اصفهان گرد-۹۹

طعم روایت چایخانه

محرم منبع بزرگی از روایت های مختلف از شهر و اندیشه شهروندان است. قصه های ناب و خاصی که هرگز بیرن و از این جهان، وجود ندارد.

طعم روایت چایخانه

 

 

محرم با دست پر می آید. شهر رنگ محرم که به خود می گیرد گویی فصل تازه ای از زیست خود را شروع می کند. فصل تازه ای که با همه شئون فرد و شهر در ارتباط است. گویی جهان شهر تغییر می کند و رابطه افراد در این جهان جدید، رابطه جدیدی است. محرم منبع بزرگی از روایت های مختلف از شهر و اندیشه شهروندان است. قصه های ناب و خاصی که هرگز بیرن و از این جهان، وجود ندارد. در این بین گرافیک و مبلمان شهری چه آنهایی که متولیان رسمی بر عهده دارند و چه آنهایی که خودجوش و از دل مردم برآمده، قابل تامل و دقت است. بسیاری از این پدیده ها را می توان به عنوان نمونه های برجسته هنری نام برد و از آن با افتخار و ارزش هنری یاد کرد. محرم که می آید هنر هم رنگ شور و حماسه و اندوه و اشک به خود می گیرد. محرم ماه پیروزی خون بر شمشیر، فضاها را به گونه ای ترسیم و تعریف می کند که امکان تنفس به نام و یاد امام حسین علیه السلام را فراهم می کند. در این بین چایخانه ها از فضاهای متنوع و جذاب شهری محسوب می شوند. شهروندان و علاقمندان به این امام بزرگوار، در چایخانه می ایستند و با نوشیندنی که آن را دیگر نمی توان یک چای ساده نامید بلکه یک فراچای است، با هم وارد فضای مشترکی می شوند که تنها این موقعیت دینی و مذهبی می تواند ایجاد کند. به تصویر این یادداشت که توسط دوست هنرمندم  محمد جباری در تاریخ 16 تیرماه 1403 و در ساعت 14 و 07 دقیقه و در خیابان شریف واقفی تهیه شده است به دقت نگاه کنید. چای خانه توانسته با یک چیدمان جالب از قوری ها، فضای تازه و بکری را ایجاد کند که هر مخاطبی را حداقل برای دیدن و لذت بصری نگاه می دارد. این نگاه زیبا و خاص، می تواند در کمک به انتقال مفاهیم مرتبط با محرم کمک کند. شما چه روایت ها و خاطرات و قصه هایی از چایخانه دارید؟ چای چایخانه ها چه طعم و مزه ای دارند که دیگر چای ها ندارند؟ این قصه و روایت ها را مکتوب کنید و برای نسل های آینده به یادگار بگذارید.

 

ارسال نظر