شبانه و بیصدا ؛ قصه تخریب تاریخ اصفهان
در اصفهان، شهری که هر وجب خاکش تاریخ هزارساله را در خود نهفته دارد، خبری بهتآور و دردناک، دل علاقهمندان فرهنگ و میراث را بار دیگر لرزاند: حفاری شبانه و غیرمجاز در عرصه تاریخی مسجد کمرزرین توسط شهرداری منطقه ۳. عملیاتی در دل شب، با بیل مکانیکی و کامیون، درست وسط بافتی که سند زندهای از روزگار سلجوقی و ایلخانی و پیش از آن است.

در اصفهان، شهری که هر وجب خاکش تاریخ هزارساله را در خود نهفته دارد، خبری بهتآور و دردناک، دل علاقهمندان فرهنگ و میراث را بار دیگر لرزاند: حفاری شبانه و غیرمجاز در عرصه تاریخی مسجد کمرزرین توسط شهرداری منطقه ۳. عملیاتی در دل شب، با بیل مکانیکی و کامیون، درست وسط بافتی که سند زندهای از روزگار سلجوقی و ایلخانی و پیش از آن است.مسئولان میراث فرهنگی بهصراحت گفتهاند حفاری غیرمجاز جرم است، حتی اگر ماشینآلات روشن شده باشند و هنوز خاکی برداشته نشده باشد؛ اما این بار ماجرا از «اقدام به جرم» هم فراتر رفته است. گزارش رسمی میگوید دو تا سه بیل مکانیکی و چندین کمپرسی مشغول خاکبرداری بودهاند؛ شبانه و دور از چشم مردم.این اولینبار نیست که توسعه بیبرنامه و شتابزده، میراث ملی را قربانی میکند.
از حمام خسروآغا که در اوج بیاعتنایی تخریب شد تا زیرگذر میدان امام علی که لایههای تاریخی مرکز شهر را زیر آسفالت دفن کرد. هر بار صدای اعتراضها بلند شد و وعده داده شد که «این آخرین بار است». اما تاریخ اصفهان میگوید حافظهاش مدام در معرض بولدوزر است. مدیرکل میراث فرهنگی استان اصفهان تأکید کرده شهرداری مجوز قبلی داشت، اما نه برای این کار. توافق شده بود کاوش با حضور باستانشناسها و کارشناسان دانشگاه هنر و پژوهشگاه میراث فرهنگی باشد. آن هم در بخشهایی به صورت دستی، با رعایت ظرافت علمی، نه با بیل مکانیکی. این شرایط دقیقاً برای همین نوشته شد که از فجایع گذشته جلوگیری شود.
اما شهرداری، در تاریکی شب، این تعهدات را به باد سپرد. اینجا فقط میراث فرهنگی نیست که زیر بیل مکانیکی رفت؛ بلکه اعتماد عمومی و قانون هم دفن شد. اگر نهادی چون شهرداری، که خودش باید قانونمداری و حفظ منافع عمومی را سرلوحه بداند، چنین آشکار قانونشکنی کند، چه انتظاری از افراد دیگر میتوان داشت؟ این ماجرا یک پرسش جدی پیش روی مدیریت شهری اصفهان میگذارد: توسعه برای کی و به چه قیمت؟ شهر زیبا و مدرن بدون گذشتهاش، چیزی جز یک صحنهسازی خالی نیست.
جذابیت اصفهان، هویتش، توریسمش، اقتصادش، حتی غرور شهروندانش به همین لایههای تاریخی وابسته است. هر چقدر هم که خیابانها صاف، مترو در گردش و برجها بلند شوند، بدون حافظه تاریخی، شهر معنایش را از دست میدهد. جالب اینجاست که همین مدیران شهری، وقتی صحبت از «اقتصاد گردشگری» میشود، دم از حفاظت بافت تاریخی میزنند. اما در عمل، این بافت را مانعی برای پروژهها و بودجهها میبینند. وقتی میراث فرهنگی میگوید «حتی ورود بیل مکانیکی به عرصه ثبتشده جرم است»، معنایش این است که این محدودهها حساسیت ویژه دارند، نه اینکه بتوان با چند امضای داخلی قانون را دور زد.
ظاهراً تخریب قطعی ثبتشده هنوز تأیید نشده. اما چه کسی پاسخگوست اگر فردا معلوم شد تکهای از تاریخ زیر چرخهای شبانه له شد؟ چه کسی میتواند ارزش لایههای سلجوقی و ایلخانی را به شهر برگرداند؟
این اتفاق باید به یک هشدار جدی تبدیل شود. میراث فرهنگی وعده داده شکایت کیفری کند. افکار عمومی، رسانهها، دادگستری، و حتی شورا و شهرداری باید پای این موضوع بایستند. اگر این تخلف بدون هزینه بماند، چراغ سبزی خواهد بود برای همه کسانی که منافع کوتاهمدت را به هویت تاریخی این شهر ترجیح میدهند.
اصفهان تنها یک شهر نیست. یک گنجینه جهانی است. ما حق نداریم با بیاحتیاطی، بیقانونی، یا منفعتطلبی آن را نابود کنیم. امروز ما مسئول حفاظتیم. فردا، نسلهای آینده، از ما خواهند پرسید: شما چه کردید وقتی تاریختان زیر بیل مکانیکی رفت؟