شما دعا کنید که باران بیاید

شما دعا کنید که باران بیاید. چه کسی از شما دلسوزتر است؟ چه کسی از شما، جایگاه بهتری دارد؟ و دعایش به قبولی و پذیرش نزدیک تر؟ شما که روزی زیر باران، مناجات می کردید و برای خدا به خلق او خدمت می کردید و برایتان اجرای دستورات خداوند از همه چیز مهم تر بود، شما دعا کنید. دعا کنید تا جوانان ما شاداب باشند و بتوانند بدرخشند و این بدون باران امکان پذیر نیست. دعا کنید کودکان ما در سلامت بزرگ شوند و بزرگی را از شما بیاموزند و سلامت آنها بدون باران ممکن نیست. دعا کنید خانواده های ما در کنار هم باشند، برای هم باشند و بیشتر با هم از خوبی ها حرف بزنند و این با باران رونق بیشتری می گیرد. دعا کنید باران بیاید و آلودگی ها برود. دعا کنید آنها که مسئول هستند از خواب برخیزند و جهاد کنند. جهاد بزرگی که می تواند سالهای سال انسان های بسیاری را و شهر بزرگی را نجات بدهد. شما دعا کنید که متولیان امر، اهمیت تک تک انسانهایی که در نصف جهان زندگی می کنند را با پوست و جانشان درک کنند. شما دعا کنید تا دعا کردنمان بیشتر و بیشتر شود. بدانیم که اوست که مشکل ها را حل می کند و باران را از آسمان نازل می کند. می دانیم که گناهانمان ما از جمله گناهان مدیریتی مانع بارش می شود، شما دعا کنید که بتوانیم استغفار کنیم و جبران کنیم. شما دعا کنید که قدر نعمت ها را بدانیم، قدر نگاه محبت آمیز پدر و مادرانمان، لبخندهای کوکانمان و تلاش های همسرانمان را بدانیم و باران می تواند این روحیه را بیشتر کند و این روحیه بی شک می تواند در نزول بارش تاثیر داشته باشد. دعا کنید تا راه شما را ادامه بدهیم. راهی که از باران شروع می شود و به باران ختم می شود. باران رحمت، باران هدایت، باران مهربانی و باران قطرات آب که مایه زندگی است. شما دعا کنید تا زندگی و جریان آن به زاینده رود بازگردد و این همه به باران گره خورده است. ما شما را دوست داریم و شما دعا کنید که گرگ خشکسالی به گله ما حمله نکند.

تصویر این یادداشت در ساعت 17 و 04 دقیقه روز سه شنبه 15 آبان 1403 تهیه شده است.