محمود نامحمود!
باز هم احمدی نژاد. انگار داستان او تمامی ندارد. هم با سکوتش جلب توجه میکند و هم با حرف زدنش. بعضیها فکر میکردند بعد از ردصلاحیت شدنش در انتخابات ۹۶ دیگر خبری از او نخواهد شد. سکوتش، اما دوام نیاورد.
باز هم احمدی نژاد. انگار داستان او تمامی ندارد. هم با سکوتش جلب توجه میکند و هم با حرف زدنش. بعضیها فکر میکردند بعد از ردصلاحیت شدنش در انتخابات ۹۶ دیگر خبری از او نخواهد شد. سکوتش، اما دوام نیاورد. گویی آنقدر در هشت سالی که قدرت داشت آنقدر به رسانه عادت کرده بود که دیگر نمیتوانست بدون آن ادامه دهد. پرونده بقایی و آنچه که میگویند بر او گذشته است آغاز فصل جدید سیاستورزی احمدی نژاد شد؛ فصل دوم او نیز با رد صلاحیت او و رای باطل انداختن در انتخابات ریاست جمهوری به پایان رسید. او بعد از آن ردصلاحیت ترجیح داد حرفی نزند. او ناچار بود. گویی مدتی که ساکت بود برایش به برزخی تبدیل شده بود که باید تصمیم میگرفت کدام راه را انتخاب کند. حالا با کلید واژه بقایی و دیگر نزدیکانش فصل جدید دفتر سیاستورزی خود را مینویسد. دیگران برای این فصل عنوان «اپوزیسیون» را برگزیدهاند. در زبان طنز هم او و دوستانش فرقه زنبیلیه نام گرفته اند؛ کسانی که دادگاه رفتنشان انواع و اقسام حاشیه را دارد.
یک بار با زنبیل قرمز در دادگاه حاضر میشوند و یک بار دیگر هم به حرم حضرت عبدالعظیم میروند و بست مینشینند. احمدینژاد برخلاف روسای دولتهای پیش از خود که هیچگاه علیه روسای قوای دیگر حرفی به زبان نیاورده بودند، با لحن خاص خود، صاف و پوست کنده گفت که با خانواده لاریجانی مخالف است. بار دیگر خواستار استعفای برکناری رئیس دستگاه قضا از سمت خود شد. در برابر دادگاه تجدید نظر بقایی که راهش ندادند، سخنرانی کرد و زبانش را تندتر کرد. حرکت آخر هم نامهای به رهبر انقلاب و زیر سوال بردن ارکان نظام بود. او در این نامه که در ادبیات سیاسی ایران نامتعارف بوده خواستار برگزاری انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری و مجلس شد.
دوری و دشمنی بین محمود و دوستان سابق
حرکتهای او باعث شده جریان سیاسی اصولگرا که در سالهای ریاست او بر دولت حامی اصلی او بودهاند نیز فاصله خود با احمدینژاد را بیشتر کنند. البته این فاصله از لحظه ثبت نام احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ بود. احمدی نژاد با ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم باقیمانده نیروهای سیاسی حامیاش را از خود دور کرد؛ نوعی دوری که دوستی هم در آن نیست. تعدادی از اعضای جبهه پایداری که با احمدی نژاد از یک آبشخور فکری تغذیه میکنند از او اعلام برائت کردند. بسیاری از اصولگرایان نیز ترجیح میدهند درباره او لب به سخن باز نکنند. با این حال دوری و دشمنی تنها ارمغان احمدی نژاد برای یاران سابقش نیست. اصولگرایان به چه کنم چه کنم؟ افتادند
هرچند بیتوجهی به احمدینژاد مدتی برای اصولگرایان کارگر افتاد، اما حالا به یک دلمشغولی تبدیل شده است. در دل مشغولیشان حالا چه کنم؟ نهفته است. در میان این چه کنمها، هرکس یک ایده در برابر احمدی نژاد دارد. گویی بازیهای او حداقل توانسته اتحاد ظاهری آنها را برای مدتی بشکند. با این حال هنوز که هنوز است یک نفر از اصولگرایان به خاطر هشت سال ریاست جمهوری احمدینژاد و حمایت از او حاضر به عذرخواهی نشده است. میرحسین در حصر رای داد، اما احمدی نژاد در آزادی رای باطله داد
روزنامه جوان اخیرا در مطلبی تلاش کرده محمود احمدی نژاد را با میرحسین موسوی مقایسه کند. این روزنامه اصولگرا نوشته این دو از دو منظر با همدیگر تشابه دارند. اما دو موضوع طرح شده احمدینژاد عین موسوی است: یکم موسوی انتخابات را خیمهشببازی دولت و صدا و سیما میدانست و احمدینژاد آن را محصول مهندسی شورای نگهبان. حال همه منتظرند ببینند احمدینژاد خودش را محصول مهندسی میداند یا مثل همه مسائل دیگر خود را یک استثنا قلمداد میکند. دوم اینکه موسوی خواستار ابطال انتخابات و برگزاری انتخابات مجدد ریاست جمهوری بود. اما احمدینژاد چند قدم جلوتر است، یعنی هم خواستار ابطال انتخابات ۱۳۹۶ ریاست جمهوری است هم مجلس و هم عزل رئیس قوه قضائیه.
جوان در مطلب خود در تمایز میرحسین موسوی و احمدی نژاد نیز مینویسد: تمایز اول اینکه یکی در حصر و دیگری آزاد است و دوم اینکه موسوی در حصر به یکی از کاندیدای تأیید شده نظام رأی داد، اما احمدینژاد و دوستان رأی باطله دادند و اصرار داشتند دوربینها هم ضبط و منتشر کنند.
این روزنامه همچنین نتیجه میگیرد که احمدینژاد برای هجو نظام حاضر است بدنامی و عدم مشروعیت خود را نیز اثبات و فریاد بزند.
از باطنش خبر نداشتیم
یکی از جنجالیترین موضعگیریها درباره احمدینژاد به صحبتهای سردار فیروزآبادی، رییس سابق ستاد کل نیروهای مسلح است. او در سخنانی که کلیپ آن هم در فضای مجازی هم منتشر شده است گفته: «حقیقت را باید گفت. میگویند مهندس موسوی گفته من از باطنش (احمدینژاد) خبر داشتم؛ ما از باطنش خبر نداشتیم.»
تجویز نسخه برای اعصاب و روان احمدی نژاد
واکنش بعضی اصولگرایان به احمدی نژاد در نوع خود جالب است. ابوالقاسم رئوفیان حالا که سالها از ریاست جمهوری احمدی نژاد میگذرد شخصیت او را زیر سوال میبرد و از عبارتی برای رئیس دولتهای نهم و دهم استفاده میکند که گویی بیمار است. رئوفیان به نامهنیوز گفته: احمدی نژاد دچار نوعی خودشیفتگی شده است و با اقداماتی همچون نوشتن نامه به رهبری در پی نشان دادن جایگاه والایی است که نشات گرفته از یک توهم وخودبزرگ بینی از ناحیه اوست. البته نفس نوشتن نامه حتی به عالی رتبهترین مقام چیز بدی نیست، اما هدفی را که نگارنده تعقیب میکند مهم است که او در پی ارتقاء جایگاه و پایگاه خود در بین رجال سیاسی و مردم است وهمچنین القاء اینکه سرامد دیگر مسئولان پیشین و پسین است که به اعتقاد من او نیاز به یک معاینه بالینی از سوی متخصیصین مغز و اعصاب و روان دارد. این اصولگرا از آن دسته اصولگرایانی است که معتقدند باید به احمدی نژاد بیتوجهی کرد. امیررضا واعظ آشتیانی دیگر فعال سیاسی اصولگرا نیز به نامه نیوز از تکمیل شدن فرآینند برخورد قانونی با احمدی نژاد خبر داده است.
فقط رئوفیان و واعظ آشتیانی نیستند که از لزوم برخورد با احمدی نژاد و مراجعه او به متخصص اعصاب و روان حرف میزنند. عباس امیری فر، روحانی نزدیک به احمدی نژاد که از او فاصله گرفته است هم همین نظر را دارد. او به اعتماد آنلاین گفته: «اینطور نیست که با آقای احمدینژاد برخورد نشود. فعلاً قوه قضائیه در حال برخورد با بقایی و مشایی است که تا الان حکم بقایی صادر شده؛ البته الان دادگاه تجدیدنظر در حال برگزاری است و طی چند روز آینده حکم نهایی هم مشخص میشود.» امیری فر گفته: «احمدینژاد باید به روانپزشک مراجعه کند. رفتارهای ایشان نسبت به گذشته زمین تا به آسمان تغییر کرده و حرکاتی میکند که بسیار بچه گانه است؛ از این رو طبیعی است که قوه قضائیه که برای برخورد با ایشان ورود پیدا کند.»
از نظر اعدام مخالف تا طرفداری از آزادی
امیری فر در بخش دیگری از گفت و گویش نگاهی به موضع امروز و دیروز احمدی نژاد انداخته است؛ امیری فر گفته: «ایشان امروز بیانیه میدهند که باید همه را آزاد کنید و زندانی سیاسی نباید داشته باشیم در حالی که خودشان قبلاً تندترین مواضع را درباره مخالفانشان داشتند. مثلاً ایشان معتقد بودند که باید با آقایان مهندس موسوی و مهدی کروبی خیلی شدید برخورد شود و حتی نظرشان بر اعدام آنها بود. ایشان که چنین نظرات تندی نسبت به مخالفان خود داشتند حالا چه شده است که طرفدار آزادی شدهاند؟
به گذشته برگردیم باز هم به احمدینژاد رای میدهیم
عباس سلیمی نمین، تحلیلگر سیاسی اصولگرا، اما معتقد است احمدی نژاد تغییر نکرده است. او در گفت و گوی خود با اعتماد در پاسخ به این سوال که اگر «او تغییر نکرده است علت حمایت جریان اصولگرا از او چه بود؟» میگوید: اگر جریان اصولگرایی در سال ٨٨ از او حمایت کرد به آن دلیل است که او منتخب مردم بود.
این فعال سیاسی در ادامه سخنانش میگوید اگر زمان به عقب باز گردد باز هم اصولگرایان از احمدی نژاد حمایت میکنند. سلیمی نمین میگوید: احمدینژاد نه تنها در سال ٨٨ بلکه در سال ٨٤ نیز نقاط ضعفی داشت، اما تصور میکنم ضعفهای احمدینژاد هنوز هم قابل مهار است. زیاده خواهیهای احمدینژاد شبیه به زیاده خواهیهای آیتالله هاشمی است زیرا هر دو معتقد هستند قانون نباید شامل حال اطرافیانشان شود. آیتالله هاشمی و احمدینژاد تفاوتهایی با یکدیگر داشتند. تفاوت این دو در آن است که، چون مرحوم هاشمی در انقلاب دارای منزلت بالایی بود، به سختی امکان داشت با ضعفهای ایشان برخورد شود، اما درمقابل، در برابر احمدینژاد شاهد هستید ضعفهای احمدینژاد را به راحتی میتوان کنترل کرد و او نمیتواند کاری از پیش ببرد. او در نهایتا نامهنگاریهایی میکند که تاثیری در جامعه ندارد. به همین دلیل است که ما خطر احمدینژاد را در سال ٨٤ کمتر از آقای هاشمی میدانستیم و اکنون نیز به این مهم قائل هستیم و اگر به سالهای ٨٤ و ٨٨ بازگردیم باز هم از او حمایت خواهیم کرد، اما این شرایط برای آن سالها است است نه امروز که احمدینژاد به صورت کامل در برابر قانون طغیان کرده است.
ادعای سلیمی نمین: احمدی نژاد و تندروهای اصلاحطلب با هم ارتباط دارند
سلیمی نمین در گفت و گوی خود با فرارو نیز میگوید: فکر نمیکنم در اصولگرایان جریانی باشد که با آقای احمدینژاد همراه باشد. شاید در ارتباط با نوع تعامل با این مشکل اختلاف سلیقه داشته باشند. احمدی نژاد به عنوان فرد زیادهخواه یک مشکل است. شاید در مواجهه با او راه حلها متفاوت باشد. ممکن است بعضی این اعتقاد را داشته باشند که باید با او برخورد سخت صورت بگیرد و برخی معتقد باشند برخورد سخت با احمدی نژاد به نفع او تمام میشود. روی این قضیه اختلاف است.
این تحلیل گر اصولگرا با اشاره به موضع محمد هاشمی، فعال سیاسی که برخورد نکردن با احمدی نژاد را عجیب قلمداد کرده میگوید: برخی از عناصر تندروی اصلاحطلب تلاش دارند قوه قضاییه را تخریب کنند که با آقای احمدی نژاد به صورت شخصی برخورد شود. در این قضیه هم خیلی پافشاری میکنند. چرا بعضی مطبوعات اصلاحطلب با تیترهای خود سخنان اصلاحطلبان تندرو را بزرگ میکنند؟ در حالی که میدانند که این خواسته احمدی نژاد است. او عامدانه مسائلی را مطرح میکند تا میدان تغییر پیدا کند. الان میدان اصلی این است که باید تخلفات اطرافیان او مورد پیگرد قضایی قرار بگیرد و اطلاعاتی در این باره به جامعه منعکس شود. در صورتی که اگر با حرفهای احمدی نژاد برخورد شود، نه تنها شناختی در جامعه شکل نمیگیرد، بلکه جلوی این شناخت هم گرفته میشود. باید روشن شود که آقای بقایی تخلفات اقتصادی دارد. بقایی دستور داده است که وامهایی به صورت غیراصولی به افراد خاصی داده شود و این باید برای جامعه روشن شود. اما با پپگیری اظهارات احمدینژاد این واقعیت نه تنها برای جامعه روشن نمیشود بلکه اینگونه منعکس میشود که با منتقدی به اسم احمدی نژاد برخورد شده است. همه تلاش احمدی نژاد این است که به خاطر نوشتن یک نامه یا بیان یک انتقاد احضار شود یا محدودیتی برای او در نظر گرفته شود تا آنچیزی که باید در کانون توجه مردم قرار بگیرد کنار گذاشته شود.
این فعال سیاسی اصولگرا در آخر میگوید: بین بعضی اصلاحطلبان تندرو و احمدی نژاد ارتباط وجود دارد. مثلا آقای تاجزاده به کرات از احمدی نژاد دفاع بارز کرده است. تیپهایی مثل ایشان سعی میکنند از برگه احمدی نژاد استفاده وافری ببرند.
یک بار با زنبیل قرمز در دادگاه حاضر میشوند و یک بار دیگر هم به حرم حضرت عبدالعظیم میروند و بست مینشینند. احمدینژاد برخلاف روسای دولتهای پیش از خود که هیچگاه علیه روسای قوای دیگر حرفی به زبان نیاورده بودند، با لحن خاص خود، صاف و پوست کنده گفت که با خانواده لاریجانی مخالف است. بار دیگر خواستار استعفای برکناری رئیس دستگاه قضا از سمت خود شد. در برابر دادگاه تجدید نظر بقایی که راهش ندادند، سخنرانی کرد و زبانش را تندتر کرد. حرکت آخر هم نامهای به رهبر انقلاب و زیر سوال بردن ارکان نظام بود. او در این نامه که در ادبیات سیاسی ایران نامتعارف بوده خواستار برگزاری انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری و مجلس شد.
دوری و دشمنی بین محمود و دوستان سابق
حرکتهای او باعث شده جریان سیاسی اصولگرا که در سالهای ریاست او بر دولت حامی اصلی او بودهاند نیز فاصله خود با احمدینژاد را بیشتر کنند. البته این فاصله از لحظه ثبت نام احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ بود. احمدی نژاد با ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم باقیمانده نیروهای سیاسی حامیاش را از خود دور کرد؛ نوعی دوری که دوستی هم در آن نیست. تعدادی از اعضای جبهه پایداری که با احمدی نژاد از یک آبشخور فکری تغذیه میکنند از او اعلام برائت کردند. بسیاری از اصولگرایان نیز ترجیح میدهند درباره او لب به سخن باز نکنند. با این حال دوری و دشمنی تنها ارمغان احمدی نژاد برای یاران سابقش نیست. اصولگرایان به چه کنم چه کنم؟ افتادند
هرچند بیتوجهی به احمدینژاد مدتی برای اصولگرایان کارگر افتاد، اما حالا به یک دلمشغولی تبدیل شده است. در دل مشغولیشان حالا چه کنم؟ نهفته است. در میان این چه کنمها، هرکس یک ایده در برابر احمدی نژاد دارد. گویی بازیهای او حداقل توانسته اتحاد ظاهری آنها را برای مدتی بشکند. با این حال هنوز که هنوز است یک نفر از اصولگرایان به خاطر هشت سال ریاست جمهوری احمدینژاد و حمایت از او حاضر به عذرخواهی نشده است. میرحسین در حصر رای داد، اما احمدی نژاد در آزادی رای باطله داد
روزنامه جوان اخیرا در مطلبی تلاش کرده محمود احمدی نژاد را با میرحسین موسوی مقایسه کند. این روزنامه اصولگرا نوشته این دو از دو منظر با همدیگر تشابه دارند. اما دو موضوع طرح شده احمدینژاد عین موسوی است: یکم موسوی انتخابات را خیمهشببازی دولت و صدا و سیما میدانست و احمدینژاد آن را محصول مهندسی شورای نگهبان. حال همه منتظرند ببینند احمدینژاد خودش را محصول مهندسی میداند یا مثل همه مسائل دیگر خود را یک استثنا قلمداد میکند. دوم اینکه موسوی خواستار ابطال انتخابات و برگزاری انتخابات مجدد ریاست جمهوری بود. اما احمدینژاد چند قدم جلوتر است، یعنی هم خواستار ابطال انتخابات ۱۳۹۶ ریاست جمهوری است هم مجلس و هم عزل رئیس قوه قضائیه.
جوان در مطلب خود در تمایز میرحسین موسوی و احمدی نژاد نیز مینویسد: تمایز اول اینکه یکی در حصر و دیگری آزاد است و دوم اینکه موسوی در حصر به یکی از کاندیدای تأیید شده نظام رأی داد، اما احمدینژاد و دوستان رأی باطله دادند و اصرار داشتند دوربینها هم ضبط و منتشر کنند.
این روزنامه همچنین نتیجه میگیرد که احمدینژاد برای هجو نظام حاضر است بدنامی و عدم مشروعیت خود را نیز اثبات و فریاد بزند.
از باطنش خبر نداشتیم
یکی از جنجالیترین موضعگیریها درباره احمدینژاد به صحبتهای سردار فیروزآبادی، رییس سابق ستاد کل نیروهای مسلح است. او در سخنانی که کلیپ آن هم در فضای مجازی هم منتشر شده است گفته: «حقیقت را باید گفت. میگویند مهندس موسوی گفته من از باطنش (احمدینژاد) خبر داشتم؛ ما از باطنش خبر نداشتیم.»
تجویز نسخه برای اعصاب و روان احمدی نژاد
واکنش بعضی اصولگرایان به احمدی نژاد در نوع خود جالب است. ابوالقاسم رئوفیان حالا که سالها از ریاست جمهوری احمدی نژاد میگذرد شخصیت او را زیر سوال میبرد و از عبارتی برای رئیس دولتهای نهم و دهم استفاده میکند که گویی بیمار است. رئوفیان به نامهنیوز گفته: احمدی نژاد دچار نوعی خودشیفتگی شده است و با اقداماتی همچون نوشتن نامه به رهبری در پی نشان دادن جایگاه والایی است که نشات گرفته از یک توهم وخودبزرگ بینی از ناحیه اوست. البته نفس نوشتن نامه حتی به عالی رتبهترین مقام چیز بدی نیست، اما هدفی را که نگارنده تعقیب میکند مهم است که او در پی ارتقاء جایگاه و پایگاه خود در بین رجال سیاسی و مردم است وهمچنین القاء اینکه سرامد دیگر مسئولان پیشین و پسین است که به اعتقاد من او نیاز به یک معاینه بالینی از سوی متخصیصین مغز و اعصاب و روان دارد. این اصولگرا از آن دسته اصولگرایانی است که معتقدند باید به احمدی نژاد بیتوجهی کرد. امیررضا واعظ آشتیانی دیگر فعال سیاسی اصولگرا نیز به نامه نیوز از تکمیل شدن فرآینند برخورد قانونی با احمدی نژاد خبر داده است.
فقط رئوفیان و واعظ آشتیانی نیستند که از لزوم برخورد با احمدی نژاد و مراجعه او به متخصص اعصاب و روان حرف میزنند. عباس امیری فر، روحانی نزدیک به احمدی نژاد که از او فاصله گرفته است هم همین نظر را دارد. او به اعتماد آنلاین گفته: «اینطور نیست که با آقای احمدینژاد برخورد نشود. فعلاً قوه قضائیه در حال برخورد با بقایی و مشایی است که تا الان حکم بقایی صادر شده؛ البته الان دادگاه تجدیدنظر در حال برگزاری است و طی چند روز آینده حکم نهایی هم مشخص میشود.» امیری فر گفته: «احمدینژاد باید به روانپزشک مراجعه کند. رفتارهای ایشان نسبت به گذشته زمین تا به آسمان تغییر کرده و حرکاتی میکند که بسیار بچه گانه است؛ از این رو طبیعی است که قوه قضائیه که برای برخورد با ایشان ورود پیدا کند.»
از نظر اعدام مخالف تا طرفداری از آزادی
امیری فر در بخش دیگری از گفت و گویش نگاهی به موضع امروز و دیروز احمدی نژاد انداخته است؛ امیری فر گفته: «ایشان امروز بیانیه میدهند که باید همه را آزاد کنید و زندانی سیاسی نباید داشته باشیم در حالی که خودشان قبلاً تندترین مواضع را درباره مخالفانشان داشتند. مثلاً ایشان معتقد بودند که باید با آقایان مهندس موسوی و مهدی کروبی خیلی شدید برخورد شود و حتی نظرشان بر اعدام آنها بود. ایشان که چنین نظرات تندی نسبت به مخالفان خود داشتند حالا چه شده است که طرفدار آزادی شدهاند؟
به گذشته برگردیم باز هم به احمدینژاد رای میدهیم
عباس سلیمی نمین، تحلیلگر سیاسی اصولگرا، اما معتقد است احمدی نژاد تغییر نکرده است. او در گفت و گوی خود با اعتماد در پاسخ به این سوال که اگر «او تغییر نکرده است علت حمایت جریان اصولگرا از او چه بود؟» میگوید: اگر جریان اصولگرایی در سال ٨٨ از او حمایت کرد به آن دلیل است که او منتخب مردم بود.
این فعال سیاسی در ادامه سخنانش میگوید اگر زمان به عقب باز گردد باز هم اصولگرایان از احمدی نژاد حمایت میکنند. سلیمی نمین میگوید: احمدینژاد نه تنها در سال ٨٨ بلکه در سال ٨٤ نیز نقاط ضعفی داشت، اما تصور میکنم ضعفهای احمدینژاد هنوز هم قابل مهار است. زیاده خواهیهای احمدینژاد شبیه به زیاده خواهیهای آیتالله هاشمی است زیرا هر دو معتقد هستند قانون نباید شامل حال اطرافیانشان شود. آیتالله هاشمی و احمدینژاد تفاوتهایی با یکدیگر داشتند. تفاوت این دو در آن است که، چون مرحوم هاشمی در انقلاب دارای منزلت بالایی بود، به سختی امکان داشت با ضعفهای ایشان برخورد شود، اما درمقابل، در برابر احمدینژاد شاهد هستید ضعفهای احمدینژاد را به راحتی میتوان کنترل کرد و او نمیتواند کاری از پیش ببرد. او در نهایتا نامهنگاریهایی میکند که تاثیری در جامعه ندارد. به همین دلیل است که ما خطر احمدینژاد را در سال ٨٤ کمتر از آقای هاشمی میدانستیم و اکنون نیز به این مهم قائل هستیم و اگر به سالهای ٨٤ و ٨٨ بازگردیم باز هم از او حمایت خواهیم کرد، اما این شرایط برای آن سالها است است نه امروز که احمدینژاد به صورت کامل در برابر قانون طغیان کرده است.
ادعای سلیمی نمین: احمدی نژاد و تندروهای اصلاحطلب با هم ارتباط دارند
سلیمی نمین در گفت و گوی خود با فرارو نیز میگوید: فکر نمیکنم در اصولگرایان جریانی باشد که با آقای احمدینژاد همراه باشد. شاید در ارتباط با نوع تعامل با این مشکل اختلاف سلیقه داشته باشند. احمدی نژاد به عنوان فرد زیادهخواه یک مشکل است. شاید در مواجهه با او راه حلها متفاوت باشد. ممکن است بعضی این اعتقاد را داشته باشند که باید با او برخورد سخت صورت بگیرد و برخی معتقد باشند برخورد سخت با احمدی نژاد به نفع او تمام میشود. روی این قضیه اختلاف است.
این تحلیل گر اصولگرا با اشاره به موضع محمد هاشمی، فعال سیاسی که برخورد نکردن با احمدی نژاد را عجیب قلمداد کرده میگوید: برخی از عناصر تندروی اصلاحطلب تلاش دارند قوه قضاییه را تخریب کنند که با آقای احمدی نژاد به صورت شخصی برخورد شود. در این قضیه هم خیلی پافشاری میکنند. چرا بعضی مطبوعات اصلاحطلب با تیترهای خود سخنان اصلاحطلبان تندرو را بزرگ میکنند؟ در حالی که میدانند که این خواسته احمدی نژاد است. او عامدانه مسائلی را مطرح میکند تا میدان تغییر پیدا کند. الان میدان اصلی این است که باید تخلفات اطرافیان او مورد پیگرد قضایی قرار بگیرد و اطلاعاتی در این باره به جامعه منعکس شود. در صورتی که اگر با حرفهای احمدی نژاد برخورد شود، نه تنها شناختی در جامعه شکل نمیگیرد، بلکه جلوی این شناخت هم گرفته میشود. باید روشن شود که آقای بقایی تخلفات اقتصادی دارد. بقایی دستور داده است که وامهایی به صورت غیراصولی به افراد خاصی داده شود و این باید برای جامعه روشن شود. اما با پپگیری اظهارات احمدینژاد این واقعیت نه تنها برای جامعه روشن نمیشود بلکه اینگونه منعکس میشود که با منتقدی به اسم احمدی نژاد برخورد شده است. همه تلاش احمدی نژاد این است که به خاطر نوشتن یک نامه یا بیان یک انتقاد احضار شود یا محدودیتی برای او در نظر گرفته شود تا آنچیزی که باید در کانون توجه مردم قرار بگیرد کنار گذاشته شود.
این فعال سیاسی اصولگرا در آخر میگوید: بین بعضی اصلاحطلبان تندرو و احمدی نژاد ارتباط وجود دارد. مثلا آقای تاجزاده به کرات از احمدی نژاد دفاع بارز کرده است. تیپهایی مثل ایشان سعی میکنند از برگه احمدی نژاد استفاده وافری ببرند.
در ارتباط با ادعایی که سلیمی نمین در ارتباط با افرادی مثل مصطفی تاجزاده مطرح کرده است، فرارو تلاش کرد با معاون سیاسی وزارت کشور دولت اصلاحات گفت و گو کند که ضمن آنکه فرصتی برای پاسخ گویی در اختیار او قرار دهد، تحلیل او را در ارتباط با حرکتهای اخیر احمدینژاد جویا شود. اما متاسفانه گفتوگو با این فعال سیاسی میسر نشد.