بازار اصفهان؛ دیربازترین پاتوق شهری
بازارهای قدیمی شهر اصفهان در دورههای مختلف تاریخی، قلب تپنده و شاهرگ حیات اقتصادی و اجتماعی شهر بوده است. بازار از ارکان اصلی شهرهای قدیمی ایران و ازجمله شهر اصفهان بوده، جایی که نخستین ارتباطات بینالمللی شهر نیز قرنها در آنها انجام میگرفته است.
«طوافان و بازاریان، نعمتها را در آن میگسترانند. کثرت نعمت، جماعت زیاد، کالا و اسباب نادر و فاخر و گرانمایه بر در هر دکان وجود دارد. از تازههای بغداد، خزهای کوفه، دیبای روم، شراب مصر، جواهر بحرین، آبنوس عمان، عاج هندوستان، تحفههای چین، پوستین خراسان، چرمینه طبرستان، پشمینه و گلیم آذربایجان و گیلان، فرشهای ارمن از زیلو و قالی و داروهای گیاهی و ادویهجات وجود دارد.»
اگر از بازار غاز و بازار جورین که از قدیمیترین بازارهای اصفهان بودند بگذریم به بازارهای پررونق دوره صفویه خواهیم رسید. نخستین بازارهایی که به دست شاهعباس در اراضی میدان نقشجهان راهاندازی شد و بهترین رونق تجارت و کسبوکار را هم تجربه کرد.
ژان شاردن فرانسوی، بازارهای اصفهان دوره صفویه را با مشاغل سنتی ویژه و کثیری معرفی میکند. او به تجارت جواهرات و پارچههای نفیس بازار مجلل قیصریه اشاره میکند و از رونق تجارتخانهها و کمپانیهای انگلیسی و هندی که در این بازار فعال بوده میگوید. کامسراها و تیمچههای بازارهای اصفهان را هم با حرفههای سنتی مشخصی و فراوانی چون کلاهدوزی، چلونگری و گلابتونسازی و غیره معرفی میکند.
در دوره کنونی که تحولات و تغییرات عمده شهری، بافت بومی و تاریخی اصفهان را دستخوش دگرگونیهایی کرده، اما تنها مولفه شهری که معرف بسیاری از ویژگیهای تاریخی، فرهنگی و اجتماعی و مردمشناسی اصفهان است، بازارهای سنتی این شهر است.
گرچه امروز بسیاری از بازارهای قدیمی و بسیاری از حرفههای سنتی بازار از میانرفتهاند و رونق کسبوکار پیشین آنهم وجود ندارد اما هنوز بازارهایی مثل بازار مجلسی و یا بازار بزرگ اصفهان باوجود تغییر سبک زندگی شهری، هنوز کموبیش فعال است و جذابیتهای آن ازنظر گردشگران داخلی و خارجی قابلقبول است.
تیمچه، کاروانسرا، سقاخانه، مدارس علمیه، حمام، قهوهخانه و حجرهها از ارکان اصلی بازارها هستند. در بازار بزرگ اصفهان حدود 25 سقاخانه، 6 مدرسه علمیه و حدود 30 کاروانسرا و تیمچه وجود دارد. مدرسه ملاعبدالله، مدرسه صدر، مدرسه جده بزرگ، مدرسه جده کوچک، مدرسه ذوالفقار و مدرسه حاجآقا احمد امامی، سرای گلشن، تیمچه ملک، سرای جارچی، سرای مخلص، سرای پادرخت سوخته، سرای شماعیها، سرای محمدصادق خان، تیمچه ملک، تیمچه پوستی و تیمچه عتیقهفروشها و تیمچه قهوهکاشیها از جمله آنها است.
تیمچهها و سراهای بازار اغلب محل کسبوکار و تجارت، تجار بزرگ اصفهان بوده است. حاج محمدحسین عبایی که نیمقرن است در بازار فعالیت میکند و پدر و پدربزرگش از فروشندگان عبا و قبا بودند در رابطه با بازار بزرگ در قدیم میگوید: عبا دوزی، کلاه دوزی، کیشبافیها از حرفههای سنتی بازار بودند که تا دهه 30 هم با تولیدیها و کارگران فراوان، فعالیت داشتند.
آنچه از فروش و تجارت در چند دهه اخیر بازار بسیار بارز بوده، به فعالیت تجار اصفهان میتوان اشاره کرد که اقتصاد کشور و صادرات کالا و تجارتهای بینالمللی همبسته به فعالیت آنها بوده است. تاجران بنامی چون خاندان دهدشتی، بنکدار، هراتی، صیرفیان و جمال امامی که اینها از تاجران بزرگ پارچه، ادویه چای و شکر و قلع بودند و اغلب معاملاتشان با هند و پاکستان و انگلستان انجام میگرفت.
در دوره پهلوی اغلب مالیاتهای دریافتی دولت از تجار بزرگ گرفته میشد و بازاریان خردهپا، موظف به پرداخت مالیات نبودند و فعالیتهای اقتصادی با سهولت انجام میگرفت. آنچه در فعالیت بازاریان قدیم قابلتوجه بود، اعتباری بود که آنها داشتند و اغلب معاملات بدون چک انجام میگرفت و بازاریان حامی و پشتیبان و معتمد یکدیگر بودند و بهندرت کسی با شکست مالی روبهرو میشد.
تولیدیهای لباس هم از دهه 40 بارونق فراوانی در بازار فعالیت داشتند و با کارخانههای وطن، صنایع پشم، تاج، شهناز و ریسباف هم در ارتباط بودند. حتی در سالهای دهه 60 و دوره جنگ ایران و عراق، فعالیت اقتصادی تولیدیها و بازار بسیار بارونق انجام میگرفت و ازآنجاییکه راههای ارتباطی برای واردات بسته بود، تولیدات داخلی رشد بسیاری پیدا کردند.
بازارهای سنتی از دیرباز پاتوقهای شهری هم بودهاند که جدا از برآورده کردن نیازهای مردم بهعنوان تنها مکانهایی شناخته میشدند که اقشار مختلف جامعه و طبقات اجتماعی بالا و پایین را هم به جهت فعالیت اقتصادی و هم خرید کالا گردهم میآوردند. از تاجران بزرگ و سرشناس تا کسبه خردهپا و دستفروشها. بازار مکانی است که به تحکم روابط اجتماعی کمک میکند و تجلی فرهنگ و ویژگیهای مردم شناسانه است.
غلامحسن سقا از قدیمیهای بازار میگوید: «تا قبل از دهه 60 بازارهای اصفهان بهعنوان تنها مراکز خریدوفروش کالا به شمار میرفت. دورهای که هنوز مغازهها و پاساژهای خیابانی به شکل امروزی فعال نبودند و روستاییان هم شهرنشین نشده بودند و همه از بازار خرید میکردند.»
«دهه 30 و 40 عبور و مرور در بازار بهسختی انجام میشد و انبوه جمعیت بهاصطلاح باعث میشد که بگوییم جای سوزن انداختن نبود. هرچند دقیقه یکبار در بازار و در لابهلای رفتوآمد مردم صدایی بلند میشد که میگفت نفتی نشوی و او صاحب گاریای بود که کالاهای حجرهها و عمدهفروشیها را جابهجا میکرد.»
«حمالهای قدیم با گاریهای چوبی ارابهای و حتی با گاریهایی که اسب و قاطر به آن بسته بودند در بازار تردد میکردند. البته گاریهایی که با حیوان حرکت میکرد ساعت مشخصی برای عبور و مرور داشت و بعدازآن گاریهای آهنی استفاده میشد. اینها هم نشانههایی از رونق فعالیت اقتصادی در بازار بود.»
«قدیم که رستورانها و اغذیهفروشهای شهری وجود نداشتند، مردم برای صرف غذا و گذران اوقاتی خوش به بریانیها و کبابیهای بازار سر میزدند. آن دوره بیش از 15 کبابی و بریانی در بازار دایر بود و بهاندازهای غذای باکیفیت و ارزانقیمت را به مشتری تحویل میدادند که آوازه کباب و بریان اصفهان نهتنها در ایران که حتی در جهان هم پیچید.»
بریانیهای دستفروشی هم بودند که در کامسرا حاج میرزا مطبخ داشتند و بریانها را با طبق به بازار میآوردند و هر پرس را با ترازو وزن میکردند که به مشتری مدیون نباشند و میفروختند.
بازار بهغیراز ویژگیهای اقتصادی، کاربردهای اجتماعی و مذهبی و سیاسی را هم دارا بود. از دورهای که جارچیهای دوره صفویه، اخبار حکومتی را در بازار جار میزدند، انتقال اخبار در بازار مرسوم بوده است.
ویژگی صنفی بودن مشاغل بازار و مبادلات خارجی و اقتصادی شهر، این مکان را در جریانات سیاسی هم دخیل میکرده است. مدارس علمیه طلاب و مراسمهای روضهخوانی بازار هم از ویژگیهای مذهبی آن به شمار میرفته است. قهوهخانههای بازار مثل قهوهخانه سهطبقه بازار نیماورد هم کانون تعاملات اجتماعی مردم در بازار شناخته میشده است.
غلامحسن سقا میگوید: «تا قبل از دهه 30 اغلب بازاریان و کسبه از پوشش قبا و عمامه استفاده میکردند و بعدها کلاه پهلوی به سر داشتند.»
فرحناز که یک ایرانی مقیم آمریکا است میگوید: «معماری بازار، حجرههای قدیمی، فضای بومی و سنتی، کسبه ساده و صمیمی که اغلب لهجه شیرین اصفهانی همصحبت میکنند همگی حس آرامشی است که بازار اصفهان دارد. فضایی که برخلاف مراکز خرید امروزی، به روح و سرشت و احساسات انسان احترام میگذارد.»