وعده یا عمل، وزیر نیرو در آزمون اصفهان
چند روز پیش ویدئویی از شکسته شدن لوله انتقال آب زایندهرود به یزد توسط کشاورزان شرق اصفهان در فضای مجازی منتشر شد. درست همین هفته گذشته، استاندار اصفهان در جمع کشاورزان حاضر شد و پای صحبتهایشان نشست. اما نهتنها اعتراضات فروکش نکرد، بلکه شکل تازهای به خود گرفت.

چند روز پیش ویدئویی از شکسته شدن لوله انتقال آب زایندهرود به یزد توسط کشاورزان شرق اصفهان در فضای مجازی منتشر شد. درست همین هفته گذشته، استاندار اصفهان در جمع کشاورزان حاضر شد و پای صحبتهایشان نشست. اما نهتنها اعتراضات فروکش نکرد، بلکه شکل تازهای به خود گرفت.
حرکت تراکتورها به سمت اصفهان و در نهایت شکستن لوله انتقال آب، واکنشی به سالها وعدههای بیسرانجامی است که کشاورزان شنیدهاند؛ اما هیچ نتیجهای از آن ندیدهاند. کاهش بارشها نیز بیش از پیش، آنها را نسبت به معیشت و آیندهشان ناامید کرده است.گفته میشود وزیر نیرو قرار است به اصفهان سفر کند و با کشاورزان گفتوگو داشته باشد.
شاید هم وعدههای تازهای برایشان بیاورد. اما کشاورزی که امروز حقابهاش را مطالبه میکند و حتی از حق نکشت خود گذشته و تنها خواهان رهاسازی و توزیع عادلانه آب است، با چه وعده جدیدی قانع خواهد شد؟ مسئله این نیست که وزیر نیرو به اصفهان بیاید یا نه، بلکه مهم این است که آیا میتواند کشاورزان را متقاعد کند که به دریافت خسارت رضایت دهند، درحالیکه هنوز هیچ امیدی به رهاسازی زایندهرود ندارند؟ کافی است تصویری از وضعیت امروز اصفهان را مقابل او بگذاریم و از او بخواهیم چشمانش را ببندد و لحظهای تصور کند: اصفهانی بدون زایندهرود، گرفتار خشکسالی ۹۹ درصدی و با فرونشستی که سالانه ۱۸ سانتیمتر پیشروی میکند. حتی تصور خساراتی که به شهر، میراث فرهنگی، کشاورزی و محیط زیست وارد میشود، دشوار است. شاید همین تصور کافی باشد تا وزارت نیرو به جای وعدههای توخالی، اقدامی عملی انجام دهد.
زمان برای اصفهان با شتاب میگذرد. هر روز خشکی زایندهرود و کاهش منابع آب زیرزمینی، زندگی مردم را بیشتر به چالش میکشد. فرونشست هر لحظه گسترش مییابد و مناطق بیشتری را، بهویژه در شهر اصفهان درگیر میکند. این فرونشستها حالا تا بیخ گوش آثار تاریخی شهر رسیده و هر لحظه بیم نابودی آنها میرود. باید پلهای تاریخی و میدان نقشجهان را هم در همین قاب دید؛ بناهایی که به دلیل جاری نبودن زایندهرود و گسترش فرونشست، در آستانه تبدیل شدن به ویرانههایی هستند.
حالا از آقای وزیر بخواهید چشمانش را باز کند و اصفهان را دریابد. امروز دیگر روز وعده دادن و عبور کردن نیست. اکنون زمان آزمون وزارتخانهای است که مسئولان آن سالها اصفهان را فراموش کرده و برای یک حوضه فقیر و بی آب نسخه برداشت های بی قاعده آنهم از پایتخت پیچیده اند. نسخه هایی که هر روز تن اصفهان را رنجورتر و خشکیدهتر کرد. بالادستنشینان را نیز حریصتر به آبی کرد که نه فقط برای کشاورزی و محیطزیست چند شهر و استان؛بلکه برای شرب و حیات چند میلیون انسان است. آقای وزیر صدای آینده اصفهان را می شنوی؟!