یونگ، عطار و جستارهایی از درون و بیرون ما
اگر به جستارخوانی علاقمند هستید و مباحث خودشناسی، روانشناسی و فلسفی هم در لیست اولویتهایتان در انتخاب کتاب است، «اتاق تاریک فیل» که برگرفته از حکایت مشهوری از مولانا به نام فیل در تاریکی است، نوشته محمدامین ضرابی در نشر میلکان را بخوانید.
اگر به جستارخوانی علاقمند هستید و مباحث خودشناسی، روانشناسی و فلسفی هم در لیست اولویتهایتان در انتخاب کتاب است، «اتاق تاریک فیل» که برگرفته از حکایت مشهوری از مولانا به نام فیل در تاریکی است، نوشته محمدامین ضرابی در نشر میلکان را بخوانید.
به گفته ناشر، هفده جستار «اتاق تاریک فیل» که همگی مجزا از هماند، بر اساس آخرین و معتبرترین مقالات، پژوهشها، نشریات و کتابهای حوزه علومشناختی، جامعهشناسی و رفتارشناسی نگاشته شدهاند. برای فهم راحتتر مطالب، از خرد کهن موجود در ادبیات عرفانی و آثار بزرگانی چون عطار، مولانا، سعدی، حافظ و دیگر عارفان ممتاز ایرانی بهره گرفته شده است. نویسنده بر آن است تا با کمک آخرین پژوهشهای علومشناختی و علوم رفتار و درعینحال تطابق آنها باخرد کهن، ذهن خواننده را به چالش بکشد، او را به بازنگری و تجدیدنظر درباره باورها، امیال و عواطف و بهطورکلی دانستههایش تشویق کند و بینشی نو را در ذهن او بیافریند.
نویسنده در این کتاب کوشیده به موضوعاتی بپردازد که از چندین جنبه مهم و درخور توجهاند؛ اول ازاینرو که هر روز نادانسته با آنها سروکار داریم. دوم به این دلیل که این مسائل به نحوی در زندگی ما اثر میگذارند که نمیشود آنها را برای خودمان حل و تکلیفمان را با آنها روشن نکنیم. سوم ازاینحیث که بازنگری چنین عادات، باورها، امیال، عواطف و عقایدی از مهمترین گامهای زندگی است.
نویسنده همچنین در کنار توجه به ابعاد درونی انسان از دنیای بیرون و جامعه نیز حرف میزند. تأثیری که اجتماع بر تربیت و شکلگیری شخصیت ما دارد از موضوعات اصلی این کتاب است. نویسنده در خلال مباحث کتاب، ما را با مفاهیم اصلی و آموزههای روانشناسان بزرگ مثل مفهوم سایه در اندیشههای یونگ آشنا میکند.
خودخواستهها و خودِ بایدها/ سایه یونگ روی سرِ ابوسعید ابوالخیر، عطار و شیخ بهایی/ وقتی دلمان میخواهد عقلمان در امتحان قبول شود/ جهان الگوریتمی/ اثر سایه/ آخر کدام خود؟/ بیایید عادت کنیم/ شکست = پیروزی/ منفیّت/ زود باش لعنتی/ چرا باید با هم باشیم؟/ ما دوست نداریم مایع باشیم؛ اما هستیم/ تا کجا خُرد کنیم؟/ اگر سعدی امروز زنده بود، مهاجرت میکرد یا نه؟/ تحریف ترجیح/ وقتی چهار از شش بیشتر است/ تلاشی که باورمان را میسازد، عنوان هفده جستار این کتاب هستند.
در بخشی از کتاب میخوانیم: «زمستان سردی را تصور کنید. یک ناودان از دیوار بیرونزده و جریان آبی بهمرور هنگام جاریشدن از این ناودان یخزده است. درست است که کاهش دمای هوا بهطورکلی باعث این یخزدگی شده است؛ اما عامل دیگری هم وجود دارد. دیواری که ناودان به آن وصل است بهگونهای ساخته شده که در تمام طول روز نور آفتاب را دریافت نمیکند و تمام مدت سایه روی دیوار قرار دارد. همانطور که میدانید اختلاف دما بین سایه و آفتاب کم نیست و همین باعث میشود این جریان آب آرامآرام یخ بزند و تا زمانی که هوا گرم نشده این یخ آب نمیشود. حتی ممکن است در طول روز بین ساعت ده تا دو ظهر که هوا کمی گرم میشود یخ هم کمی آب شود؛ ولی هسته اصلی آن حفظ میشود. جریان آب در این مثال همان جریان تفکر در ذهن ماست. یخزدگی، همان تغییرندادن آنهاست. سایه، محدودیت ورودی اطلاعات به ذهن ماست. این سناریو چه آموزشی در دل خود دارد؟ تفکر ما آدمها از همین قاعده، یعنی اثر سایه تبعیت میکند. ما وقتی بچهایم از اطرافیانمان مدام اطلاعات جمعآوری میکنیم. رفتار والدین، خواهر و برادر را میبینیم و بهمرور از آنها الگوبرداری میکنیم. بعد وارد مدرسه
میشویم و معلمها و دوستان هم به جمع الگوهایمان اضافه میشوند. خلاصه به این شکل آهستهآهسته بهواسطه باورها، امیال و عواطفمان به شخصیتمان شکل میدهیم. باورها، امیال و عواطف ماهمان شخصیت ما نیستند، بلکه این عناصر مثل یک دستگاه تراشکاری، اساس شخصیت ما را شکل میدهند. آن اساس، همان خود و هویت ماست.»