معرفی فیلم ۱۹۶۸ با بازی لیندا کیانی
فیلم ۱۹۶۸ به کارگردانی امیرمهدی پوروزیری در جشنواره فجر 1403 اکران شد.اطلاعاتی از خلاصه داستان، تیزر، ژانر، مدت زمان، اسامی بازیگران و...را آورده ایم:
فیلم ۱۹۶۸ اولین ساخته امیرمهدی پوروزیری است که به مسابقه تاریخی فوتبال ایران و اسرائیل میپردازد. در این مطلب اطلاعاتی از فیلم سینمایی ۱۹۶۸ از جمله بازیگران، تصاویر و خلاصه داستان را در اختیار شما قرار می دهیم.
فیلم سینمایی ۱۹۶۸
نام فیلم |
۱۹۶۸ |
کارگردان |
|
محصول | ایران |
زبان | فارسی |
زمان |
90 دقیقه |
ژانر | - |
رده سنی | - |
سال ساخت | 1403 |
تاریخ اکران |
بهمن 1403 |
داستان فیلم ۱۹۶۸
داستان فیلم 1968 در سال ۱۹۶۸ میلادی (۱۳۴۷ شمسی) میگذرد که در این سال ایران میزبان مسابقات جام ملتهای آسیا میشود. این فیلم روایتی است از آخرین مسابقه جام ملتهای آن زمان در ۲۹ اردیبهشت ۱۳۴۷ که در آن، تیم ملی فوتبال ایران با شکست ۲ بر ۱ تیم ملی اسرائیل، قهرمان این مسابقات شد.
بازیگران فیلم ۱۹۶۸
-
لیندا کیانی
-
امیر نوروزی
-
پادینا کیانی
-
امیراحمد قزوینی
-
هادی شیخ الاسلامی
-
سیامک ادیب
-
منصور نصیری
بیوگرافی بازیگران فیلم رها
در ادامه بیوگرافی بازیگران فیلم ۱۹۶۸ را به طور خلاصه برایتان آورده ایم:
بیوگرافی لیندا کیانی بازیگر فیلم ۱۹۶۸
-
تاریخ تولد: ۲۳ شهریور ۱۳۵۹
-
تحصیلات: کارشناسی ارشد فلسفه
-
شروع: 1384
-
شهرت: سریال وضعیت سفید
-
ازدواج: متاهل
بیوگرافی امیر نوروزی بازیگر فیلم ۱۹۶۸
-
تاریخ تولد: ۳۰ مهر ۱۳۶۵
-
تحصیلات: رشته تئاتر
-
شروع: 1382
-
شهرت: میخواهم زنده بمانم
-
ازدواج:-
عوامل فیلم ۱۹۶۸
کارگردان | امیرمهدی پوروزیری |
تهیهکننده | ایرج محمدی |
نویسنده | جواد کتابی و داوود گنجوی |
مدیر فیلمبرداری | سعید براتی |
مدیر صدابرداری | محمود سماکباشی |
طراح صحنه و لباس | اصغر نژاد ایمانی |
جلوههای ویژه بصری | محمد برادران |
تدوین | حمید نجفی راد |
طراح گریم | ایمان امیدواری |
موسیقی | مسعود سخاوت دوست |
طراحی و ترکیب صدا | حسین ابوالصدق |
سرپرست گروه کارگردانی و برنامهریز | محمد فراهانی |
مدیر تولید | سعید عطایی |
عکاس | نوید سجادی حسینی |
تیزر فیلم ۱۹۶۸
دانلود فیلم ۱۹۶۸
دانلود فیلم ۱۹۶۸ با توجه به عدم اکران آن در سینماها و توزیع درشبکه نمایش خانگی امکان پذیر نیست.
اخبار فیلم ۱۹۶۸
-
فیلم ۱۹۶۸ بعد از فیلم پرویز خان دومین فیلم است که به مسائل فوتبالی از نگاه سیاسی نگاه میکند.
-
این فیلم نخستین تجربه کارگردانی امیرمهدی پوروزیری است که پیش از این سریالهای «شاد آباد» و «مینو» را کارگردانی کرده بود.
-
از نکات جالب توجه درباره این فیلم است که محصول مؤسسه امام روحالله است.
نقد فیلم ۱۹۶۸
فیلمو شات_محمد تقیزاده: ۱۹۶۸ از ایدئولوژیکترین و نه لزوما سیاسیترین فیلمهایی است که در این سالها در سینمای ایران ساخته و احتمال زیاد اکران موفقی هم نخواهد داشت. پروژه ساخت چنین تریلرهای سیاسی امنیتی از زمان ماجرای نیمروز مهدویان شروع و با فیلمهایی چون سیانور بهروز شعیبی ادامه پیدا کرده و حالا دو سه سالی است که اینگونه فیلمها جزو فیلمهای ارگانی پرهزینه قرار گرفتهاند و گویی قرار است جای فیلمهای دفاع مقدسی اشباع شده را بگیرند.
اکران این گونه اثار در یکی دو سال اخیر و تمایا کم مردم به تماشای این گونه اثار نشان داده که تصمیمگیران و سرمایهگذران میبایست فکری برای این طبقه از فیلمها بکنند؛ فیلمهایی که نه تماشاگر دارند و نه با تمهیدات مختلف میفروشند.
۱۹۶۸ در گونه سینمایی تریلر ساخته شده و قرار است داستان معمایی و امنیتی تعریف کند اما ضعف فیلمنامه و شخصیتپردازی نمیگذارد که فیلم نتیجه دهد. اگرچه در لحظاتی فیلم درگیرکننده و هیجانی میشود اما بعد از مدتی تماشاگر متوجه این حجم از هیجانات کاذب و بازی تکراری و سرکاری فیلمساز میشود نتیجه این که پایان بندی فیلم نه تنها تکان دهنده نمیشود بلکه نقطه انتهایی این بازی سرکاری و سطحی از فیلمساز و گروه سازنده است.
ضعف شخصیتپردازی حتی به بازیگر توانمندی همچون امیر نوروزی نیز اجازه نمیدهد که بازی خوب همیشگی خود را به عرصه ظهور برساند و با یک بازی تخت و یکنواخت از او مواجه هستیم که درست است که استحکام شخصیتی و قوی بودن او را نشان میدهد اما به هیچ وجه شمایل یک قهرمان سمیپاتیک و صاحب کاریزما را برای تماشاگر خلق نمیکند.
ریتم فیلم نسبتا تند است و حجم زیاد وقایع و شخصیتهای اضافی باعث میشود مخاطب فیلم را دنبال کند ولی نه اتقاقات دراماتیک میشوند و نه شخصیتها سمپاتیک. فرض کنید چه حجم از این اتفاقات را میتوان از فیلم حذف و یا حتی جابجا کرد بدون اینکه به کلیت فیلم صدمهای زده شود چرا که اصولا موقعیتها و اتفاقات دراماتیک نشده و در قالب یک کل واحد تعریف نشدند.
۳ نکته از فیلم:
-
هدر رفت بودجه
-
نابلدی فیلمساز
-
فیلم ارگانی
حمیدرضا محمدی: ۱۹۶۸ داستان مغفولِ کمتر شنیدهشدهای دارد و پس از «پرویزخانِ» علی ثقفی که در جشنوارۀ سال گذشته درآمد، دومین فیلم فوتبالی سینمای ایران با بنمایۀ تاریخ سیاسی است، با این تفاوت که اینجا سیاست چربش اساسی دارد.
فیلم ماجرای فینال جام ملتهای آسیا در اردیبهشت ۱۳۴۷ میان ایران و اسرائیل که با پیروزی ۲ بر یک کشورمان خاتمه یافت و حالا امیرمهدی پوروزیری در نخستین تجربۀ سینمایی بلندش، بهسراغ این سوژه رفته اما در یک کلام، آن را سوزانده است.
او که تجربۀ مستندسازی دارد، در «۱۹۶۸» هم در بند مستند گرفتار آمده و ابتدای و انتهایش را براساس گفتوگوهایی با شاهدان عینی ترکیب کرده که نهتنها بهلحاظ فرمی مسئله دارند که حتی نام گفتوگوشوندگان را ندارد تا ببیننده با آنان آشنا شود. افزونبراین خاطرات فوتبالیستهای قدیمی، آن هم وقتی که پایه و مایۀ فیلم بر تاریخ سیاسی است و آن مسابقۀ فوتبال تاریخی عنصر حاشیهای است، چه کمکی میتواند به بیننده بکند.
از سوی بکذ بازیها بهشدت ضعیف است و حتی امیر نوروزی و امیراحمد قزوینی از نخستین بازیهای خوب خود بهترتیب در سریال «میخواهم زنده بمانم» و فیلم «ماجرای نیمروز» بسیار فاصله دارند.
همچنین فیلم در جاهایی مانند سکانس دریاچۀ حوضسلطان و فراتر، گفتوگوهای نقشها ایراد ساختاری دارد و اساساً درنیامده و منقص است.
همچنین نهتنها قابها در فیلمبرداری نامتجانس است که حتی صدابرداری و صداگذاری هم ضعیف است.
۳ نکته از فیلم:
-
داستان بکر و جذاب
-
فیلمبرداری و صدابرداری و صداگذاری بد
-
بازیهای ضعیف
احسان ناظمبکایی: آنهایی که فیلم موفق پرویز خان را پارسال دیدند منتظر بودند تا این فیلم که درباره دیدار حساس ایران و اسراییل در جام ملتهای آسیای ۱۹۶۸ تهران بود، فیلم درست و درمانی باشد که نبود. فیلم از بنیان دچار سستی بود. داستانی پیش برنده نداشت و هیچ اطلاعاتی به مخاطب نمی داد که مثلاً مرتضی کیست و چه سابقه مبارزاتی دارد؟ نسبتش با الیاس چیست؟ مرتضی با چه کسانی طرف است؟ فیلم حتی در فضاسازی هم ناموفق است. اصلا معلوم نیست در تهران ۱۳۴۷، ایرانی ها اولین میزبانی جام ملت هایشان را تجربه می کنند.
در هیچ جا حرف و خبری از مسابقات نیست و تنها ارجاع به بازی، زیر نویس زمان باقی مانده تا بازی بود. چیدمان بازیگران هم چندان مخاطب پسند نیست و نمی تواند مخاطب را برای جذب به سینما بکشاند. درحالیکه طراحی هنری با چهره نامداری مثل نژاد ایمانی بود، سوتی ها و سهل انگاری های فراوانی وجود داشت و انگار آنقدر پول نداشتند که حتی در بک گراند هنروری هم وجود نداشت! الصاق گفتگوهای مستندواره به انتهای فیلم هم بیشتر شبیه قانع کردن اسپانسرها و چسباندن زورکی فوتبال به فیلم بود.
۳ نکته از فیلم:
-
بازی ها در اردیبهشت بود اما فیلم را در زمستان ضبط کرده بودند
-
پتوی روی دوش هادی در نمای باز، پلنگی قرمز و در نمای بسته، راه راه سبز بود. نمونه تابلو بی اهمیت بودن اکسسوار
-
چرا لیندا کیانی در همه فیلم های دهه ۵۰ و ۶۰ بازی می کند و در همه هم نقش زن تک سکانس دارد و در همه بدبخت است و کشته می شود. فیلم های زد و ماجرای نیمروز و این فیلم
سید احسان عمادی: در تیتراژ پایانی، به قدر چند ثانیه برشهایی از مصاحبههایی مستند را میبینیم. تازه به کمک آنها بود که اندکی سردرآوردم قصه آنچه در یک ساعت و نیم قبلش داشتیم میدیدیم چه بوده؛ هرچند انبوهی پرسش کلیدی همچنان بیپاسخ رها شده بود. مثلاً اینکه الیاس که بود، چه کرد و چه رابطهای با مرتضی داشت؟ خود مرتضی چرا با کنارهگیری از فعالیتهای گذشتهاش مخفیانه زندگی میکرد؟ گروهی که از مرتضی کمک میخواستند چه هویتی داشتند؟ خواهر مرتضی را چه کسانی اشتباهاً کشتند و از این اقدام به دنبال چه بودند؟ بعد چرا جنازهاش را به دریاچه نمک انداختند؟ نقشه گروگانگیری اسرائیلیها چطور لو رفت؟ آنها که در پایان با دار و دسته مرتضی میجنگیدند چه کسانی بودند؟
تقریباً تمام این سؤالات، هیچ پاسخ روشنی در فیلم پیدا نمیکنند که درنتیجهاش، چیزی از روند اتفاقات و نیز احوال فکری و درونی شخصیتها، تصمیمات و اقدامات آنها و چالشهای بینشان نمیفهمیم. ماجرای مسابقه ایران و اسرائیل در جام ملتها نیز –با وجود آن همه تأکید و تبلیغ در خبرهای مربوط به فیلم- ابداً اهمیتی در داستان ندارد و صرفاً به زیرنویس روزهای باقیمانده تا مسابقه، چند نما از امجدیه خالی از بازیکن همراه با پرچمهای ایران و اسرائیل تماشاگران، و نقلهایی مختصر و مستند از فوتبالیستهای قدیمی در انتها محدود شده. انگار خود نویسندگان فیلمنامه هم در رودروبایستیِ عنوان و موضوع و طرح توجیهیِ ارائهشده به مؤسسه سرمایهگذار فیلم مانده و چارهای از این بهتر برای ریختن قیمه فوتبال در ماست سیاست پیدا نکرده بودند.
همه فیلمهای فجر امسال را ندیدهام اما بعید است اثری به خوبی ۱۹۶۸ توانسته باشد ارتباط کامل فرستندههایش را با گیرندههای تماشاچیان داخل سالن قطع کند. این وسط این همه نامزدی سیمرغ برای فیلم، خودش از مهمترین شگفتیهای جشنواره است.
۳ نکته از فیلم:
-
اینکه تا پایان نمیفهمیم آدمخوبهای قصه با چه اشخاص یا نیروهایی در جدالاند
-
مصاحبههای وصلهپینهشده به فیلم
-
بلاتکلیفی کارگردان نسبت به مسابقهای که بنا بوده مرکز ثقل اثرش باشد
احسان طهماسبی: مهمترین ایراد ۱۹۶۸ از آنجایی شروع میشود که فرض را بر این میگذارد که با نمایش تصاویر مستند در ابتدای فیلم ناخواسته به دو مقصود رسیده است: اولی فوض پذیرفتن مستندات تاریخی به واسطه پخش راشهای گفتگو در مورد مسابقه فوتبال ایران و اسرائیل در دهه چهل توسط مخاطب و همراهی در جهت رسیدن به حقیقت و دومی ملحوظ نمودن این فرضیه است که تماشاگر نسبت به کلیات حادثه مطلع بوده است و در جریان جزئیات و اهداف قرار دارد . اما فیلم تا پایان نه مواضع دقیق گروهک را مشخص میکند و در خصوص چرایی و چگونگی این عده سخنی به میان میآورد و نه از ریتم متناسب برای بازگویی داستان برخوردار است.
یک نکته از فیلم:
-
نقش آفرینی گروه بازیگران
سعیده نیکاختر: نزدیک یک سوم از فیلمهای این دوره جشنواره در سالهای ۵۰ و ۶۰ میگذرد که خودش سوال برانگیز است که چرا با گذشت ۴۰ سال تازه یادشان افتاده به این دوره بپردازند. این حرکت این تفکر را تداعی میکند که شاید هراس از پرداختن به موضوعات اجتماعی روز و مقابله با مسائل روز سینماگر ها را به فرافکنی انداخته است. این مقوله از فیلم های کمدی گرفته تا تاریخی را شامل میشود. فیلم ۱۹۶۸ هم از این قاعده مستثنی نیست و به سال ۱۳۴۷ شمسی اشاره دارد نزدیک ده سال قبل از وقوع انقلاب. به حادثهای فراموش شده اشاره دارد که کمتر کسی آن را به یاد میآورد و به همین خاطر فیلمساز میتواند هر ایدهای را بپروراند. اما مشکل اصلی اینجا بود که فیلم سبقهای از ماجرا نمیگوید.
ما به عنوان مخاطب متوجه نمیشویم که شخصیت اصلی داستان کیست. مثلا یک پلیس منفصل از کار یا بازنشسته یا هرچی. یا شخصی به نام الیاس که همه این غوغاها برای یافتن او به پا شده کیست و چه اهمیتی در تاریخ دارد. هدف اصلی فیلم چیست این گروه ماجراجو برای خوانخواهی کدام ماجرا یا قضیه متحد و دست به کار میشوند؟ نقش اسرائیل در این میانه چیست؟ چیزی که ما به یاد میآوریم افتخار آفرینی و پیروزی تیم ملی فوتبال بود و اینکه چرا این گروه میخواستند این بازی انجام نشود ابتر و خاموش میماند. این ماجرا بیشتر شبیه یک خودزنی بود تا رشادت و فداکاری. یا داستان از اساس اشتباه بوده یا اشتباه به مخاطب منتقل میشود. در تمام طول فیلم تماشاگر نمیداند باید با چه کسی همذات پنداری کند. از آن عجیبتر اینکه با کشته شدن شهادت گونه افراد مبارز در فیلم چه نکتهای روشن شد یا نتیجهاش چه بود؟
۳ نکته از فیلم:
-
تا جایی که در تاریخ خواندیم آن موقع آتش زدن پرچم اسرائیل مد نبود
-
خواهر شخصیت اصلی فیلم چقدر مهم بود که جنازه اش را با هلی کوپتر به داخل کویر انداخته شود
-
ایران که قهرمان شد
سخن آخر
در این مطلب اطلاعاتی از فیلم ۱۹۶۸ به کارگردانی امیرمهدی پوروزیری را برایتان آورده ایم.در صورت تمایل می توانید فیلم سینمایی آنتیک با بازی پژمان جمشیدی و بیژن بنفشهخواه را نیز بخوانید.اگر شما اطلاعات بیشتری از این فیلم سینمایی دارید با ما و سایر مخاطبان سایت اصفهان امروز به اشتراک بگذارید.