این صفرهای دردسرساز را حذف کنید
شاید اگر قرار شود خاطرات دوران کودکی هر ایرانی بررسی شود بتوان از هرکدام سناریوهای جالبی برای ساخت فیلم یا نمایشنامه یا رمانهای تلخ و شیرین دراینباره به دست آورد اما در این میان یادبودهای حزنانگیز و تأسفآور بیشتر بیش از همه در ذهنها باقی میماند تا اتفاقات گذرا در روزهای خوش و خاطرهانگیز که دلایل آن با عواطف و احساست رقیق ایرانیان نسبت مستقیم دارد.
حسن روانشید- اصفهان امروز: شاید اگر قرار شود خاطرات دوران کودکی هر ایرانی بررسی شود بتوان از هرکدام سناریوهای جالبی برای ساخت فیلم یا نمایشنامه یا رمانهای تلخ و شیرین دراینباره به دست آورد اما در این میان یادبودهای حزنانگیز و تأسفآور بیشتر بیش از همه در ذهنها باقی میماند تا اتفاقات گذرا در روزهای خوش و خاطرهانگیز که دلایل آن با عواطف و احساست رقیق ایرانیان نسبت مستقیم دارد. چنانکه ناملایمات بسیار در طول تاریخ برای این سرزمین در ذهنها جاودان مانده و از نسلی به نسل دیگر انتقال مییابد و بیشتر نویسندگان بزرگ مثل تاریخنگاران و حماسهسرایانی چون فردوسی آنچه نوشته و به یادگار گذاشتهاند از جنگها و ستیزههایی خبر میدهد که حاصل ناسازگاریهای انسانهای گذشته با یکدیگر بوده و ریشه آنها بیشتر در اثر تضادهای فکری پیرامون مسائل اقتصادی پرورش یافته است. سلسله قاجار یکی از کوتاهترین دورانهای حکومتی اما پر فاجعه را داشته است. هریک از کسانی که با عنوانهایی با پسوند فلان السلطنه ساکن دربار بودهاند علاوه بر سهم خواهی و دریافت مواجب سنگین و غیرعرف از خزانه خالی بیتالمال، اندیشه شیطانی غصب حکومت از یکدیگر را هم در سر میپروراندند. بنابراین همیشه در این تصور بودند تا رقبای خود را به نحوی از میدان به در کنند و بتوانند به آمال نفسانی خود و نشستن بر کرسی حکومت نشسته و کلید خزانه را در دست داشته باشند. قهوه قجری ازجمله ابزاری بود که به خورد رقبا میدادند تا سمی که به آن آغشته شده بود تکلیف حریف را یکسره کند! این یک بدعت در حکومتهای گذشته بود که امروز بهنوعی هنوز هم در بیشتر کشورهای منطقه و بویژه عربی رایج است که خلیفه یا پادشاه حکم خدا را برای مردم دارد و میتواند بهآسانی بر مال و ناموس جامعه برتری و اختیار داشته باشد همانگونه که ولیعهد عربستان روزنامهنگار ناراضی را در کنسولگری خود در استانبول مثله کرد. سررشته این تراژدی غمبار که سالها بر جهانسومیها حاکم بوده و هست و از ترس استعمارگران جهان نتوانستهاند آَن را اصلاح کنند، برتری مادیات بر معنویات و عواطفی بوده که این از جوامع رخت بربسته است. همیشه ریشهیابیها از صفرهایی شروع میشود که در کنار اعداد و در سمت راست آن قرارگرفتهاند و ادامه مییابند تا جایی که هریک از آنها میتوانند بلایی عظیم برای انحطاط یک جامعه باشند. اما چگونه میشود با قدرت نفوذ این صفرها از بعد شیطانی مبارزه کرد؟ شاید خلع این عدد در ظاهر بیارزش میتواند یکی از راههای آن باشد که معدودی از کشورها در سالهای اخیر آن را به بوته آزمایش گذاشتند و تا حدودی موفق بودند. در دولتهای قبل و بویژه نهم و دهم تلاشهایی برای حذف این معضلها از روی اسکناسها شد اما معلوم نیست چه سد محکمی در مقابل مجریان ایستادگی کرده که چند صباحی این پروژه میآید اما رخصت نمیدهند تا این آزمون بزرگ به مرحله اجرا درآید؟ طرح این خیمه که میخ نخست آن در دولت نهم به زمین اقتصاد کوبیده شد در دولت دهم به اوج خود رسید و حتی مشخص شد که سه یا چهار صفر از واحد پول کشور حذف میشود اما درنهایت این پرونده قطور هم در لایه غبارهای سیاسی به بایگانی تاریخ سپرده شد. امروز همه توان فکری اقتصاددانان دولت به جریان افتاده تا شاید بتوانند نرخ ارز را در بازار گرانیها که بیشتر بیاساس و صوری است مهار کنند اما بازهم با مقاومتهای عوامل ناشناخته در پشت پرده اقتصاد روبرو میشوند. به نظر میرسد این بهترین زمان ممکن باشد تا چالشهای موجود به یک فرصت بزرگ تبدیل شود و پروندههای خاک خورده حذف صفرها از بایگانیهای وزارت امور اقتصادی و بانک مرکزی خارجشده و روی میز تئوریسینهای اقتصاد کلان قرار گیرد تا ضمن بازبینی مطمئن شوند میتوان امیدوار بود که اجرایی میشود و تهاجمهای موجود را تا حدودی التیام میبخشد و همچنین افکار متشنج در جامعه را با آرامشی نسبی توأم میکند. هماکنون حضور این صفرهای مازاد و دردسرساز بیش از همیشه و در دامنه اقتصادی فعلی تنشآفرین است.
ادامه دارد