گاندوهای اصفهانی برای تثبیت جایگاه ششمی خیز برداشتهاند
ذوب آهن و کمی افت نسبت به فصل گذشته
حالا دیگر به طور قطعی می توان گفت ذوب آهن لیگ بیست و چهارم را با یکی از دو رتبه ششمی یا هفتمی به پایان خواهد رساند.

آنها اکنون اندوخته ای 39 امتیازی دارند و بر جایگاه ششم جدول تکیه زدهاند. نزدیک ترین تعقیب کننده گاندوهای اصفهانی تیم ملوان بندرانزلی است که 38 امتیاز است. در بالای سر ذوب آهن هم گل گهری 44 امتیاز قرار دارد. بر این اساس سبزپوشان اصفهانی در دیدار پایانی فصل مقابل نساجی مازندران برای تثبیت جایگاه ششمی باید به میدان بروند. آنها اگر موفق به شکست این تیم شوند 41 امتیازی خواهند شد و نسبت به لیگ بیست و سوم سه امتیاز کمتر خواهند داشت. اما نگاهی جدولی به وضعیت شاگردان محمد ربیعی در دو فصل گذشته که این مربی سکان هدایت ذوب آهن را در دست داشته از یکنواختی حرکت آنها حکایت دارد که تقریبا مسیر کم فراز و نشیبی را نشان می دهد. مسیری که نه جاه طلبی آنچنانی در آن دیده می شود و نه خیالی خطرناک. ذوبآهن یکی از باشگاههای ریشهدار و قدیمی کشور است که سابقه نایب قهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا را دارد. با این وجود از 4 فصل پیش با توجه به تغییر سیاست و رویکرد کارخانه ذوبآهن نسبت به ورزش، افت تدریجی گاندوها آغاز شد. در لیگ فصل گذشته ذوبیها دوباره عزم جدی به خرج دادند که جزو پنج تیم بالای جدول باشند با این وجود ذوبیها دو نیمفصل متفاوت را تجربه کردند. در نیمه نخست مسابقات شاگردان ربیعی عملکردی فراتر از انتظار به نمایش گذاشتند ولی در نیم فصل دوم روند به گونهای دیگر پیش رفت. هرچند در پایان لیگ این تیم پنجم شد اما با توجه اتفاقات نیمفصل اول انتظارات را بالا برده بود. سبزپوشان بعد از پایان همکاری با مهدی تارتار که تیم را در جایگاه نهم جدول تحویل داده بود سراغ محمد ربیعی رفتند. در نیم فصل اول تیم ربیعی بسیار خوب عمل کرد تا با پیشنهاد همکاری فولاد خوزستان روبهرو شود. با وجود موافقت اولیه هیئت مدیره باشگاه، مدیر کارخانه مخالفت جدی انجام داد تا این انتقال منتفی شود. بعد از آن اگر چه ربیعی در اصفهان ادامه داد اما اثرات این پیشنهاد همواره در حوالی تیم او دیده میشد. بعد از این موضوع هر بار زمان نشستهای خبری ربیعی طولانی و طولانیتر شد. او وعده انتهای فصل را برای بیان بعضی مشکلات عنوان کرد. در انتهای فصل ربیعی تیم را با 42 امتیاز (11 پیروزی، 9 تساوی و 10 شکست) در رده پنجم جدول تحویل داد تا تضمینی برای ادامه کارش در فصل لیگ بیست و چهارم باشد. اما لیگ فصل جاری برای ذوب آهن با مشکلات فراوانی آغاز شد. از مصدومیت بازیکنان تا مشکلات مالی و اتفاقاتی که هرکدام برای زمین زدن یک تیم کافی بود. با این وجود محمد ربیعی دست در دست بازیکنانش بدون توجه به مشکلات، تمام تمرکز و ذهنش معطوف به کار فنی بود تا اینگونه از دل مشکلات، بدون کمترین آسیب بیرون بیاید. کمال کامیابینیا نخستین قسمت از سریال مصدومیتهای ذوبآهن در این فصل بود. کاپیتانی که در جریان بازی تیمش مقابل شمس آذر در نیم فصل نخست، پایش در زمین ناهموار و نامناسب آن زمان فولادشهر گیر کرد و در نهایت منجر به پارگی رباط صلیبی او شد. فریبرز گرامی، دیگر بازیکن تاثیرگذار و فوقالعاده مهم برای محمد ربیعی بود که در جریان بازی مقابل فولاد در یک درگیری، با اتفاق ناگواری مثل پارگی رباط صلیبی مواجه شد. اما این پایان ماجرا نبود و ربیعی فکرش را نمیکرد یک اتفاق عجیبتر را به چشم ببیند. حمیدرضا طاهرخانی که در نقل و انتقالات نیم فصل به ذوبآهن اضافه شده بود، به دلیل نشتی گاز در منزل مسکونی با حادثه انفجار و سوختگی مواجه شد تا اینگونه در آستانه سال جدید و قبل از بازی با استقلال تهران در اواخر اسفند ۱۴۰۳، دیگر غایب بزرگ ذوبیها باشد. سبحان خاقانی نیز دیگر بازیکنی بود که در جریان بازی با آلومینیوم اراک با پارگی همسترینگ مواجه شد و به دیگر مصدوم تیم محمد ربیعی تبدیل شد تا اینگونه دست سرمربی ذوبیها بستهتر از قبل باشد. آرمان رمضانی نیز در جریان یکی از تمرینات ذوبآهن بر اثر یک اتفاق با شکستگی انگشت پا مواجه و از دسترس برای بازی خارج شد. در کنار این بازیکنان فردین یوسفی و پوریا آریاکیا هم بازیکنانی بودند که از دسترس خارج شدند. یکی دیگر از مشکلاتی که محمد ربیعی و ذوبآهن با آن رو در رو شدند، جدایی عجیب و ناگهانی دانیال ایری از این تیم و رفتن به ملوان برای گذراندن خدمت سربازی بود. آن هم در حالی که این بازیکن ۲ فصل دیگر با گاندوها قرار داشت و مدیران این تیم نیز تمامی مراحل برای ادامه تحصیل بازیکن خود را پشت سر گذاشته بودند. اما پیشنهاد بهتر از سوی انزلیچیها این بازیکن را به شمال کشور کشاند. این اتفاق در کنار مصدومیتهای دومینو وار، باعث شد تا محمد ربیعی حدود ۱۰ بازیکن اصلی خود را طی چندماه از دست بدهد. با این وجود ذوبی توانستند به هر شکل تا جایی که برایشان ممکن بود انسجام خودشان را حفظ کنند و دچار فروپاشی نشوند.