هفت نکته طلایی برای «نه» به ناامیدی
وقتی به مراحل بزرگ شدن کودک به دقت و عمیق نگاه کنیم متوجه می شویم که کودک برای راه رفتن و حرف زدن، امید، انگیزه و پشتکار حیرت انگیزی دارد.دوست دارید بدانید چه نکاتی را در طول بزرگ شدن فراموش کرده ایم که امروزه یا دست به انجام کاری نمی زنیم یا پس از شروع به سرعت ناامید می شویم؟در این باره پیمان حسنی، مدرس دورههای شاد زیستن به هفت نکته طلایی اشاره می کند که با دانستن و عمل به آن برای همیشه از ناامیدی رها می شوید.
اصفهان زیبا: وقتی به مراحل بزرگ شدن کودک به دقت و عمیق نگاه کنیم متوجه می شویم که کودک برای راه رفتن و حرف زدن، امید، انگیزه و پشتکار حیرت انگیزی دارد.دوست دارید بدانید چه نکاتی را در طول بزرگ شدن فراموش کرده ایم که امروزه یا دست به انجام کاری نمی زنیم یا پس از شروع به سرعت ناامید می شویم؟در این باره پیمان حسنی، مدرس دورههای شاد زیستن به هفت نکته طلایی اشاره می کند که با دانستن و عمل به آن برای همیشه از ناامیدی رها می شوید.
1-در لحظه زندگی کنید
از خصوصیات بارز کودکان در لحظه زندگی کردن است. رفتن در گذشته به علت اینکه معمولا به تلخی خاطرات توجه می کنیم به شدت انرژی ذهن ما را می بلعد و رفتن در آینده چون معمولا ترس ما را زیاد می کند، قدرت انجام را از ما می گیرد. افسانه زندگی چنین است عزیز: در لحظه زندگی کن«فقط» از تجربیات گذشته استفاده کن و «فقط» به آرزوهای آینده ات فکر کن.
2-کاری را که دوست دارید، انجام دهید
کودکان هیچوقت زور نمیزنند کاری را خلاف میلشان انجام دهند بلکه برعکس اگر جلوی کار مورد علاقه شان را گرفتید، نیروی انجام کارشان چند برابر می شود و با جیغ و فریاد و هر ابزار دیگری که داشته باشند، مصمم میشوند آن کار را انجام دهند. حالا به کارهایی که انجام می دهیم دقت کنید!!! چقدر خودمان را مجبور می کنیم کارهایی انجام بدهیم که اصلا خوشمان نمی آید؟خب نتیجه مشخص است:به سرعت ناامید می شویم و انرژیمان تحلیل می رود.
3-هرگز خودتان را با کسی مقایسه نکنید
وقتی درحال بزرگ تر شدن هستیم، اطرافیان سم مهلک مقایسه با دیگران را در خانمان تزریق می کنند و ذهنمان را مسموم می کنند. هر انسان پدیده ای منحصر به فرد است و بر اساس نظریه پازل در دنیا هرکس جای مخصوص به خود را دارد. پس مقایسه خود با دیگران کمکی به ما نمی کند چون ما از دیگران می آموزیم برای پیدا کردن گوهر وجودی خویش و قرار نیست مثل دیگران باشیم. تجربه به من ثابت کرده که تنها مقایسه ای که می تواند بسیار ارزشمند باشد مقایسه الانمان با قبلمان هست تا ببینیم چقدر پیشرفت کردیم و چطور پیشرفت کردیم.
4-از فرآیند لذت ببرید و به نتیجه فکر نکنید
تا حالا از بچه ای شنیدید که بگوید مامان من چند تا کلمه که یاد بگیرم فارســی حرف زدنــم کامل می شــود؟فکر مداوم به نتیجه باعث می شود که بقیه مسیر را با پیشرفت اندکمان مقایسه کنیم و از حرکت کردن ناامید شویم. اوایل کار از فرآیند لذت ببرید؛ فقط زمانی از نتیجه نیرو بگیرید که بسیار به آن نزدیک هستید.
5-سوار بر قانون جزر و مد باشید
اشتباه رایجی که خیلی از ما مرتکب می شویم و در نتیجه کارها را رهــا و از انجامشان ناامید می شویم این است که می خواهم هر وقت حالمان خوب بود و حوصله داشتیم کاری را انجام بدهیم. پیشنهاد میکنم در هر حالتی حرکت به جلو را مداوم ادامه دهید حتی اگر در مواقعی مجبورید خودتان را سینهخیز روی زمین بکشید و بدانید که این اصل بســـیار مهم است.
6-ایده ئال طلب نباشید
به نظر بنده یکی از آفت های بزرگ رشد نکردن در زندگی داشتن ذهن ایده ئال طلب است. آنقدر اهداف بزرگ و دور از دسترس در زندگی انتخاب می کنیم که اصلا میلی به حرکت پیدا نمی کنیم و اکثرا بدون حتی انجام اولین اقدام اهداف را رها می کنیم. آماری که از بین 100 نفر شرکت کننده در دوره تیپ شخصیتی گرفتم نشان داد که بیش از 63درصد آنها گرفتار دام ایده ئالطلبی هستند.برای رها شدن از این تله بزرگ من برای خودم یک قانون بسیار کاربردی ابداع کردم که خیلی کمکم کرد و به شما هم توصیه می کنم از این قانون بسیار ارزشمند استفاده کنید.قانون 60 درصد: اگر متوجه شدید که ایده ئال طلب هستید و شرایط از نظر شما به اندازه 60 درصد مهیا بود دست به عمل بزنید و چنانچه نتیجه به دست آمده 60 درصد ایده ئال ذهنی شما بود آن کار را موفق حساب کنید. چون «60درصد» انسان های ایده ئال طلب«120درصد» انسان های موفق هستند. پس زمانی که شما کاری در حد کیفیت 60درصد انجام بدهید به احتمال زیاد این کار کیفیت بسیار بالایی دارد.
7-نیتتان را درست کنید
ببینید برای آرزوهای چه کسانی زندگی می کنید: در دبیرستان برای پدرم رفتم رشته ریاضی و به صلاحدید مادرم در دانشگاه مهندسی متالورژی خواندم. هرچه بیشتر تلاش می کردم کمتر می رسیدم ولی الان مدرس دوره های شاد زیستن هستم و واقعا عاشق کاری که می کنم هستم و رشد عالی در این کار دارم.
زیربنای اهدافتان را مشخص کنید: آیا علاقه شما به رشته تحصیلیتان به خاطر چشم و هم چشمی بوده یا واقعا آن را دوست دارید؟
...بهتر است بدانید تحقیقات موسسه ملی ایمنی و بهداشت آمریکا نشان داده پزشک ها حدودا دو برابر مشاغل دیگر خودکشی می کنند و دانشمند روسی-ارمنی به نام گورجیف به این نتیجه رسید که دلیل مهم خودکشی افراد این است که فعالیت شغلیشان با روحیه آنها سازگاری ندارد، پس معلوم است که این افراد از شغل پزشکی لذتی نمی بردند و با هدف دیگری این کار را انتخاب کردند که تحقیقات من نشان می دهد عده ای به خاطر احترامی که در جامعه به پزشکان گذاشته میشود این رشته را انتخاب می کنند. درحقیقت این افراد احترام را دوست دارند نه پزشکی. پس خیلی مهم است که بدانیم نیت اصلمان از اهدافمان چیست. برای اینکه متوجه شوید که نیتتان درست است از خود بپرسید چرا می خواهم این کار را انجام دهم.وقتی صادقانه به چرایی محکمی رسیدید آن کار را انجام دهید چون اکنون می توانید با هر چگونگی کنار بیایید.اکیدا توصیه می کنم بدون چرایی محکم دست به هیچ کاری نزنید.