حرکت خبرنگار روی تیغ دو لبه است

این روزها که جنگ روایت‌ها بیش از گذشته حس می‌شود و دنیا دیگر از جنگ‌های سردوگرم دور شده، نوبت به جنگ رسانه‌ای رسیده است.

حرکت خبرنگار  روی تیغ دو لبه است


دیگر نه خبری از توپ و تانک است و نه خبری از لشکرکشی‌های آن‌چنانی. حتی خاکریز دشمن در مرز سرزمین‌ها نیست. این روزها لشکر دشمن رسانه‌هایی است که در اختیار دارد و خاکریز او صدها و هزاران کیلومتر دورتر از مرزهای کشور.در این جنگ خبرنگاران سربازان خط مقدم هستند و قلم‌هاست که ذهن‌ها را درگیر می‌کند و می‌تواند نتیجه نبرد را مشخص کند. انقلابی به راه بیندازد. حکومتی را نگه دارد یا بر زمین بزند. خبرها هستند که جامعه‌ای را آشفته و ملتهب می‌کند یا آرامش را به آن هدیه می‌دهد.با گسترش رسانه‌های مجازی و تمایل روزافزون به استفاده از فضاهای آنلاین و دریافت اخبار از آنها عرصه میدان این مبارزه فراخ‌تر و گستره آن فراتر از زبان، مذهب و حتی یک سرزمین رفته است.
حوادث سال گذشته نشان داد رسانه چگونه می‌تواند یک جامعه را تنها با یک خبر و یک عکس ملتهب کند و آن را تا مرز آشوب بکشاند. تا پیش‌ازاین شاید مسئولان و مدیران در کشور آن‌چنان که باید احساس خطر نکرده بودند. موج‌سواری‌ها بر یک حادثه تلخ آن‌قدر بالا رفت که جبهه رسانه‌ای دشمن در هر لحظه و هر ساعت انبوهی از تصاویر و محتوا را به ذهن آشفته و نگران مردم روانه می‌کرد.
از آن‌سو در این‌سوی خاکریز خبرنگاران و رسانه‌هایی وجود داشتند که یا به آنها اعتمادی نبود که برای جنگ اجازه‌گرفتن اسلحه داشته باشند یا آن‌قدر سلاحشان کند و بی‌رمق بود که در برابر نیروهای تا دندان مسلح رسانه‌های خارجی حرفی برای گفتن نداشتند. در میانه این میدان روایت‌های نخست را دشمن می‌ساخت و رسانه‌های ما باید تمام تلاشش را می‌کرد تا شاید بتواند ذهن مخاطب را به آنچه در واقع شکل‌گرفته است جلب کند. این که موفق بودند یا خیر بر عهده تحلیل گرانی است که در خارج از این میدان به تحلیل آن می‌پرداختند. اما واقعیتی که همگان به آن اذعان کردند آماده نبودن قوای رسانه‌ای داخلی برای چنین تهاجمی بود. حالا شاید مدیران و مسئولان ما به این باور رسیده‌اند که باید فضای کاری بهتری برای خبرنگاران ایجاد کرد. به آنها بها داد و اطمینان کرد. چرا که آنها هر چه باشد خودی هستند و دلشان برای میهنشان می‌تپد. قلمشان هر چند تلخ باشد؛ اما می‌تواند چاره کار را پیدا کند. اگر مطالبه‌گری‌هایشان برای عده‌ای سنگین است؛ اما رفع آنها مرهمی بر روح جامعه است. خبرنگار بر روی تیغ دو لبه حرکت می‌کند که هم باید حواسش به مردم باشد هم خطوط قرمز، قوانین و سیاست‌های حاکم را رعایت کند. هم آسیب‌ها، مسائل و چالش‌های جامعه را بازگو کند و هم سیاه‌نمایی نکرده باشد. شاید برخی بگویند اگر این چالش‌ها گفته شد مردم ناامید می‌شوند و اگر هر روز رسانه به یک آسیب بپردازد دلسردی ایجاد خواهد کرد؛ اما اگر بدانیم به اهالی رکن چهارم دموکراسی می‌توان بها داد و اعتماد کرد آن‌وقت می‌بینیم که بیان هر کدام از این مسائل و مطالبه‌گری برای حل آن به رفع‌شدنش می‌انجامد و مردم را دلگرم می‌کند به اینکه مسئول و رسانه در خدمت اوست نه مقابل او. آنگاه اعتماد می‌کند و اخبارش را فقط از آن رسانه دریافت می‌کند. این حس اعتماد همچون یک دومینو عمل می‌کند و باید حواسمان باشد که ضربه‌ای به اولین مهره آن نخورد که تا پایان فرومی‌ریزد.

ارسال نظر