«ماه و بلوط» از منابع غنی تاریخ شفاهی بهره برده است
کتاب با انباشتگی شدید دادهها و اطلاعات مواجه است. دادههایی که از دل رویدادهای اقلیم کردستان در دامنه زمانی نیمقرن فراهم آمده است... ویژگی متمایز «ماه و بلوط» از دیگر رمانهای ایرانی این است که یا مستقیم از منابع غنی تاریخ شفاهی بهره برده است، یا به منابع مکتوب اینگونه تاریخنگاری از پایین نگاه داشته است.
«ماه و بلوط» آخرین اثر محسن مؤمنی شریف است که برای به ثمر رسیدن آن ۱۵ سال عمر سپری کرده است. کتاب محتوایی سنگین و تاریخی دارد. گرچه کتاب رمان است اما باید آن را در دستهبندی «رمان تاریخی» جای داد. ماهیت تایخی آن هم بومی منطقهای است، هم تاریخ سیاسی. کتاب با انباشتگی شدید دادهها و اطلاعات مواجه است. دادههایی که از دل رویدادهای اقلیم کردستان در دامنه زمانی نیمقرن فراهم آمده است.
رمان «ماه و بلوط» رمانی ساده نیست، رمانی است که اندیشه را به حرکت در میآورد. اندیشه نیاز است چرا که از رویدادها و پدیدههای توصیفشده از آن بهراحتی نمیتوان گذر کرد، به عبارتی بیتأمل نمیتوان از کنار وقایع و توصیفات گذشت، تفسیر نیاز است. «ماه و بلوط» تاریخی رمان اندیشهای است چرا در پی شناخت اندیشههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اقوامی است که تاریخ پر فراز و نشیبی داشتهاند.
«ماه و بلوط» سرگذشتها را میکاود و از جوی این سرگذشتپژوهی به اقیانوس هویتی میرسد. در این رفت و گذر روش تاریخ شفاهی به مدد آن رسیده و روایتهای ناب و بکری را در اختیار خواننده گذاشته است. ویژگی متمایز «ماه و بلوط» از دیگر رمانهای ایرانی این است که یا مستقیم از منابع غنی تاریخ شفاهی بهره برده است، یا به منابع مکتوب اینگونه تاریخنگاری از پایین نگاه داشته است. این روش غریبی نیست، و یکی از بزرگترین نویسندگان جهان معاصر که اتفاقا برنده جایزه ادبی نوبل شده است خانم سوتلانا الکسویچ آثارش بر همین روش استوار است. در چنین آثاری تاریخ شفاهی ابزار حکایتگر تاریخی است که دیگر میتوان آن را به عنوان یکی از مشخصههای قلمداد کرد. ورود محسن مؤمنی به اینگونه رماننویسی را باید به فال نیک گرفت و تبریک گفت.
«ماه و بلوط» موج میزند از اندیشه ثنویت؛ جدال دوگانههای خیر و شر، حق و باطل، سپیدی و سیاهی، پاکی و پلیدی که دایرمدار آنها انسان است، در گردش شهر و در جدال دوگانههای «ماه و بلوط» به قول حضرت مولانا از دیو و دد ملول میشویم و انسان را آرزو میکنیم.
به عبارتی باید گفت «ماه و بلوط» گوی انساننمایی است که از سویی هبوط و از سوی دیگر عروج انسان را به نمایش میگذارد، در آن هم استیلا و هم استعلا قابل مشاهده است. استیلایی که در پی تصاحب روح، فکر، هویت و شخصیت انسان است، و استعلایی که با درون مستغنی و درکهای حسی و فراحسی رستگاری انسان را میجوید. به تعبیری دیگر باید گفت «ماه و بلوط» اوج و حضیض انسان را در فرایندی داستانی، پیشرویمان تصویر میکند.
سوژههای انسانی «ماه و بلوط» در پیرامون موقعیتهای پیشینی و پسینی گوناگونی شکل گرفتهاند که حامل نیتها، عزمها و هزمهاییاند که نگاه را در خود خیره میکند. برای فهم انسان «ماه و بلوط» بایستی این موقعیتهای روال و زوالیافته را خوب درک کرد و تفسیر نمود. تفسیر انسان «ماه و بلوط» بدون نگاه متمرکز بر فضا، بافت، احوال و افعال (تجربهها) و در یک کلام «تاریخ» ممکن نیست.
سوژهی انسانی «ماه و بلوط» شبیه «متن» است. این «متن» برای فهم نیازمند نشانهشناسی و کشف رمز و رازهای نهفته در لابهلای سطور نوشته و نانوشتهاش است. «متن» برساخته در ریختار رمان «ماه و بلوط» چیزی نیست جز اندیشهها و نیات مؤلف آن: محسن مؤمنی. توفیق در فهم و تأویل این متن، همان شناخت اندیشههای پیدا و پنهان مؤمنی است. برای نیل به شناخت متن نیازمندیم، همچو او خود را در افق حکایتها، رویدادها و حوادث قرار دهیم. همافقی و همزمانی خواننده/ مخاطب، با متن و مؤلف، کلید شناخت اندیشه نهفته در آن است، و به این پرسش پاسخ گفت که انسان «ماه و بلوط» چگونه انسانی است؟
توجه میدهم که انسان «ماه و بلوط» انسانی تاریخمند و با: نشانههای زمانی مصرح، علائمی در موقعیتها، و اشاراتی در احوالات و آثاری در افعال دارد. همه اینها در سعیِ چشمگیر مؤلف به خوبی ثبت و نشانهگذاری شده و برای نسلهای امروز و فردا به ارمغان گذاشته است، فقط باید آنها را کشف و شهود کرد. بدیهی است این نشانهها در هر عصری با ابزار مناسب همان زمانه قابل کشف و تفسیر است.
همه ما به عنوان مخاطب و انسانی که دانش و تجربه زیستهای در عصر و زمانهای داریم و در بافت و فضای فرهنگی مختص به خود رشد کردهایم، همین الان که شما این متن را میخوانید، و ذهن وقاد و نقادتان به حرکت درآمده است، میتوانید حتی پیش از خواندن متن نسبت به مؤلف، عنوان و متن، اندیشه، تفسیر و پیشداوری داشته باشید، و آنگاه که به جویش و خوانش متنی مبادرت کردید، و با انسان متن مواجه شدید، میتوانید هر دم اندیشهای داشته باشید؛ بالا و پایین.
جالب که مؤمنی اندیشهای در پس و پیش روی این داستان داشته است. طرح و آفریدهای که پیشداوریها، تفاسیر و برداشتهای متفاوتی را موجب خواهد شد. اینکه دریافتِ من یا هر خواننده و مخاطبی برابر با مؤلف باشد محال است، شاید برخی به او نزدیک شویم اما برابر نخواهیم شد، برخی هم چالشهای جدی و یا هماوردی فکری با او پیدا خواهند کرد، بعضی دیگر در ذهنهایشان گزارههای فکری جانشین جاری خواهد شد. اینجاست که به قول رولان بارت «مرگ مؤلف» فرا میرسد. با این تفاوت که ما باید بپذیریم این کتاب همه مؤلف نیست، لذا جنبههای اندیشهای، آرمانی، شخصیتی، هویتی و البته روانشناختی نهفته در آن نمیتواند تمام جهان مؤمنی را تأویل و تفسیر نماید و ما را تحت تأثیر قرار دهد. پس اندیشهی به چالش درآمده در این متن، فقط در قامت همین انسانی است که مسئله «ماه و بلوط» است. / ایبنا
شناسنامهی کتاب: محسن مومنی شریف، ماه و بلوط، تهران: سوره مهر، چاپ نخست، ۱۴۰۲
*نویسنده و پژوهشگر تاریخ معاصر
۲۵۹۵۷
منبع: khabaronline-1875483