آخرش دلار چند؟!

از لحظه ای که شنیده اند دلار سقوط کرده است، به خیابان ها آمده و در همهمه و سرگردانی وصف ناپذیری بدون آنکه بدانند چرا خریدند، برای فروش دلارهایشان تلاش می کنند، همه فقط یک سوال دارند که "آخرش چند می خری" اما سوال واقعی این است "مگر مردم هم سفته باز می شوند؟!"

از لحظه ای که شنیده اند دلار سقوط کرده است، به خیابان ها آمده و در همهمه و سرگردانی وصف ناپذیری بدون آنکه بدانند چرا خریدند، برای فروش دلارهایشان تلاش می کنند، همه فقط یک سوال دارند که "آخرش چند می خری" اما سوال واقعی این است "مگر مردم هم سفته باز می شوند؟!"

به گزارش ایمنا، با نگاهی به حال و اوضاع خیابان سپه اصفهان و خیابان های معروف به بازار ارز در سایر شهرهای کشور می بینیم که مردم به خیابان ها آمده و با اضطراب و استرسی که بر صورت‌هایشان نقش بسته برای اینکه بیشتر از این ضرر نکنند، دست به دامن دلالانی شده اند که این روزها به‌خوبی بازار را در دست گرفته و مردم را با سناریوهایی از پیش ساخته وارد بازی ناعادلانه ای کرده اند.

به خیابان سپه که وارد می شوی می بینی عبور و مرور افراد خاص و بسیار بیشتر از روزهای عادی است و تنها لابلای جمعیت یک چیز را می شنوی "دلار چند؟ یورو چند؟" نجواهایی آهسته برای اینکه به گوش ماموران نرسد.

افرادی از سمت راست خیابان که محل استفرار دلالان به نظر می رسید و پیاده رو های اصلی را شامل می شد، عبور می کردند و با رسیدن به انتهای خیابان از پیاده رو سمت چپ بر می گشتند و با نگاه های زیرچشمی ماموران امنیتی و نیروهای انتظامی آن سوی خیابان را نظاره می کردند و با بازگشت از آنسوی خیابان، در کنار عابر بانک ها می ایستادند تا اگر با سوال ماموران از دلیل حضور و توقفشان در آن مکان مواجه می شدند، خود را درون صف خودپرداز جا بزنند و دلیل توقف خود را، دریافت وجه از عابر بانک بیان کنند .

اما همه می دانستند که سقوط آزاد قیمت دلار این حضور همگانی و پررنگ را رقم زده است و مردم برای خرید و فروش ارز به این مکان آمده اند و هر یک با مراجعه به صفحه خاصی در فضای مجازی سعی داشتند تا از به‌روز ترین قیمت های خرید و فروش ارز اطلاع یابند و دلالان هم به رغم اینکه با پنهان کاری قیمت ارز را ۱۲ تا ۱۳ هزارتومان اعلام می کردند، برای فروش دلار که مراجعه می شد، قیمت دلار ۸ هزار تومان بود .

تنها نقطه مشترکی که میان خریداران و فروشندگان بازار دیده می شد، استرس و اضطرابی بود که در چشمان آنها موج می زد و هر کدام به روشی سعی می کردند تا سرمایه شاید از دست رفته خود را حفظ کنند و با انتخاب بهترین راه از میان خرید یا فروش، بیشترین منفعت را بدست آوردند .

یکی از دلالان که در کوچه ای پیش از مکان تجمع سایر دلالان کمین گرفته بود، آرام آرام "دلار-یورو" را زمزمه می کرد و با باز شدن سر صحبت در مورد تحولات اخیر بازار این‌طور می گفت: "واقعا برایم حیرت انگیز است که افرادی چند روز پیش متقاعد شدند تا دلار را با قیمت ۱۷ هزار تومان از من خریداری کنند و امروز همان افراد برای فروش دلارهای خود با قیمت زیر ۱۰ هزار تومان به من مراجعه کردند و هر یک خود را زیان دیده اصلی تحولات اقتصادی اخیر و سقوط آزاد قیمت دلار می دانستند . "

این دلال در حالی که چشم از یک صفحه چت روم تلگرامی بر نمی‌داشت و منتظر بود تا شخصی برایش در مورد قیمت و نوع فعالیتش تصمیم گیری کند، مدعی شد: "حجم زیادی از ارز و دلار توسط بانک مرکزی به بازار تزریق شده که قیمت دلار را شاید تا همان ۴ هزار و ۲۰۰ تومان هم برساند و من هم که خریدار دلار به قیمت ۸ الی ۹ هزار تومان هستم، کارگزار فردی دیگرم که از بالادستی اش آمار می گیرد . "

یکی از فروشندگان دلار که جست و جو هایش برای یافتن خریدار مناسب نتیجه داده بود و در حال معامله در یک کفش فروشی نزدیک خیابان سپه بود در مورد دلیل تحولات نرخ ارز می گفت: " این کاهش قیمت ها آرامش قبل از طوفان ۱۳ آبان است و مطمئنم که قیمت این ارز تا ۵۰ هزار تومان نیز می رسد و هر کس که اکنون اقدام به خرید دلار کند، پیروز میدان نوسانات اقتصادی ایران است . "

این در حالی بود که این فرد مشغول فروش تمام دلار هایش به قیمتی کمتر از ۱۰ هزار تومان بود، هنگامی که از دلیل تناقض میان گفته ها و فعالیتش پرسیدم، خود را نیازمند به سرمایه اش نشان داد و گفت: "دلار ها را چند روز پیش از سود حاصل از افزایش قیمت طلا و جواهرات همسرم، با قیمت ۱۵ هزار و ۶۰۰تومان،خریدم و اکنون که با این سقوط آزاد قیمت دلار مواجه شده ام، قصد دارم تا با خارج کردن سرمایه ام از این بازار پر تلاطم، نسبت به بازسازی منزلم اقدام کنم" .


متصدی کفش فروش نیز که این معامله در محل کسب او در حال شکل گیری بود، با در اختیار گذاشتن دستگاه کارتخوان خود برای خریدار دلار ها نسبت به اوضاع بازار این گونه گفت: " این چند روز اخیر که نمی دانم چه اتفاقی افتاده و مردم به این شکل برای خرید و فروش دلار مراجعه می کنند، بازار کار ماهم کساد شده و اکثر فروشندگان و خریداران دلار برای فرار از دست ماموران امنیتی و انتظامی به مغازه ما می آیند و با پرسش های بدیهی در مورد قیمت کفش ها، خود را خریدار کفش نشان می دهند و من هم که قادر به بیرون راندن مشتری از مغازه ام نیستم، سعی می کنم تا با تفاهم با دلالان و اجاره دستگاه کارتخوانم کسب درآمد کنم . "

او که از حضور و تجمع افراد در محدوده کسبش گلایه مند و شاکی بود، ادامه داد: "از صبح که کرکره مغازه را بالا می کشم و تابلوی کفش فروشی نمایان می شود، انگار که مردم قادر به خواندن کلمه کفش فروشی روی آن نیستند و همه به رغم دیدن تابلوی عنوان مغازه، با مراجعه به پشت پیشخوان تقاضای دلار و یورو می کنند و حقشان است که جزو همان جمعیتی که از صبح تا کنون توسط نیروی انتظامی دستگیر و روانه پاسگاه شده اند باشند."

نکته قابل توجه از حال واوضاع این روزهای بازار ارز این است که هیچ کس واقعا نمی داند چه باید بکند "بخرد، بفروشد، منتظر بماند و ..." اما بهترین راه این بود که مردم خود را وارد بازی هایی از این دست نکرده و با توجه به حال و روز همه مردم جامعه اقدام به خرید و فروش ارز کنند، زیرا بسیاری کسانی هستند که نداشتند بخرند و نداشتند که بفروشند اما در زیر بار تامین مایحتاج اولیه زندگیشان له شدند و در بازاری که تلاطمش را از خرید و فروش های دیگران قرض گرفته بود، بی گناه و بی تقصیر غرق شدند.

ارسال نظر

اخرین اخبار
پربیننده‌ترین اخبار