سهم آلاینده‌های شهر اصفهان را شفاف کنید

چتر سیاه آلودگی هوا باز بر سر اصفهان باز شد. درست در روزهایی که نه هوای سرد و برودت هوا وجود دارد و نه پدیده وارونگی و نه سکون هوا در کلان‌شهر اصفهان رخ‌داده میزان آلودگی هوا تا مرز خطرناک پیش رفته است. حالا هم که وزش بادهای بهاری هم می‌تواند به کمک پالایش هوا و سالم‌تر شدن وضعیت آن بیاید همچنان می‌بینیم توده آلودگی در آسمان شهر جا خوش کرده است

سهم آلاینده‌های شهر اصفهان را شفاف کنید

  چتر سیاه آلودگی هوا باز بر سر اصفهان باز شد. درست در روزهایی که نه هوای سرد و برودت هوا وجود دارد و نه پدیده وارونگی و نه سکون هوا در کلان‌شهر اصفهان رخ‌داده میزان آلودگی هوا تا مرز خطرناک پیش رفته است. حالا هم که وزش بادهای بهاری هم می‌تواند به کمک پالایش هوا و سالم‌تر شدن وضعیت آن بیاید همچنان می‌بینیم توده آلودگی در آسمان شهر جا خوش کرده است. سؤال‌های متعددی پیش می‌آید که دلیل این حجم از آلودگی آن‌هم در روزهایی که بسیاری از شهرها و کلان‌شهرهای کشور از هوای پاک بهاری‌شان لذت می‌برند یا لااقل مردم آن شهرها در هوای سالم نفس می‌کشند چرا اینجا در کلان‌شهر اصفهان نفس مردم بند آمده و حجم آلاینده‌ها به ریه‌هایشان سرازیر شده است؟! شاید بخشی از این آلودگی و غلظت ذرات در هوای اصفهان را بتوان حاصل وزش بادهای تند و خیزش ریزگردها دانست؛ اما آیا گردوغبار تنها علتی است که میانگین شاخص کیفی هوای این کلان‌شهر را تا مرز خطر برده و روی شاخص کیفی بالای 350 و در وضعیت بسیار خطرناک (قهوه‌ای) ثبت کرده است یا فعالیت‌های انسانی مانند کشاورزی، توسعه صنایع، معدن، حمل‌ونقل و...، هم در تشدید غلظت ذرات گردوغبار مؤثر بوده است؟

:  چنانچه گفته شده بیشتر ذرات گردوغبار از سمت شرق اصفهان برخاسته؛ اما در نقشه‌ها به‌وضوح می‌توان دید وضعیت شمال، غرب، جنوب، مرکز و دیگر پهنه‌های شهر از قسمت شرقی به‌مراتب آلوده‌تر است و با یک نگاه دقیق می‌توان پی برد که در این روزها شاخص در مناطق نزدیک به صنایع آلاینده بخصوص آنها که در شعاع ۵۰ کیلومتری شهر قرار دارند به‌مراتب بالاتر بوده است.

متأسفانه عدم شفافیت یکی از مسائلی است که همواره در بحث سهم آلاینده‌ها در هوای اصفهان مطرح بوده است و تابه‌حال هیچ‌کدام از دستگاه‌های مسئول سعی نکرده پاسخی درست به این مسئله بدهد. از خاموشی و عدم نمایش درست و واقعی دستگاه‌های شاخص کیفی در نقاط مختلف شهر گرفته تا عدم استفاده از نمایشگرها در نزدیکی مراکز صنعتی و تولیدی.

برخی صنایع هم که در ماه‌های گذشته توسط محیط‌زیست استان به‌عنوان صنایع آلاینده معرفی شده‌اند و یا با هرگونه توسعه آنها در شعاع ۵۰ کیلومتری مخالفت شده با گذشت تنها چند ماه از لیست آلایندگی محیط‌زیست خارج می‌شوند و باز هیچ شفافیتی دراین‌خصوص صورت نمی‌گیرد که آیا قرار است این صنایع در همین مکان به فعالیت خود ادامه دهند یا به خارج از محدوده غیرمجاز فعالیت صنعتی منتقل شوند و از توسعه آنها جلوگیری می‌شود؟ چه اقداماتی در جهت رفع آلایندگی این صنایع صورت‌گرفته که امروز می‌توان آنها را در زمره صنایع پاک یا فاقد آلایندگی شمرد؟

آن‌قدر که باید از توسعه صنایع سبز و حرکت به سمت صنعت پاک استقبال کرد می‌بایست از توسعه و بارگذاری مجدد صنایع آلاینده در محدوده شهری جلوگیری کرد. صنایعی که تنها هوای اطراف و کلان‌شهر خود را آلوده نمی‌کنند؛ بلکه خاک، آب و زیست جانوری و گیاهی را هم به مخاطره می‌اندازد. متأسفانه با بارگذاری‌هایی که قبلاً صورت‌گرفته امروز اصفهان از تمام حد و مرزهایی که برای آستانه تحمل بوم‌شناختی یک مرکز شهری وجود دارد، عبور کرده و این شهر دیگر توان اکولوژیکی برای خودپالایی ندارد.

 از سوی دیگر یکی از مصائبی که صنایع آلاینده ایجاد می‌کنند آلودگی خاک و آب است که در تحقیقات و پژوهش‌های مختلفی به این نتیجه رسیده‌اند که آب‌وخاک نزدیک این صنایع به‌شدت آلوده شده‌اند و آلودگی آنها روی سلامت مردم اثر مستقیم دارد.

 مسئله‌ای که کاملاً مشخص است این است که بحث توسعه صنایع حتی با رعایت الزامات قانونی در محدوده شهری یک بارگذاری غیرمجاز است و این بارگذاری‌ها در صنایع مختلف به ضرر مردم این شهر است و باید جلوی آن گرفته شود.

 نباید بحث توسعه برخی صنایع در اصفهان مانند استان مرکزی و شهر اراک به حدی برسد که اصفهان همچون شازند با آلودگی‌های مختلف زیست‌محیطی دست‌وپنجه نرم کند و باز هم مشخص نباشد سهم هر صنعت در این آلودگی چه‌قدر است. 

سازمان محیط‌زیست، شهرداری و دیگر دستگاه‌های متولی استان و کلان‌شهر اصفهان باید در بحث آلاینده‌ها بیشتر از پیش احساس مسئولیت بکنند و با این تصور که این صنایع با پرداخت مبلغی ناچیز به‌عنوان عوارض آلایندگی در مقابل سلامت چند میلیون انسانی که به خطر می‌اندازند چشم به روی توسعه و مخاطرات آنها ببندند. به جز شفافیتی که برای سهم هر یک از آلاینده‌ها باید مشخص شود، مردم نگاهشان به تصمیم درست و قاطع این دستگاه‌هاست که در برابر هر گونه بارگذاری جدید قاطعانه بایستند و برای تسریع در خروج صنایع آلاینده به خارج از شعاع ۵۰ کیلومتری دست‌به‌دست هم دهند.

از سوی دیگر هم برای کاهش اثرات ریزگردها و گردوغبار محیط‌زیست و آب منطقه‌ای باید برای پرداخت آنچه سهم تالاب گاوخونی از حقابه زاینده‌رود بوده و وزارت نیرو در بازگشایی‌های گذشته آب در بستر رودخانه این سهم را نادیده گرفته را مطالبه کنند.

 

ارسال نظر