احمدینژاد قصد دارد خود را منجی ایرانیان جا بزند
الاخبار چاپ بیروت نوشت: گفته می شود ایرانی ها در هنگام شنیدن صدای قدم بیگانه ها اختلافات داخلی خود را کنار می گذارند و این مساله بخوبی در حمایت همگان از حسن روحانی نمایان می شود. می توان گفت رئیس جمهور آمریکا از زمان رسیدن به منصب ریاست جمهوری، با تهدیدات خود، باعث شده است طیفهای سیاسی مختلف در ایران به همبستگی برسند.
الاخبار چاپ بیروت نوشت: گفته می شود ایرانی ها در هنگام شنیدن صدای قدم بیگانه ها اختلافات داخلی خود را کنار می گذارند و این مساله بخوبی در حمایت همگان از حسن روحانی نمایان می شود. می توان گفت رئیس جمهور آمریکا از زمان رسیدن به منصب ریاست جمهوری، با تهدیدات خود، باعث شده است طیفهای سیاسی مختلف در ایران به همبستگی برسند.
به گزارش انتخاب ؛ در ادامه این مقاله آمده است: حتی مسئولان ایرانی زمان شاه که اکنون در اروپا و آمریکا به سر می برند(برای مثال، وزیر گردشگری دولت شاه،داریوش همایون) اعلام کرده اند که با اقدامات ترامپ در مورد اعمال تحریها علیه ایران و تحریک مردم برای تظاهرات موافق نیستند. در این میان، موضع بنی صدر جالب به نظر می رسد که خواستار مقاومت ایران در برابر نقشه جنون آمیز ترامپ شده است. وی ضمن تاکید بر این مساله که ملت ایران از استقلال و ازادی خود در برابر فشارهای ترامپ چشم پوشی نمی کنند، به ایرانیهای مخالف نظام در خارج هشدار داد که در صورت سرنگونی نظام، ترامپ هرگز فرش قرمزی برای ورود آنها به وطن پهن نمی کند.
این موضع گیریها را مقایسه کنیم با موضع گیری رئیس جمهور سابق ایران، محمود احمدی نژاد، که پس از رد صلاحیت او برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام شده است.
احمدی نژاد معتقد است کناره گیری روحانی از منصب خود، در این شرایط، به نفع ایران و خود رئیس جمهور است و برای ادامه کار او، باید یک همه پرسی برگزار شود. این در حالی است که در سال 2009، او نظر دیگری داشت.
در این میان، احمدی نژاد تلاش می کند حمایت طبقات فقیر جامعه را به دست آورده و هر دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا را زیر سوال ببرد. این بار او با نزدیک شدن به معارضان نظام، خواسته های خود را مطرح می کند؛ در حالی که سوال منتقدان وی آن است که هدفش از درخواست کناره گیری روحانی چیست؟ آیا واقعا مشکلات اقتصادی در سایه این اقدام از بین می رود؟
احمدی نژاد خود را سخنگوی ملت می داند و معتقد است پیروزی اش در انتخابات سالهای 2005 و 2009 نشان دهنده محبوبیت اوست. به نظر او، با خروج آمریکا از توافق هسته ای، پیروزی روحانی در انتخابات، باطل شده است. ظاهرا احمدی نژاد این مساله را فراموش کرده که در زمان اوباما، شخصا او خواستار مذاکره با وی شد، اما اوباما به او پاسخی نداد و تنها در سال آخر ریاست احمدی نژاد، با وساطت عمان، آمریکایی ها حاضر به مذاکره با نمایندگان ایران شدند.
پس از این اتفاق و هنگامی که توافق هسته ای بین دولت روحانی و شش دولت دیگر امضا شد، احمدی نژاد تلاش کرد مذاکره با ایالات متحده و «دست یافتن» به توافق هسته ای را از اقدامات دولت خود به شمار آورد! حال، با خروج ایالات متحده از برجام، رئیس جمهور سابق ایران اعلام می کند از اول موافق مذاکرات مستقیم بین آمریکا و ایران نبوده است.
در مورد دو پرونده اقتصاد و فساد، اغلب ایرانی ها اتفاق نظر دارند که از سرگیری تحریمهای آمریکا موجب دشواری های اقتصادی و معیشتی شده است و تمام مسئولیت این سختی ها متوجه دولت روحانی نمی شود؛ اما همین مشکلات دستاویزی شده است برای کسانی که به دنبال شعله ور کردن اختلافات سیاسی و رساندن پیام هایی به رقبای خود هستند. این اتهام متوجه احمدی نژاد است که با نادیده گرفتن وخامت اوضاع کنونی کشور، از هیچ تلاشی برای تضعیف رقبا کوتاهی نمی کند. وی قصد دارد خود را در شمایل یک «منجی» جلوه دهد که می تواند تمام موانع را از سر راه زندگی مردم بردارد؛ حال اینکه خود درگیر پرونده های بزرگی است.