شاکر این اقتدار باشیم
«گزاره ششم»
حسن روانشید| فرازها و نشیبها در سیاست جهانی اقتضا میکرد تا کشورهای خاورمیانه بخصوص غرب آسیا هرگز نتوانند طعم خوش استقلال از هر نظر را بچشند ازاینرو میبایست گروههای درونی آن را متمایل به سیاستهای برونی کرد درحالیکه در فرهنگ خود بهترینها را داشتند بخصوص اگر مسلمان بودند و کتاب راهنمایشان قرآن بود. خواجه غلام الثقلین دانشآموخته دانشگاه اسلامی علیگر هندوستان که در سال ۱۳۲۹ هجری قمری از شهر بانی پت هندوستان راهی عراق شد و سپس به ایران آمد و پس از هفتاد روز اقامت و کندوکاو در آن با توشهای گران از آنچه میخواست بار سفر را بست تا از طریق قسطنطنیه، بیروت و دمشق به زیارت مدینه منوره رفته و از راه قاهره و بندر سعید عازم ولایت بانی پت در هندوستان شود. او پیرامون گروههای سیاسی پایان دوران قاجاریه در ایران میگوید: «مناسب میدانم مفهوم این اصطلاحها را که اینجا مرتب استفاده میشود توضیح دهم. مستبد: این کلمه از استبداد آمده است به معنی محکمی یا استقلال و کسانی که میخواهند شاه کاملاً اختیارات را به دست گیرد، رعایا به شیوه جدید اداره
شوند و به همان روش سابق بر آنها حکومت شود، آنها را مستبد میگویند. مشروطه: کسانی که میخواهند از طریق قانون مساوی که آن را قانون اساسی میگویند شاه و هر فرد دارای اختیارات محدود باشد تا هرکس دردش را بفهمد. اعتدال، کسی که میخواهد اوضاع ایران با احتیاط و اعتدال تغییر کند و تا حد زیادی موافقت امرا و علما را لازم میداند، مثل محافظهکاران، یعنی با وجود پذیرش شیوه حکومت مشروطه نمیخواهد همهچیز واژگون شود، این گروه خود را اعتدالی میگویند. و بهطورکلی از بین بردن روس و انگلیس را نامناسب میدانند، دموکرات در اصل، مشروطه دوآتشه است و چون در بین اعتدالیها، مستبدین و شاهدوستهای زیادی مخفی شدهاند از این دو احرار آنها را مستبدان مخفی مینامند. دموکرات: در طهران تعداد آنها از اعتدالیها کمتر نیست یعنی کسانی که در سیاست دخالت دارند گویا نصف بیشترشان دموکرات و تقریباً یکچهارم مستبد هستند، دموکراتها میخواهند که مساوات برقرار شود مثل سوسیالیستهای اروپا، حقوق کارگران و کاسبها افزایش یابد، اعتدالیها حتی نمیخواهند اندیشه دیگران را بشنوند که حالا همه با آنها مخالف هستند. گرایش اعتدالیها به انگلیس است اگرچه از
زمان قرارداد ۱۹۰۷ روس و انگلیس هردو کشور صلح کردند اما دموکراتها به انگلیس اعتماد ندارند. بااینحال در سفارتخانههای طهران رقابت زیاد است. ارتجاعی: گروه دیگری است که گفته میشود قدرت زیادی دارد، یعنی مردمی که قبلاً مشروطه و آزادیطلب بودند، اما با دیدن آشفتگی اوضاع عقبنشینی کردهاند به آنها ارتجاعی میگویند که تغییر عقیده دادهاند. در یکی از جلسات پارلمان یعنی همان مجلس شورای ملی شرکت کردم تا با مؤتمن الملک رئیس آن ملاقات کنم که البته خیلی کوتاه بود. در این جلسه معتدلین و دموکراتها راهم دیدم و با شاهزاده شیخالرئیس که پسرعموی ناصرالدینشاه است ملاقات مفصلی داشتم، در مجلس آن روز بخصوص لایحههای زیادی ارائه شد که برخی هم تصویب شدند ازجمله برای هزینه بالای جنگ و امور پنهانی سیصد هزار تومان، البته شورایی برای نظارت بر این هزینه تشکیل شد که بلافاصله استعفا دادند زیرا معتقد بودند حرفهای آنها شنوایی ندارد! در این مجلس افراد بیباکی همچون آقا مهدی فرزند شیخ فضلالله نوری هم بودند. آن روز از طرف دموکراتها اعلامیه تندی صادر میشد که مردم برای جنگ و جهاد روانه شوند اما اعتدالیها اعلامیه منتشر نکردند. اکثر
افرادی که در مجلس هستند ازجمله رئیس آن حقوق نمیگیرند چون از خاندان ثروتمند و مرفه هستند! او قول میدهد که اگر صمصام السلطنه رئیسالوزرا شود با مشورت و پیشنهادهای خود مرتب به او کمک خواهد کرد». امروز باید از این گذشتههای خاکستری درس عبرت بگیریم و شاکر این اقتدار باشیم زیرا اسلامی ناب و به دست معمار آن نصیبمان شده که بدون حضور و دخالت بیگانگان کشور را اداره کنیم و البته انتخابات آزاد همراه با تحقیق و تفحص برای آن در رأس امور است تا چشمهایمان را باز کرده و مطمئن پای صندوقهای رأی برویم.
ادامه دارد
ادامه دارد