دستفروش‌ها؛ نشاط‌بخش فضای شهری

دستفروشی در اصفهان، سال‌های زیادی است که به معنای درست کلمه کاملاً حذف‌شده است. این در حالی است که در شهرهایی چون تهران و تبریز، دستفروش‌ها فعالیت بسیاری دارند و به فضای شهری زندگی و پویایی می‌بخشند.

الهام باطنی - اصفهان امروز : کافی است تصمیم بگیریم به تئاتر شهر تهران برویم. دیدن آن‌همه گاری که بلال، لبو، باقلا، شلغم پخته و خوراکی‌های دیگر در محوطه تئاتر شهر می‌فروشند، سر ذوقمان می‌آورد. همان دستفروش‌هایی که مشابه آنها را می‌شود در پارک لاله تهران هم پیدا کرد. دستفروش‌هایی که حضور پرتعدادشان در تبریز هم شورونشاط زیادی می‌آفریند و چغندر زرد پخته و تخم‌مرغ و سیب‌زمینی آب‌پز می‌فروشند. اصفهان هم در سال‌های دهه 50 چنین دستفروش‌هایی در کنار پل خواجو، سی‌وسه‌پل و خیابان چهارباغ داشته، دستفروش‌هایی که شهرداری در دهه‌های اخیر به بهانه سد معبر، تیشه به ریشه آنها زده و شورونشاط را از فضای شهری اصفهان گرفته است.

این شورونشاط را رضا صنعتی، بازنشسته کنار پل خواجو چنین برایمان ترسیم می‌کند: « در سال‌های دهه 40 و 50 در کنار پل خواجو، خوراکی‌فروشی‌های سیار زیادی بود که تابستان‌ها، کاهو و سکنجبین و سرکه و شیره و زمستان‌ها، سیب‌زمینی با فلفل و نمک، لبو، شلغم، زردک و باقالا، آب‫انجیر، پر هلو و دوغ و گوشفیل می‌فروختند.» او می‌گوید که اکنون دیگر شهرداری نمی‌گذارد کسی اینجا کاسبی کند، درحالی‌که آن روزها، خوراکی و نوشیدنی‌های گوناگون در کنار پل‌های تاریخی فراوان بود و کسی برای مردم مزاحمت ایجاد نمی‌کرد، کاسب‌ها کاسبی می‌کردند و به خانواده‌ها خوش می‌گذشت. مردم هم کنار آب یا زیر پل روی سکوها غذایی می‌خوردند.

حسین فاضل هم که بیش از 40 سال است در کنار سی‌وسه‌پل عکاسی می‌کند، خاطراتی از دستفروشی در کنار پل خواجو و سی‌وسه‌پل دارد و عکس‌هایی هم از دستفروشی در کنار پل خواجو گرفته است. او می‌گوید: « دهه 50 در کنار پل خواجو و نزدیک شیر سنگی، در کنار زاینده‌رود، بساط کاهو و سکنجبین روی یک گاری بود.» ازنظر او، وجود این گاری، حال و هوای جالبی ایجاد کرده بود، مردم کنار زاینده‌رود پرآب می‌نشستند و کاهو و سکنجبین می‌خوردند.

آن سال‌ها، دستفروش‌های خیابان چهارباغ هم فراوان بودند. به گفته فاضل، این دستفروش‌ها، ویترین‌هایی داشتند و هرکدام چیزی می‌فروختند، یکی سیگار، یکی چاقو و دیگری انگشتر. بعضی هم خوراکی می‌فروختند. او می‌گوید: « آن سال‌ها، در میدان انقلاب و از سی‌وسه‌پل تا خیابان شمس‌آبادی، در پیاده‌رو کنار ساحل زاینده‌رود یک متر به یک متر، دستفروش‌ها بساط چیده بودند. حتی در بعضی جاهای پیاده‌رو که سنگفرش آن تغییر نکرده، هنوز میخ‌هایی که دست‌فروش‌ها بر روی آن زده بودند تا آفتاب‌گیری بالای سر خود نصب کنند، وجود دارد.»

دوره‌گردها هم در آن سال‌ها زندگی ویژه خود را در شهر داشتند. به گفته فاضل، آنها در پارک‌ها، تخمه، آجیل، بستنی و نوشابه می‌فروختند و کسی به آنها کاری نداشت. دستفروش‌ها در زمستان هم، دستکش، شال و کلاه می‌فروختند یا لبو و باقلا یا در تابستان بستنی و شربت می‌فروختند. فاضل می‌گوید: «در آن سال‌ها، هر کس زیر بار این شغل‌ها نمی‌رفت، چون برای جوان‌ها کار بود، اما کسانی که کار گیرشان نمی‌آمد، حرفه‌ای بلد نبودند یا سنشان بالا بود، سراغ دستفروشی می‌رفتند.»

جالب است که در دهه 50، تک‌وتوک گداهایی هم بودند که بعدها جمعشان کردند. فاضل به یکی از گداهای مشهور 30 سال پیش اصفهان اشاره می‌کند: «گدایی بود که دست و پای کوچک داشت و یک گاری بلبرینگی درست کرده بود که روی آن می‌نشست، دو ساعت بر روی سی‌وسه‌پل می‌ایستاد، پول خرد از مردم می‌گرفت و در این مدت، 400 تومان دشت می‌کرد.»

ازنظر فاضل، امروزه هم بسیاری از کارگاه‌ها و کارخانه‌ها تعطیل و کارگرهای آن بیکار شده‌اند که برای امرارمعاش، شروع به تخمه‌فروشی در پارک‌ها می‌کنند، اما شهرداری هم آنها را دستگیر می‌کند و تخمه‌هایشان را می‌گیرد. او می‌گوید: «باید پرسید که چنین فردی چگونه باید امرارمعاش کند؟ وقتی دستفروش‌ها را می‌گیرند، تعداد بیکارها زیاد می‌شود.»

به اعتقاد این عکاس قدیمی سی‌وسه‌پل، بازارهای روز همیشه پر از شور و حال هستند و پیر و جوان برای خرید ارزان به آنجا می‌روند. این دستفروشی‌ها هم‌ اینچنین حال و هوایی داشتند. او درباره مقابله با دستفروش‌ها به بهانه زشت شدن ظاهر شهر هم اینچنین می‌گوید: «اگر با دستفروش‌ها به بهانه چهره زشت دستفروشی برخورد می‌کنند، باید گفت که در متمدن‌ترین کشورهای اروپا و امریکا هم دستفروش هست.» ازنظر فاضل، مقابله با دستفروش‌ها، نوعی تفرقه بین مردم و خلأ روحی ایجاد می‌کند و باعث سوءاستفاده می‌شود. او می‌گوید: «چه اشکالی دارد دستفروش‌ها در پارک، بلال، تخمه و چای بفروشند؟ این کار می‌تواند تغذیه سالم را هم گسترش دهد.»

احمدرضا مصور، معاون خدمات شهری شهرداری اصفهان، سؤال‌های امثال فاضل را اینچنین پاسخ می‌دهد: «اگر دستفروش‌ها در مقابل مغازه‌ها، در خیابان‌ها یا در پیاده‌روها، سد معبر کنند یا مجوز نداشته باشند، براساس قانون با آنها برخورد می‌کنیم.» به گفته او، بعضی از دستفروش‌ها به دنبال امرارمعاش هستند و توانایی دایر کردن کسب دائمی ندارند که شهرداری به آ‌ها در بازارچه‌های کوثر یا بازارهای محلی غرفه می‌دهد تا کاسبی کنند و مشکلشان حل شود.»

به اعتقاد مصور، مردم اصفهان به مواد غذایی که در محیط‌های عمومی بدون رعایت اصول بهداشتی آماده می‌شود، اقبال چندانی نشان نمی‌دهند و به همین دلیل در اصفهان، دستفروش‌های خیلی کمی داریم. جالب است که او اعتقاد ندارد که رواج دستفروشی، نشاط‌بخش فضای شهر است و برعکس معتقد است که دستفروشی، سلب حقوق دیگر شهروندان است.

این ادعاهای مصور در حالی‌ است که به نظر می‌رسد حذف دستفروشان از چهره اصفهان، دلایلی فراتر از دلایل شهری داشته باشد و بیشتر باید به دلایل اجتماعی که باعث چنین تصمیمی از طرف مسئولان اصفهان شده، فکر کرد. گویی به دلایلی اجتماعی و سیاسی، مسئولان این شهر ترجیح می‌دهند دستفروش‌ها مجالی نیابند تا با حضور پرشور خود به پویایی حیات شهری کمک کنند.

ارسال نظر