورای اسلامی ششم و شهردار منتخب آن برسد، خیابانی است که لحظهبهلحظه متفاوتتر از اصل میشود زیرا اگر اینچنین نبود حتی یک واحد فست فود فروشی در آن اجازه عرضاندام نداشت تا بجای آن در فصل بهار گاریهای چهارچرخ بتوانند با همان سبک نوستالژیک به عرضه بستنی و فالوده و شربتهای بهلیمو، بهارنارنج، کاهو و سکنجبین بپردازند و همین واحدهای صنفی در گردش پیاده راه زمستان را با بخار شلغم، لبو و باقلا پخته گرم زینت بخشند و در مغازههای دو سمت آن نیز حرف از کبابی، بریانی، سیراب و شیردانی و دل و جگر و واحدهایی باشند تا غذاهای خاص و سنتی اصفهان را که به بوته فراموشی سپرده شده، عرضه کنند. این خیابان بیش از آنکه برای مردم اصفهان و ایران اهمیت داشته باشد میتوان مأمنی جهت توریستهای فرنگی بشود که در چین شاهد گذر عرضه حیوانات دریایی و خاکی پخته و مشمئزکننده هستند تا در اینجا تفاوت فرهنگها پی برده و منزهترین و خوشخوراکترین خوردنیها را امتحان و بار دیگر کشورها را مقایسه کنند. درصد بالایی از واحدهای صنفی این گذر به جوانان تعلق دارد تا با استفاده از تسهیلات لازم به ایجاد مراکز مطالعه ازجمله فروش کتاب، روزنامه و مینی سینماهای نمایشدهنده فیلمهای موجه قدیمی تبدیل و یا در سالنهای محدود و کوچک گروههایی به ارائه پیسهای تاریخی پیرامون اصفهان بپردازند. گالری نقاشی سمبات در حاشیه ورودی پارک شهید رجایی و کنار آن کافهقنادیهای پلونیا و پارک دوباره زنده شوند و با افتتاح هتل جهان و سینما همایون چهارباغ جلوهای تازه از دهه چهل را به خود بگیرد. آنچه میتواند این خیابان بااهمیت و پر ابهت را بار دیگر سر زبانها بیندازد تا پذیرای تورهای گردشگری خارجی شود زنده شدن نوستالژیهای آن است که اکثراً پس از دوران گذار صفویه در دهههای سی و چهل جان تازهای گرفته بودند. پیرامون خیابان چهارباغ از زمان شاهعباس صفوی و دانشمند خردمندش شیخ بهایی که مبتکر و خالق آن است بهتفصیل در کتاب چاپنشده «چهارباغ در آیینه زمان» سخن گفته شده و منابع و مأخذهای معتبر دیگری ازجمله نقشه مستند «چهارباغ در دهه چهل» که نشاندهنده این خیابان از میدان شهدای فعلی تا میدان انقلاب با همان مهندسی و نامهای قدیمی است که بهصورت میلیمتری در حاشیه و عمق آن میباشد تا مدیران جدید تنها در فکر اصلاح روبنایی آن نباشند بلکه تلاش کنند آنچه بوده به همان صورت بهروزرسانی شود تا آرامش را در مخاطب نهادینه کند. محلی که شورای اسلامی پنجم برای بازسازی تماشاخانه اصفهان در نظر گرفته، پیشانی چهارباغ نیست زیرا باید در مکان قبلی خود یعنی پارکینگ فعلی شهرداری مرکزی احداث گردد تا نشان دهد متولیان بازسازی این خیابان صادقانه عمل میکنند، تخریب سینما نقشجهان را هم نمیتوان از پروسه چهارباغ نادیده انگاشت و اجازه داد یکی دیگر از مکانهای فرهنگی آن به فنا برود بنابراین چهبهتر همچنان که سینما چهارباغ بازسازی شد و قرار است سینما همایون هم به این گردونه برگردد، از بازسازی سینما نقشجهان هم در این دوره از شورای اسلامی رونمایی شود و رستوران قناری متعلق زندهیاد رضا ارحام صدر در میدان انقلاب که خوشبختانه پابرجاست بازگشایی و تصویری از آن هنرمند بر سردر آن نصب گردد. اگرچه در دوران تغییر مدیریت شهری سردر و تابلوی نوستالژی سینما مایاک پس از هفتادسال شبانه محو و به ویترین یکی از واحدهای صنفی کنار آن تبدیل گردید و آب هم از آب تکان نخورد اما اجازه ندهید مجتمع مطبوعاتی دهههای بعد از هزار و سیصد شمسی در ابتدای خیابان آمادگاه که دفتر روزنامههای محلی بوده بهمرور به سرنوشت سینما سعدی دچار و ساختمان قدیمیترین عدلیه اصفهان در ضلع شرقی و دهها خیاطخانه قدیمی در بالاخانهها و پاساژهایی چون شکری، شکرچیان و اقبال در ضلع غربی چهارباغ عباسی و همچنین ساختمان سلطانی در چهارباغ پایین که پیشینه صدساله دارد و محل اقامت پناهندگان جنگ جهانی دوم از لهستان بوده است بهمرورزمان تخریب گردد و به بیغوله تبدیل شود. پیرامون موجودیت دو چهارباغ عباسی و پایین و صدها ناشناخته موجود در آن میتوان مثنوی هفتاد من نوشت که اگر احساس وظیفه شود این بحث همچنان ادامه خواهد یافت.