نسخه ارم؛ تاریخ مکتوب محله ماربین اصفهان
اگرچه اصفهان و میراث تاریخیاش زبانزد خاص و عام بوده و از بناهای تاریخی گرفته تا فرهنگ و سنت آن سخنهای بسیار رفته است اما پر بیراه نیست اگر بگوییم اینها تنها گوشهای از تاریخ کهن اصفهان است و اگر در هر گوشه و کنار این شهر به کوی و گذری دست بگذاریم میتوان تاریخچهای بزرگ و با سبقه از اصالت آن بیابیم. در همین رهگذار یک اصفهان شناس، به تازگی کتابی تحت عنوان (نسخه ارم) به چاپ رسانده که به معرفی منطقه تاریخی ماربین اشاره دارد.
اصفهان امروز-مینا عباسپور| ا گرچه اصفهان و میراث تاریخیاش زبانزد خاص و عام بوده و از بناهای تاریخی گرفته تا فرهنگ و سنت آن سخنهای بسیار رفته است اما پر بیراه نیست اگر بگوییم اینها تنها گوشهای از تاریخ کهن اصفهان است و اگر در هر گوشه و کنار این شهر به کوی و گذری دست بگذاریم میتوان تاریخچهای بزرگ و با سبقه از اصالت آن بیابیم. در همین رهگذار یک اصفهان شناس، به تازگی کتابی تحت عنوان (نسخه ارم) به چاپ رسانده که به معرفی منطقه تاریخی ماربین اشاره دارد.
مهدی نجار اعرابی که دانشآموخته رشته تاریخ بوده و پژوهشگر تاریخ اصفهان است، تاکنون بیش از صدها مقاله در زمینه معماری، هنر، ادبیات و مفاخر شهر اصفهان به چاپ رسانده و درباره کتاب جدید خود میگوید: محله بیدآباد تا خمینیشهر را بارها طی کردهام، حدود ۱۰۸ منبع مختلف را خوانده و با پیران شهر نیز گفتگو کردهام و در این راستا به تازگی دیدهها و شنیدههای خود را درباره منطقه بزرگ و کهن «ماربین» اصفهان، در قالب کتابی به نام «نسخه ارم» به چاپ رساندهام.او که بیش از یک دهه در مطبوعات قلمزده و پیشنهاد ثبت چند اثر تاریخی را نیز به میراث فرهنگی داده است ادامه میدهد: منطقه ماربین، یکی از کهنترین سکونتگاههای شهر اصفهان بوده و آثار کشفشده در یکی از محلات آن، قدمتش را تا هزاره چهارم پیش از میلاد به عقب میبرد؛ درباره وجهتسمیه «ماربین» میتوان اظهار داشت در منابع مکتوب، برخی گفتهاند «ماربین» در ابتدا اسم کوه آتشگاه بوده و رودخانه زایندهرود از بالای این کوه به شکل یک مار نقرهفام دیده میشده و بعدها اطراف کوه را هم ماربین گفتهاند. برخی نیز میگویند چون بتخانه این کوه را مارس میگفتهاند و از اطراف کوه، این معبد دیده میشده به «ماربین» شهرت یافته است. واژه ماربین از دو بخش «مار» و «بین» تشکیلشده و جزء اول آن ربطی به مار که حیوانی خزنده است ندارد، بلکه در واقع تخفیف یافته کلمه مهر است و در همان روزگاران عهد کهن ساسانیان نیز این تطور روی داده است؛ اما جزء دوم از صورت ماربانان (مارفانان) میتوان دریافت که واژه مهربان در آن وجود داشته و این واژه بر حسب شیوه عمومی «ماربون- مهربون» هم تلفظ میشود. نجار اعرابی، همچنین مدرس کلاسهای تخت فولاد اصفهان بوده است و در کتابهای مرجع دانشنامه تخت فولاد در جلدهای اول تا چهارم مقالاتی پیرامون مفاخر گمنام مدفون در این خاک به چاپ رسانده و همچنین در کتاب اعلام اصفهان در جلد چهارم مقالهای ارائه داده است. او در ادامه میگوید: هدف من از چاپ کتاب نسخه ارم، معرفی آثار و ابنیه کمتر شناختۀ شده بافت تاریخی ماربین بود و برخی از آثاری که در این کتاب اقدام به معرفی آن کردهام، پیشتر در هیچ کتابی نامی از آن به میان نیامده است.
نجار اعرابی توضیح میدهد: امروزه بیشتر نوجوانان و جوانان ما نسبت به بافتی که در آن زندگی میکنند علاقه و توجهی ندارند. اگر از آنها بپرسید در محله شما چه آثار واجد ارزشی هست؟ یا چرا نام آن چنین است؟ نمیتوانند پاسخی بدهند و بعضا از نام خانوادگی خود که برگرفته از اسم آن محله است، بیزارند. به همین خاطر کوشیدهام تا با نوشتن «نسخه ارم» به سهم خودم کاری برای پر کردن این خلأ لااقل درباره منطقه ماربین انجام داده باشم. همچنین علت دیگر تألیف «نسخه ارم» این بود که علیرغم زحمت بسیار پژوهشگران، تاکنون کتابی که متمرکز بر منطقه ماربین از بیدآباد تا خمینیشهر باشد، منتشر نشده بود. پس کوشیدم کتابم را بهگونهای تنظیم کنم که یک گردشگر بتواند با در دست داشتن آن روی یک خط مشخص، در بافت ماربین جلو رفته و با آثار تاریخی واجد ارزش آن آشنا شود. ماربین از گذشتههای دور یکی از قطبهای مهم کشاورزی در شهر اصفهان بوده تا جایی که محصول بِهِ محلۀ گورتان آن، به خارج از کشور نیز صادر میشده است. وصف برخی از محلات این منطقه، در سفرنامههای مختلف آمده که در این کتاب، اشارت وار به مشاهدات تیزبین این سیاحان پرداخته شده است. این پژوهشگر که سالها پیش، کتابی ادبی تحت عنوان (افکار آش رشتهای) به چاپ رسانده درباره چگونگی تهیه نسخه ارم توضیح میدهد: این کتاب در 308 صفحه به رشته تحریر درآمده و تهیه آن حدود پنج سال زمان برد. در این مدت از حدود ۱۰۸ منبع که اکثرا منابع دستاول بوده، استفاده کردم و سراغ سالمندان محله نیز رفتم تا پیش از آنکه تاریخ شفاهی محله را با خود در خاک دفن کنند، از آنها اطلاعات لازم را بگیرم. کتاب «نسخه ارم» آبان ماه سال جاری از سوی انتشارات کانون پژوهش و با همکاری سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان، منتشر شده و در کتابفروشیهای فرهنگسرای اصفهان و شهر کتاب اردیبهشت عرضه میشود. او اضافه میکند: حدود بیستوپنج سال است که دوچرخهسواری میکنم و از آنجا که به محیطزیست اهمیت میدهم، بویژه منطقه ماربین که از گذشته به مزارع کشاورزی، پاکی هوا و زیبایی، شهره آفاق بوده، در یک حرکت نمادین، سرتاسر بیدآباد تا خمینیشهر را با دوچرخه طی کردم و تقریبا به تمام کوچهپسکوچهها سر زدم و سعی کردم چیزی را از قلم نیندازم و در نهایت این کتاب را نوشته و به روح علامه همایی، این پژوهشگر نستوه تقدیم کردم. نجار اعرابی با بیان اینکه نام کتاب را از بیت «ماربینت که نسخه ارم است/ آفتاب اندر او درم درم است» سروده عبداللطیف خجندی وام گرفته، اعلام میکند که قصد دارد در جلد دوم نسخه ارم، به معرفی بزرگان، دانشمندان و نامآوران منطقه ماربین بپردازد. او در خاندانی اهل علم و هنر پرورش یافته چنانکه خود میگوید: البته علاقه بنده به شهر اصفهان، ریشه در خاندان دارد. جد بنده استاد علیمحمد، یکی از نجاران درجه اول شهر اصفهان بوده که آثار ماندگاری از ایشان بر جای مانده است و شرح احوال او، در جلد چهارم دانشنامه تخت فولاد، به رشته تحریر درآمده است. این اصفهان پژوه اظهار میکند: پیشینیان ما در اواخر پاییز یا اوایل فصل زمستان، هنگامیکه هوا به سردی میگرایید، شبهنگام آب رودخانه یا مادی را در آبگیرها انبار میکردند تا منجمد شود. کارگرانی هم دائم در چند نوبت بر روی یخها آب میپاشیدند تا یخها منسجمتر و قطورتر شود و نهایتا، یخ موردنیاز مردم شهر در فصول گرم سال از طریق همین بناها تأمین میشد. به نظر میرسد فعلا در هیچ نقطه ایران، یخچال دیوار دار با مشخصات معماری شهر اصفهان، مشاهده نشده اما در دو محله از بافت ماربین، هنوز دو یخچال قدیمی نیمه مخروبه وجود دارد که یکی از آنها را سالها پیش جهت ثبت، به سازمان میراث فرهنگی اصفهان معرفی کردم. نجار اعرابی با اظهار تأسف میگوید: بعد از چاپ کتاب، مطلع شدم دو ابنیه تاریخی منطقه ماربین که نام آنها در کتاب نسخه ارم آمده، تخریب شده است. امیدوارم سایر آثار باقی بماند تا نسلهای بعدی هم بتوانند آن را ببینند و با هنر پیشینیان خود آشنا شوند.
مهدی نجار اعرابی که دانشآموخته رشته تاریخ بوده و پژوهشگر تاریخ اصفهان است، تاکنون بیش از صدها مقاله در زمینه معماری، هنر، ادبیات و مفاخر شهر اصفهان به چاپ رسانده و درباره کتاب جدید خود میگوید: محله بیدآباد تا خمینیشهر را بارها طی کردهام، حدود ۱۰۸ منبع مختلف را خوانده و با پیران شهر نیز گفتگو کردهام و در این راستا به تازگی دیدهها و شنیدههای خود را درباره منطقه بزرگ و کهن «ماربین» اصفهان، در قالب کتابی به نام «نسخه ارم» به چاپ رساندهام.او که بیش از یک دهه در مطبوعات قلمزده و پیشنهاد ثبت چند اثر تاریخی را نیز به میراث فرهنگی داده است ادامه میدهد: منطقه ماربین، یکی از کهنترین سکونتگاههای شهر اصفهان بوده و آثار کشفشده در یکی از محلات آن، قدمتش را تا هزاره چهارم پیش از میلاد به عقب میبرد؛ درباره وجهتسمیه «ماربین» میتوان اظهار داشت در منابع مکتوب، برخی گفتهاند «ماربین» در ابتدا اسم کوه آتشگاه بوده و رودخانه زایندهرود از بالای این کوه به شکل یک مار نقرهفام دیده میشده و بعدها اطراف کوه را هم ماربین گفتهاند. برخی نیز میگویند چون بتخانه این کوه را مارس میگفتهاند و از اطراف کوه، این معبد دیده میشده به «ماربین» شهرت یافته است. واژه ماربین از دو بخش «مار» و «بین» تشکیلشده و جزء اول آن ربطی به مار که حیوانی خزنده است ندارد، بلکه در واقع تخفیف یافته کلمه مهر است و در همان روزگاران عهد کهن ساسانیان نیز این تطور روی داده است؛ اما جزء دوم از صورت ماربانان (مارفانان) میتوان دریافت که واژه مهربان در آن وجود داشته و این واژه بر حسب شیوه عمومی «ماربون- مهربون» هم تلفظ میشود. نجار اعرابی، همچنین مدرس کلاسهای تخت فولاد اصفهان بوده است و در کتابهای مرجع دانشنامه تخت فولاد در جلدهای اول تا چهارم مقالاتی پیرامون مفاخر گمنام مدفون در این خاک به چاپ رسانده و همچنین در کتاب اعلام اصفهان در جلد چهارم مقالهای ارائه داده است. او در ادامه میگوید: هدف من از چاپ کتاب نسخه ارم، معرفی آثار و ابنیه کمتر شناختۀ شده بافت تاریخی ماربین بود و برخی از آثاری که در این کتاب اقدام به معرفی آن کردهام، پیشتر در هیچ کتابی نامی از آن به میان نیامده است.
نجار اعرابی توضیح میدهد: امروزه بیشتر نوجوانان و جوانان ما نسبت به بافتی که در آن زندگی میکنند علاقه و توجهی ندارند. اگر از آنها بپرسید در محله شما چه آثار واجد ارزشی هست؟ یا چرا نام آن چنین است؟ نمیتوانند پاسخی بدهند و بعضا از نام خانوادگی خود که برگرفته از اسم آن محله است، بیزارند. به همین خاطر کوشیدهام تا با نوشتن «نسخه ارم» به سهم خودم کاری برای پر کردن این خلأ لااقل درباره منطقه ماربین انجام داده باشم. همچنین علت دیگر تألیف «نسخه ارم» این بود که علیرغم زحمت بسیار پژوهشگران، تاکنون کتابی که متمرکز بر منطقه ماربین از بیدآباد تا خمینیشهر باشد، منتشر نشده بود. پس کوشیدم کتابم را بهگونهای تنظیم کنم که یک گردشگر بتواند با در دست داشتن آن روی یک خط مشخص، در بافت ماربین جلو رفته و با آثار تاریخی واجد ارزش آن آشنا شود. ماربین از گذشتههای دور یکی از قطبهای مهم کشاورزی در شهر اصفهان بوده تا جایی که محصول بِهِ محلۀ گورتان آن، به خارج از کشور نیز صادر میشده است. وصف برخی از محلات این منطقه، در سفرنامههای مختلف آمده که در این کتاب، اشارت وار به مشاهدات تیزبین این سیاحان پرداخته شده است. این پژوهشگر که سالها پیش، کتابی ادبی تحت عنوان (افکار آش رشتهای) به چاپ رسانده درباره چگونگی تهیه نسخه ارم توضیح میدهد: این کتاب در 308 صفحه به رشته تحریر درآمده و تهیه آن حدود پنج سال زمان برد. در این مدت از حدود ۱۰۸ منبع که اکثرا منابع دستاول بوده، استفاده کردم و سراغ سالمندان محله نیز رفتم تا پیش از آنکه تاریخ شفاهی محله را با خود در خاک دفن کنند، از آنها اطلاعات لازم را بگیرم. کتاب «نسخه ارم» آبان ماه سال جاری از سوی انتشارات کانون پژوهش و با همکاری سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان، منتشر شده و در کتابفروشیهای فرهنگسرای اصفهان و شهر کتاب اردیبهشت عرضه میشود. او اضافه میکند: حدود بیستوپنج سال است که دوچرخهسواری میکنم و از آنجا که به محیطزیست اهمیت میدهم، بویژه منطقه ماربین که از گذشته به مزارع کشاورزی، پاکی هوا و زیبایی، شهره آفاق بوده، در یک حرکت نمادین، سرتاسر بیدآباد تا خمینیشهر را با دوچرخه طی کردم و تقریبا به تمام کوچهپسکوچهها سر زدم و سعی کردم چیزی را از قلم نیندازم و در نهایت این کتاب را نوشته و به روح علامه همایی، این پژوهشگر نستوه تقدیم کردم. نجار اعرابی با بیان اینکه نام کتاب را از بیت «ماربینت که نسخه ارم است/ آفتاب اندر او درم درم است» سروده عبداللطیف خجندی وام گرفته، اعلام میکند که قصد دارد در جلد دوم نسخه ارم، به معرفی بزرگان، دانشمندان و نامآوران منطقه ماربین بپردازد. او در خاندانی اهل علم و هنر پرورش یافته چنانکه خود میگوید: البته علاقه بنده به شهر اصفهان، ریشه در خاندان دارد. جد بنده استاد علیمحمد، یکی از نجاران درجه اول شهر اصفهان بوده که آثار ماندگاری از ایشان بر جای مانده است و شرح احوال او، در جلد چهارم دانشنامه تخت فولاد، به رشته تحریر درآمده است. این اصفهان پژوه اظهار میکند: پیشینیان ما در اواخر پاییز یا اوایل فصل زمستان، هنگامیکه هوا به سردی میگرایید، شبهنگام آب رودخانه یا مادی را در آبگیرها انبار میکردند تا منجمد شود. کارگرانی هم دائم در چند نوبت بر روی یخها آب میپاشیدند تا یخها منسجمتر و قطورتر شود و نهایتا، یخ موردنیاز مردم شهر در فصول گرم سال از طریق همین بناها تأمین میشد. به نظر میرسد فعلا در هیچ نقطه ایران، یخچال دیوار دار با مشخصات معماری شهر اصفهان، مشاهده نشده اما در دو محله از بافت ماربین، هنوز دو یخچال قدیمی نیمه مخروبه وجود دارد که یکی از آنها را سالها پیش جهت ثبت، به سازمان میراث فرهنگی اصفهان معرفی کردم. نجار اعرابی با اظهار تأسف میگوید: بعد از چاپ کتاب، مطلع شدم دو ابنیه تاریخی منطقه ماربین که نام آنها در کتاب نسخه ارم آمده، تخریب شده است. امیدوارم سایر آثار باقی بماند تا نسلهای بعدی هم بتوانند آن را ببینند و با هنر پیشینیان خود آشنا شوند.