کجا هستند آنهایی که قدر عافیت را میدانستند؟!
نگاهی گذرا به تاریخ پرفرازونشیب ایران نشان از آن دارد که چه کسانی توانستند در کوتاهترین زمان تصدی در پست و مقامی ساده، عالیترین و ارزشمندترین خدمات را به جامعه کرده و در مقابل گروهی دیگر درحالیکه سالها به این صندلیها چسبیده بودند
حسن روانشید- اصفهان امروز: نگاهی گذرا به تاریخ پرفرازونشیب ایران نشان از آن دارد که چه کسانی توانستند در کوتاهترین زمان تصدی در پست و مقامی ساده، عالیترین و ارزشمندترین خدمات را به جامعه کرده و در مقابل گروهی دیگر درحالیکه سالها به این صندلیها چسبیده بودند نهتنها کاری از پیش نبردند بلکه نهایت ظلم و تعدی را به زیرساختهای وظیفهای که به عهده آنها بود روا داشتند. شاید نشان بهترین گزینه پیرامون متعهدترین خدمتگزار در اجرا را بتوان به میرزا تقیخان امیرکبیر داد که در دورانی محدود که به صدارت تکیه زده بود همین زمان برایش کفایت کرد تا بهاندازه سالهای متمادی خدمت کند. اینگونه جواهرت گرانبها و کمیاب قدر عافیت را خوبی میدانند و چون ثانیههای عمرشان پرارزش است سعی میکنند تا از دقایق آن بهخوبی بهرهبرداری کرده و فکر و اندیشهای جز خدمت از نظرشان نگذرد. اما به نظر میرسد ساده باشد که مدیران شهری را حداقل در طول 40 سال گذشته از نظر اجرا طبقهبندی کرد و آنچه که از خود به یادگار گذاشتهاند را اندازه گرفت و کارنامههای بهدستآمده را مقایسه کرد. وقتی قلم بهنقد کشیده میشود و منتقد دم از کمکاری میزند میگویند پولنداریم و بودجه نیست اما حاضر نیستند وسعت خدمات کسانی چون میرزا تقیخان با خزانه تهی در دوران قاجار که جز اسناد بدهیهای کلان به شرق و غرب چیزی در آن دیده نمیشد را با خود قیاس کنند تا حساب کار دستشان بیاید. امروز اگر فرصت و امکانات سازندگی قابلتوجهی در دسترس نیست و محدودیتهایی چون تحریم دست مدیران و مجریان را بسته اما میتوان تلاش کرد تا حداقل داشتهها از دست نرفته و میراثها منقرض نشوند. شاید حفاظت و نگهداری از موجودی مشکلتر از ایجادها باشد اما از یاد نبریم بعضی از تخریبها را نمیتوان در زمانی کوتاه و بهآسانی اصلاح کرد زیرا برای بنای آنها قرنها سپریشده تا اینگونه به دست ما برسد. بنابراین بهمنظور حفظ این ثروتهای بیبدیل راهی جز حفاظت هرچند سخت و پرهزینه از آنها وجود ندارد. اصفهان شهری است که همه ساختارهایش با میراث فرهنگی عجین است، بنابراین تیمار و نگهداری از آن سوای دیگر شهرهای کشور است که میتواند به طریقی ساده و آسان بازسازی و نوسازی شود و درختان تناوری در گوشه و کنار این شهر باوجود خشکسالی ها هنوز هم پابرجا هستند و تاریخی بس کهن دارند که ازجمله میتوان به چنارهای بلندقامت عباسآباد آن اشاره کرد که سایه گسترده خود را بر پهنای این منطقه ارزانی داشتهاند. پیشینه درختان این خیابان به دوران صفویه میرسد که گویای حضور چهرههای تابناک هنر و صنعت و ادبیات کشور در آن است. خیابان عباسآباد تاریخ گویا و زنده 500 ساله این شهر است که ذکر آن بدون استثنا در همه کتابهای شرق شناسان درج شده و درختان آن در انتظار دستان مسئولانی هستند که اجازه ندهند براثر تشنگی پژمرده و خشکیده و درنهایت سرنگون شوند. سری به باغ طوبی در آرامستان تخت فولاد بزنیم تا با ناگفتههای این خیابان بیشتر آشنا شویم و آنگاه تلاش کنیم باشیم که با همه وجود خاطرهاش را برای نسلهای آینده این دیار زنده نگهداریم.
ادامه دارد