آبی به گاوخونی نمی‌دهند

رییس سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به چالش ها برای حفاظت از تالاب‌های کشور گفت: وزارت نیرو می‌گوید وقتی برای اصفهان آب خوردن ندارم، چگونه به تالاب‌های شما آب بدهم، حتی اگر آبی هم بدهد نمی‌توانیم این آب را از دست کشاورزان سالم به تالاب برسانیم.

عیسی کلانتری با اشاره به اینکه از ابتدای انقلاب افزایش تولید ناخالص سرانه نداشتیم و تکنولوژی و بهره‌وری هم جایگاهی در کشور ندارد، اظهار کرد: با چنین شرایطی فشار به اقتصاد داخلی وارد می‌شود و آن را ناکارآمد می‌کند. اگر اشتغال صنعت خودرو کشورمان را کنار بگذاریم این کارخانه‌ها از بعد تکنولوژیکی و اقتصادی هیچ توجیهی برای کشور ندارند مگر ایجاد آلودگی‌ هوا و هدر دادن انرژی .
به گفته وی، چون کشور توان ایجاد اشتغال ندارد و نمی‌تواند از فناوری‌ها بهتر استفاده کند و ارتباطات بین‌الملل فوق‌العاده ضعیف است، تمامی فشارها در نهایت به محیط زیست وارد می‌شود که وضع هوا، آب، ژنتیک، ژرم پلاسم، گرد و غبار رو به‌ انقراض گذاشتن محیط جانوری و گیاهی را می‌بینم و همه اینها منتج به تخریب محیط زیست می‌شود.
معاون رییس جمهوری تصریح کرد: اگر جمعیت کشورمان ۳۰ ـ ۲۰ میلیون نفر بود حتی با تکنولوژی‌های موجود هم مشکل نداشتیم. گرچه با همان تعداد جمعیت هم نمی‌توانستیم تولید ثروت کنیم و اکنون هم از این کار محروم هستیم اما لااقل تخریب محیط زیست هم نداشتیم. اما اکنون وضع کشور را ببیند! آب‌های زیرزمینی به‌طور عمده به پایان رسیده و آب‌های شور باقی‌مانده است.
وی ادامه داد: جنگل‌های شمال نصف شده است و جنگل‌های زاگرس دارد خشک می‌شود. سالانه ۱۳ ـ ۱۲ تن بر هکتار فرسایش خاک داریم. افزایش جمعیت، ارتباطات ناصحیح بین‌المللی، بدبودن تکنولوژی و تقاضای بالای مصرف از سوی مردم همه به محیط زیست فشار می‌آورد و امروز شاهد بحرانی شدن آن هستیم.
کلانتری اضافه کرد: جالب است سال گذشته که با رئیس جمهوری به گرگان رفته بودیم تقاضای روستاییان از من نه آب و برق و کار بلکه اینترنت پرسرعت بود. وقتی به اینترنت پرسرعت دسترسی پیدا کرد تولید ناخالص داخلی و ارزش افزوده ملی و اقتصاد که بهتر نمی‌شود بلکه فقط توقع و تقاضای روستاها هم بالاتر می‌رود. در این شرایط است که می‌بینیم تقاضاها و مصرف در کشور بالا رفته است و همه اینها در نهایت به تخریب محیط‌زیست می‌انجامد.
توان تعطیلی واحدهای بزرگ آلاینده هوا را نداریم
رییس سازمان حفاظت محیط زیست درباره برنامه و راهبرد این سازمان سازمان گفت: ما یک سری وظایف سازمانی داریم، یک سری هم برنامه‌های دولت است. ما موظف هستیم از صنایع آلاینده جلوگیری کنیم. نه اینکه توانش را نداشته باشیم اما وقتی وارد عملیات می‌شویم مجبور به توقف هستیم.
وی ادامه داد: مثلاً وقتی می‌خواهیم اقدام به مقابله با آلایندگی یک پالایشگاه کنیم می‌گویند، می‌خواهید پالایشگاه را تعطیل کنید تا مردم بنزین نداشته باشند؟یا نیروگاه شهید رجایی در قزوین که یکی از متهمان آلودگی هوای تهران و کرج است. در روزهایی که این نیروگاه با مازوت کار می‌کند هوای این دو شهر ناسالم می‌شود. وقتی آلایندگی هوای تهران مثلاً به ۱۰۵ می‌رسد ۲۰ واحد از این آلودگی ناشی از فعالیت نیروگاه شهید رجایی است.
کلانتری گفت: همچنین وظیفه قانونی بنده تعطیلی واحد پالایشگاهی آلوده است. جالب این که وزیر نفت می‌گوید، تعطیل شود زیرا می‌داند که با بستن پالایشگاه باید گازوئیل را به نرخ هر لیتر ۵۰ سنت ـ ۵۰۰۰ تومان وارد کند و بعد به نرخ ۲۰۰ تومان بفروشد که شدنی نیست.
وی افزود: برای مثال طبق استانداردهای بین‌المللی باید صنایع خودروسازی از جمله ایران‌خودرو و سایپا تعطیل شوند، اما بیکار شدن ۶۰۰ هزار کارگر را توجیه می‌کنند و مانع این کار می‌شوند.
رییس سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به اینکه در مجموع آلاینده‌های کشور شامل نیروگاه‌ها، پالایشگاه‌ها، چاه‌های نفت (فلرهای نفتی) است، اظهار کرد: گرچه این ها مشکل بزرگی هستند اما در عین حال کاری هم نمی‌توانیم بکنیم. برای مثال چاه‌های نفت که فلرهای آن از آلاینده‌کنندگان بزرگ هوای کشور است را می‌خواهیم مسدود کنیم، وزیر نفت می‌گوید ببندید ما هم نفت نمی‌فروشیم و خودتان پاسخگوی کشور باشید.
برای اجرای قانون، همه مانع می شوند
کلانتری ادامه داد: به این ترتیب زورمان به کارخانه آسفالت و سیمان و امثال اینها می‌رسد اما وقتی به آلایندگان بزرگ که می‌رسیم گیر می‌کنیم. به این ترتیب یک چالش ما این است که به دلایل استراتژیک فقط بخش کمی از قانون را می‌توانیم اجرا کنیم. اگر بخواهیم قانون را به درستی اجرا کنیم از مجلس گرفته تا دولت و دادگاه‌ها مانع کار می‌شوند پس ناچاریم چشم‌پوشی کنیم.
معاون رییس جمهوری خاطرنشان کرد: یک سری وظایف جاری مانند پایش‌ها، حفاظت از مناطق ۴ گانه، حفظ ژرم پلاسم و حفاظت از تالاب را هم داریم که در این بخش‌ها هم با چالش مواجه هستیم. وقتی می‌خواهیم از تالاب‌ها حفاظت کنیم وزارت نیرو می‌گوید وقتی برای اصفهان آب خوردن ندارم چگونه به تالاب‌های شما آب بدهم. حتی اگر آبی هم بدهد نمی‌توانیم این آب را از دست کشاورزان سالم به تالاب برسانیم.
وی افزود: در تالاب بختگان هم بالای سد درودزن در یک سیاست نسنجیده اشتباه دو سد ملاصدرا و سیوند را احداث کرده‌اند. آبی که از درودزن سرریز می‌شد و به بختگان می‌رفت اکنون توسط سد ملاصدرا و سیوند مهار می‌شود بعد وزارت نیرو آب را در بین دو سد به برنجکاران به ۱۰۰ برابر قیمتی که آب به گندمکاران می‌فروشد ، می‌دهد. به این ترتیب درودزن سرریز نمی‌کند پس بختگان بی‌آب می‌ماند.
کلانتری تصریح کرد: در مجموع به علت سیاست‌های ضد و نقیض، سیاست‌های زیست محیطی در کشور به کل متوقف شده ، زیرا محیط‌زیست برای برنامه‌ریزان اهمیت نداشته است. زمانی یاد محیط زیست می‌افتاند که اهواز زیر گرد و غبار برود. در این شرایط ۱۰۰ میلیون یورو به تثبیت گرد و غبار خوزستان اختصاص می‌دهند. در حالی که اگر ۵۰ میلیون مترمکعب حقابه تالاب را می‌دادند و صرف برنجکاری نمی‌شد، اصولاً با معضل گردو غبار هم مواجه نمی‌شدیم.
رییس سازمان حفاظت محیط زیست اضافه کرد: این یعنی سیاست‌های کلان غیرعقلانی که امروز مردم دارند هزینه‌های آن را پرداخت می‌کنند. در واقع مردم هم درآمد ملی‌شان کم می‌شود هم آلودگی و گردو غبار را تحمل می‌کنند، هم تالاب‌هایشان خشک می‌شود و هم در نهایت با ۱۰ برابر قیمت باید هزینه کنیم تا بخشی از اشباهات را جبران کنیم. همین مسأله عیناً در زابل مطرح است.
وی گفت: ۸۵۰ میلیون دلار بودجه برای ۴۶ هزار هکتار اراضی اختصاص داده‌اند در حالی که اصلاً‌هامون آب ندارد که برای آن اراضی هم آماده کرده‌اند. تازه اگر هم روزگاری آب یا سیلابی وجود داشته باشد باید برای تثبیت گرد و غبار از آن آب استفاده کنیم نه برای کشاورزی.اینها هزینه‌هایی است که ما دولتی‌ها باید پاسخگو باشیم. جالب این که این پول را اگر به کشاورزان سیستان و بلوچستانی می‌دادند به هر کدام ۳۰۰ میلیون تومان می‌رسید.
محیط زیست کشور قربانی توسعه نامتوازن و ناپایدار
معاون رییس جمهوری خاطرنشان کرد: محیط زیست کشور قربانی توسعه نامتوازن و ناپایدار شده است و تا این روند وجود دارد توسعه به هر قیمتی حرف اول را می‌زند. وقتی نمی‌توانیم قانون استراتژی توسعه محیط زیست را در دولت و مجلس به تصویب برسانیم، کشور قربانی توسعه می‌شود.
رییس سازمان محیط زیست در پاسخ به این که چرا دستگاه‌های ناظر بر حفاظت منابع طبیعی در برابر تغییر کاربری جنگل‌ها و اراضی شمال این قدر منفعلانه عمل می‌کنند، گفت: باید برای شمال فکر دیگری کرد. فقط با قانون و سرنیزه نمی‌توان جلو تغییر کاربری را گرفت. یا باید انگیزه اقتصادی به وجود بیاوریم که نمی‌توانیم، یا باید مدیریت کنیم. مثلاً بگوییم هر کسی که قطعه زمینی دارد می‌تواند پنج درصد آن را تغییر کاربری دهد.
وی ادامه داد: اکنون هم‌زندگی برای مردم سخت و براثر کم‌آبی مهاجرت به سمت شمال کشور آغاز شده است. در سفری که با هیأت دولت در شمال داشتیم دیدم که از همه جا از کرمان و یزد گرفته تا مشهد رفته‌اند و در شمال زمین می‌خرند. در مجموع زمین‌های شمال باید مدیریت شود با چماق و زور قانون نمی‌شود و قانون به تنهایی نمی‌تواند بازدارنده باشد.
کلانتری گفت: به همین دلیل اهمیت کشاورزی شمال سال به سال در حال کمتر شدن است گرچه باید به کشاورزان شمال هم حق داد.شرایط کشاورزی در شمال به گونه‌ای شده است که دیگر تولید توجیه ندارد. وقتی قیمت یک هکتارزمین به یک میلیارد تومان می‌رسد و صاحبش آن‌را بفروشد وپولش رادر بانک بگذارد حتی با ۱۵ درصدسود هم به ماهی ۱۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان می‌ دهند در حالی‌که با کشاورزی سالی ۲ میلیون تومان سود می‌کند. مالک و کشاورز می‌گوید مابه التفاوت نرخ محصول را که بسیار کم‌صرفه است، دولت بدهد تا من هم تغییر کاربری ندهم. در حالی که اصولاً دولت هم چنین پولی ندارد بدهد و هم پولی که سه‌برابر به کشاورز می‌خواهد پرداخت کند با یک سوم آن می‌تواند برنج خارجی وارد کند.
کلانتری این معضلات را ناشی از فشار جمعیت دانست و افزود: وقتی فشار جمعیت بر سرزمین یا بخشی از آن زیاد می‌شود از جمله وقتی پتانسیل طبیعی شمال محدود است اما دائم جمعیت رشد می‌کند و نظارتی نیست، فشارهای وارد شده از یک جا سر برمی‌آورد؛که ازجمله در یک جا با تخریب مراتع و جنگل مواجه می‌شویم‌، در جای دیگر با رشد مصرف آب یا از بین رفتن منابع آبی، در جایی با رشد تغییر کاربری‌ها و در جایی با فرسایش خاک مواجه می‌شویم‌.

ارسال نظر