کدام همدلی از جانب میراث فرهنگی؟!
واقعیت امر همان ضربالمثل معروف است که می گوید اصفهان نصف جهان و اگر به خاطر وسعت اینگونه نباشد اما از جهت فرهنگ و هنر و میراثهای ملموس و غیرملموس نیمی از ایران است، زیرا با وجود عمومیت یافتن این عقیده و نظر که به حقیقت بیشتر نزدیک است
حسن روانشید- اصفهان امروز: واقعیت امر همان ضربالمثل معروف است که می گوید اصفهان نصف جهان و اگر به خاطر وسعت اینگونه نباشد اما از جهت فرهنگ و هنر و میراثهای ملموس و غیرملموس نیمی از ایران است، زیرا با وجود عمومیت یافتن این عقیده و نظر که به حقیقت بیشتر نزدیک است همچنان با کم مهری و رفتارهای ناموزون روبرو است. درحالیکه معین پایتخت و چند استان دیگر در موقعیتهای اضطراری بوده که اگر بیمهریها همچنان ادامه یابد پس از آلودگی هوا و خشکیدن زایندهرود نوبت حذف بهجا ماندههای تاریخ و فرهنگ آن خواهد شد! وقتی دنیا میپذیرد که نام ایران را همراه با اصفهان بشناسد و شناخت اصفهان دراینباره با میراث فرهنگی آن ارتباط مستقیم دارد بنابراین بر سازمان متولی آن که معاونت ریاست جمهوری را نیز یدک میکشد واجب میشود تا امکانات و بودجهای مناسب صرف ترمیم و بقای این آثار ارزشمند کند تا روند گردشگری در آن ادامه داشته باشد. اگر شهردار این کلانشهر در نگاهی به عملکرد یک ساله خود شعار «همدلی برای سرزندگی شهر» را انتخاب میکند دلیل بر آن نیست که سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری که هر سه بند نام خود را از صنایعدستی، دیدنیها و آثار تاریخی موجود در این شهر به عاریت گرفته سهمی درخور توجه از بودجه ملیاش را به این کلانشهر اختصاص میداد تا بار هزینههای آن در امر حراست، بازسازی، ترمیم و نگهداری بعضی از آنها به گردن شهروندان آن که از محل عوارض و تراکم در حساب شهرداری متمرکزمی شود انجام نشود. متأسفانه در این کلانشهر تاریخی و توریستی و همچنین صنعتی، دیواری کوتاهتر از شهرداری پیدا نمیشود تا هرکس از راه رسید تیشه را بردارد و به جان آن بیفتد که چرا رودخانه خشکیده و یا صنعتی تعطیل و فلان اثر تاریخی در حال تخریب است؟! گزارش عملکرد یک ساله شهرداری که توسط شهردار این کلانشهر پس از سپری کردن چالشهای یک ساله گذشته ارائه میشود اگرچه در آن نشانی از شروع طرحهای جدید به چشم نمیخورد و بیشتر جنبه تکمیلی و حفظ و حراست از داشتهها را دارد اما در لابهلای آن میتوان به نکاتی ریز برخورد کرد که نشان میدهد با وجود افت شدید درآمد در این ارگان اما نهایت مساعدت و همکاری در نگهداری آثار تاریخی و میراث فرهنگی آن شده است درحالیکه این همدلی باید دوسویه باشد و در میراث فرهنگی پایتخت به وقوع بپیوندد تا رئیس سازمان آن که در کسوت معاونت رئیسجمهور هرروز به بهانههای مختلف از طریق رسانههای متنوع پروپاگاندا میکنند نمکی به آش تاریخ کلانشهر اصفهان نیز بپاشند تا نیمی از مدیریت و مسئولیت و تعهدات خود را در اینسو نیز سامان بخشیده باشند. در کلانشهری که بیش از 4 هزار اثر ملموس و 400 صنعت دستی و صدها میراث ناملموس وجود دارد نمیتوان از مدیریت شهری آن انتظار داشت تا متولی حفاظت و حراست همه آنها باشد درحالیکه اداره کل میراث فرهنگی استان پیرامون حفظ نام و آدرس هرکدام عاجز است که تعداد قابلتوجهی از خانههای تاریخی آن تخریب و یا در حال انحطاط است. معاونت محترم ریاست جمهوری اگر سهمی از وقت گرانبهای خود را به اندیشیدن در این امر مهم پیرامون جهان شهر اصفهان اختصاص دهند شاید بتوان پذیرفت با مدیر این کلانشهر تاریخی و میراثی همدلی کردهاند تا سرزندگی و صفا در آن ادامه یابد یا حداقل متن این گزارش و عملکرد شهرداری اصفهان را که بیشتر به درد دلی گلهمندانه میماند مطالعه کند تا از زوایای آن به راهکارهایی تازه بهمنظور ایجاد این همدلی برسند. جا دارد حداقل دراینباره از مدیریت تعاملی و خدمات بیسروصدای شهردار اصفهان دراینباره سپاسگزار بوده و به پایتختنشینان مجاور با سازمان برنامهوبودجه یادآوری کنیم که قصه امروز همچون سرگذشت سالهای آغازین انقلاب اسلامی است که باید برای همدلی از همهچیز مایه گذاشت و هزینه کرد و لحظاتی خود را بهجای مدیران خارج از پایتخت گذاشت تا پی برد که قبول مسئولیت ارگانهای دور از خزانه دولت چقدر سنگین است!
ادامه دارد