بیتوجهی تاکی؟! قسمت ۲۳۲۴
چهرههای چروکیده
شاید اگر بیشتر دقت کنیم، بهتر بتوانیم از آنچه در درون چهرههایی که در طول روز با ما روبرو میشوند آگاه شویم و بدانیم چه عواملی باعث میشود تا قبل از رسیدن به دوران پیری از پا درآییم.
شاید اگر بیشتر دقت کنیم، بهتر بتوانیم از آنچه در درون چهرههایی که در طول روز با ما روبرو میشوند آگاه شویم و بدانیم چه عواملی باعث میشود تا قبل از رسیدن به دوران پیری از پا درآییم. پنجاه سال بیشتر ندارد اما نهتنها مویی در سرش نیست بلکه همه چند تار بهجامانده سفید هم نشان از کهولت مفرط میدهد. تشنج و لرزش در دستهایش حاکی از بیماری زودرس پارکینسونی است که معمولا حاصل استرسهای فراوان میباشد. قوزی در کمر و عینکی تهاستکانی بر چشم دارد و وقتی دهان باز میکند دندانهای زرد و سیاه بهجامانده یکدرمیان توی ذوق بیننده میزنند. اعصابی در هم دارد و اینهمه بیتوجهی و تخلفات موجود را برنمیتابد تا مرتبا فریاد بزند و احتمالا ناسزا بگوید و این امر حاکی از آنست که هرگز نمیتواند به دوران بازنشستگی و بهرهمند شدن از لحظات شیرین آن برسد زیرا قطعا از پای درآمده و زمینگیر خواهد شد. یادشان به خیر قدیمیها که در اینگونه موارد ضربالمثل معروفی داشتند و میگفتند: «چرم همدان هم باآنهمه محکمیاش شش ماه بیشتر کار نمیدهد» بسیاری رانندگان شهری که از تعمیرات هرروز تاکسیهای فرسودهشان خسته شدهاند، سالهاست در طرح نوسازی و
دریافت وسیله نقلیه نو ثبتنام کردهاند اما هنوز هم هر سحر که برای شروع کار از خواب بیدار میشوند به امید پیامکی حاکی از مراجعه برای دریافت تاکسی نو است که خوشبختانه ۲۶ آذر امسال طرح جدید برای ارائه «سمند سورن» بهمنظور جانشینی تاکسیهای فرسوده آغاز شده و گویا قرار است علاوه بر سورن پلاس دوگانهسوز بهزودی «تارا» هم با یکهزار دستگاه وارد ناوگان تاکسیرانی شود و در ادامه به استفاده از دوگانه سوزهای «شاهین» مبادرت ورزند که مرحله نهایی آن پس از تصمیمگیریها ابلاغ خواهد شد. نوسازی تاکسیهای فرسوده حرف دیروز و امروز نیست که شاید به فرداها هم وصلت ندهد و بازهم نسلهای جدید همچنان به دلیل بیکاری پا به این عرصه بگذارند تا با اولین چالش موجود در آنها یعنی دودزایی و آلوده کردن محیطزیست و آسیب به روح و روان خود و دیگران مواجه باشند که این اهریمن وسیله امرارمعاششان است و ناچارند در سطح شهر چرخ بزند تا کسب درآمد کنند و البته این نقص فنی همه ماهه نیمی از کارکرد آنها را بهسوی تعمیرگاهها و قطعات یدکی سوق میدهد. یکی از درخواستکنندگان اخیر تعویض تاکسی فرسوده میگوید: «هر وقت سری به سازمان متولی میزنم تا علت تأخیر را
بفهمم پرسنل ضمن رفتار و برخورد بد و ندادن جواب درستوحسابی میگویند هر وقت نوبتت شد باید همه پول تاکسی نو را بدهی و هیچ وامی در کار نیست، که اگر روزی وامی هم بدهند وسیله موردنیاز آنقدر گران شده که خرید آن میسر نمیشود و باصرفه نخواهد بود. گویا بعضی از رانندگان که نوبتشان شده سمند سورن با قیمت 274 میلیون تومان پیشنهاد گردیده و برای تاکسی فرسوده هم تنها 70 میلیون تومان در نظر گرفتهاند که شاغلان در این مرحله با توجه به اینکه سالیان دراز آنچه درآوردهاند خرج رفع فرسودگیها کردهاند و دیگر هیچگونه ذخیرهای برای خرید وسیله نقلیه نو ندارند که سمند سورن هم بیشتر نیاز شخصی را رفع میکند و مناسب تاکسی که باید شبانهروز در ترافیک شهر رفتوآمد کند نیست. البته تعداد اینگونه خودروهای کرایهای فرسوده در سطح کشور آنقدر بالاست تا تولیدکنندگان داخلی نتوانند جایگزین آن را تأمین میکنند که بهعنوان نمونه در حال حاضر 78 هزار «ون و تاکسی» در سازمان تاکسیرانی پایتخت فعالیت میکنند که حدود 6 هزار ون و 72 هزار تاکسی را شامل میشود و شهردار این کلانشهر اعلام کرده است صد در صد ونها و ۶۰ درصد تاکسیها فرسودهاند که باید گفت این یک
فاجعه تمامعیار برای معضل ترافیک و آلودگی هوا است تا روزانه 49 هزار تاکسی و ون فرسوده در شهر مسافران را جابجا کنند. یعنی 49 هزار انسان رنج دودزایی و آلودگی شهر و شهروندان آن را به جان میخرند تا خود را نیز به بستر ناتوانی و بیماری بیندازند.» مهرداد تقی زاده کارشناس حملونقل و ترافیک میگوید: «عمدتاً وقتی به مسئولان شهرداری گفته میشود که چرا کارها بهخوبی انجام نمیشود، یک جواب روتین میدهند و میگویند بودجه کافی وجود ندارد، این در حالی است که منابع مالی گستردهای در شهرداریها وجود دارد که بهخوبی از آنها استفاده نمیشود. شهرداریها میتوانند از سطح شهر پول دربیاورند، بدون اینکه از مردم عوارض بیشتری دریافت کنند. آنها با جذب سرمایهگذار میتوانند درآمد خوبی کسب کنند و همان درآمد را صرف کارهایی، چون نوسازی حملونقل عمومی بهخصوص نوسازی تاکسیهای ون و سواری کنند. طی تحقیقی که انجام داده بودیم، 60 منبع مالی برای شهرداری مشخص کردیم که متأسفانه از بسیاری از آنها استفاده نمیشود، درصورتیکه اگر شهرداری از این ظرفیتها بهخوبی استفاده کند، نیازی نیست برای تسهیلات نوسازی تاکسیها چشمی به بانک و ... داشته
باشد.» متأسفانه اگرچه تاکسیها هم زیرمجموعه شهرداریهای سراسر کشور هستند که با ایجاد سازمانی به همین نام رانندگان و مالکان آنها ناچارند از آن تبعیت کنند اما اینجا هم کوچک و بزرگ بودن دخیل شده تا تفکر مسئولان خدمات شهری بیشتر متمرکز بر تهیه و تفویض یا تعمیر اساسی اتوبوسها باشد و همچنان از تاکسیها غافل بماند تا نهتنها این وسایل نقلیه فرسوده جامعه را بیمار کند بلکه باعث انهدام روحی و جسمی رانندگان آن شده و محیطزیست راهم تحت تأثیر بیتوجهیهای مفرط قرار دهد تا چهرهها هرروز چروکیدهتر شوند.
ادامه دارد