ضعف تبلیغات محدود انتخاباتی در تعیین سرنوشت مردم
در حالی که ریاست جمهوری دوره چهاردهم زودهنگام تر از همیشه آغاز شد، مناظرات کاندیداها که خود عمر چندانی از برگزاری آنها نمی گذرد نیز دقیقه نودی و تنها چند روز باقیمانده تا انتخابات برگزار شد.
اگرچه به دور دوم کشیدن انتخابات باعث برگزاری مناظرات بیشتری شد اما همان نیز تنها در یک هفته بود. البته گرچه که کاندیداهای ریاست جمهوری عقبه سیاسی اجتماعی و حزبی خود را داشته و در ذهن مردم حافظه تاریخی نسبی داشتند اما برگزاری مناظره و چگونگی مدیریت آن تاثیر زیادی در رأی و انتخاب مردم دارد. چرا که نحوه اطلاع رسانی از برنامه ها و اخلاق برخورد و مواجهه با کاندیدای رقیب نمونه کوچکی از آنچه بود و هست که در آینده با مردم در پیش گرفته می شود. البته مانورهای تبلیغاتی احزاب مختلف نیز در ایجاد جریان های فکری نقش موثری ایفا میکند با این وجود فرصت کم تبلیغات و همین موجی که روی مناظرات ایجاد می شود مردم را در برگزیدن فرد منتخب تخت تاثیر قرار میدهد. این اتفاق در کشور ما بازه زمانی کوتاهی دارد که ای کاش اینطور نبود. چرا که شلوغی و فشردگی تبلیغات تلویزیونی در موازات تبلیغات دیگر که با ادبیات، رفتار و جنس متفاوتی صورت می گیرد به نوعی تضاد و دوگانگی داشته و تصمیم برای آینده دست کم چهار ساله کشور را دچار نوعی اختلال می کند. این در حالی است که امروز مردم و بویژه نسل جدید در انتخاب خود و مواجهه با کاندیدها در کنار تبلیغات معمول و مناظرات انتخاباتی نیاز دیگری دارند و آن رویارویی و ارتباط دو طرفه با نامزدهاست. چیزی که با سفرهای کم تعداد،فشرده و با قشر عام کفایت نمیکند.در مردم امروز کشور ما نیاز به گفتمان دو طرفه احساس می شود.گفتمانی که از باید از مدتها قبل و در بازه زمانی طولانی تر بین ایشان و کاندیداها صورت پذیرد اما به استثنای این دوره، در ادوار قبلی کمتر شاهد آن بوده و بیشتر شعارهای تبلیغاتی و بعضاً پوپولیستی جای آن را گرفته بوده است. سرنوشت مردم کشور ما را اگرچه خود ایشان میسازند اما باید اذعان داشت این حق برای مردم وجود دارد که دسترسی بیشتر و نزدیک تری به نامزدهای ریاست جمهوری داشته باشند تا بتوانند در انتخاب اصلح دست بازتری داشته باشند. در سالهای گذشته این انتخاب عموما بر اساس رفتار و منش و نیز گفتمان های دو طرفه بین کاندیداهایی بوده که قرار است برای مردم تصمیم بگیرند. تصمیمی که در نهایت بار چ مسئولیتش بر دوش مردم است و نه حاکمیت.