اصفهان؛ مسیر تازهای از کاشی تا کد، از میدان تا ماشینهای هوشمند

امیر اکبری: اصفهان را با میدان نقش جهان، با کاشیکاریهای فیروزهای، با معماری سربهفلککشیده و تاریخ کهن میشناسیم. اما این شهر، سالهاست که در جستوجوی هویتی نو در دل تحولات جهانی است؛ هویتی که نه در کارگاه کاشی، که در اتاقهای سرور، نه در دارالترجمه، که در الگوریتمهای یادگیری ماشین شکل میگیرد. سؤال این است: آیا اصفهان میتواند به قطب هوش مصنوعی ایران تبدیل شود؟
پاسخ، نه یک «آری» یا «نه» ساده است، بلکه ترکیبی از ظرفیتهای موجود، چالشهای ساختاری و تصمیمهایی است که امروز گرفته میشوند.
اصفهان دانشگاههایی دارد که سالهاست در حوزه علوم رایانه و هوش مصنوعی فعالاند؛ دانشگاه صنعتی اصفهان، دانشگاه اصفهان، دانشگاه هنر، هرکدام بخشی از این پازلاند. شهرک علمی تحقیقاتی اصفهان، با صدها شرکت دانشبنیان، بستری واقعی برای تبدیل ایدهها به فناوری است. نیروی انسانی جوان و تحصیلکرده، سرمایهای است که هر شهری آرزویش را دارد.
اما در کنار این توانمندیها، محدودیتهایی جدی نیز وجود دارد. زیرساختهای ارتباطی هنوز با استانداردهای جهانی فاصله دارد. نبود مراکز داده قوی، پراکندگی تصمیمگیری بین نهادهای دولتی و خصوصی، و همچنین خروج مستمر نخبگان، موانعی هستند که مسیر را ناهموار کردهاند.
با این حال، همهچیز از بین نرفته. هنوز میتوان با تدوین یک استراتژی استانی، با سرمایهگذاری هوشمند در زیرساختها، با پیوند واقعی دانشگاه و صنعت، و با اعتماد به جوانان متخصص، نقشه جدیدی برای آینده ترسیم کرد. هوش مصنوعی، فقط تکنولوژی نیست؛ زبان آینده است، و اصفهان باید یاد بگیرد با این زبان، روایت تازهاش را بنویسد.
اگر روزی برفراز پل خواجو، صدای قدمهای تاریخ شنیده میشد، امروز شاید وقت آن است که صدای داده، پردازش، تحلیل و تصمیمسازی هم شنیده شود. اصفهان، میتواند از دل گذشتهای باشکوه، آیندهای هوشمندانه بسازد—اگر بخواهد، اگر برنامهریزی کند، و اگر تصمیم بگیرد متفاوت بودن را جدی بگیرد.