وقتی درختان شهر به دستان هنرمندان اصفهانی جان دوباره میگیرند
سال گذشته نیز برخی از درختان اصفهان که تنه آنها به دلیل اینکه با آجر و سیمان پوشیده شده بودند توسط یک بانوی خلاق اصفهانی نقش حیوانات بر روی آنها صورت گرفت امسال نیز تنه درختان با تبدیل به مجسمه جانی دوباره گرفتند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، خیلی وقتها لابلای خبرها و انتقادهایی که میشود خبرهای خوبی میشنوی که شنیدن آن روح آدم را تسکین میدهد، خبرهایی دسته نخست که تکرارش حتی از طریق تمامی رسانهها باز هم به آن تازگی دیگری میبخشد تا باز هم به عنوان یک سوژه جذاب و لطیف و فرهنگساز دیده شود.
سوژهای که ارزش آن را دارد که باز هم با وجود تکراری بودنش تیتر شود، تکراری بودن به این معنا که بارها از سوی شبکههای اجتماعی به آن پرداخته شده و در رسانههای نصف جهانی نیز همین طور و آن چیزی نیست جز تبدیل درختهای فرسوده اصفهان که حالا به جای قطع شدن به گونهای دیگر ادامه دارند تا با قالب جدید خود روایت دیگری را برای ما بازگو کنند.
سال گذشته نیز برخی از درختان اصفهان که تنه آنها به دلیل اینکه با آجر و سیمان پوشیده شده بودند توسط یک بانوی خلاق اصفهانی نقش حیوانات بر روی آنها صورت گرفت تا باز هم به ما یادآوری کند که زندگی هنوز زیباییهای خودش را دارد، فقط باید خیلی وقتها عینکمان را برداریم تا دنیا را واضحتر ببینیم.
نقاشیهایی که هر عابری با دیدن و گذر از این درختها لذت میبرد و جالب اینکه سوژه عکسهای سلفی و پروفایل که این روزها بسیار داغ است نیز بود.
اما این روزها تبدیل زیباییهای درختان در اصفهان به شکل دیگری شده است، جنس آن کمی فرق میکند اما همان پیام را با خود دارد، اگر گذری به پارک شهید رجایی داشته باشید درختانی را میبینید که به دلیل فرسوده بودن و آفت به جانشان رخنه کرده جای اینکه قطع شوند تبدیل به مجسمههای چوبی شدهاند.
اقدامی که در سایر کشورهای اروپایی نیز صورت گرفته و هنرمندان آنجا نیز به پاس احترام به محیط زیست و فواید آن برخی از درختان شبیه به موضوع ما را به مجسمههای چوبی تبدیل کردهند.
درختانی که جانی دوباره میگیرند
احسان معمار هنرمند اصفهانی است که این روزها سرش شلوغ شده و هر روز خود را در پارک شهید رجایی برای درختان میگذراند؛ آنها را لمس میکند و به جای خداحافظی با آنها سلامی دیگر دارد.
این مجسمه ساز از طراحی اولیه روی درخت به ما میگوید اینکه چطور یک درخت تبدیل به یک مجسمه میشود و میگوید: از فرم درخت استفاده میکنم و آن را طراحی و میتراشم برای مثال در پارک گلستان خانه اصفهان یک درخت دیدم که تنه آن به خرس شباهت داشت به همین دلیل تنه تبدیل به خرس شد؛ در پارک شهید رجایی به دلیل کاشی کارییها و حیواناتی که رد آن بود درختان نزدیک به آن را با الهام از بنا طراحی کردم تا با فضا بیربط نباشد.
معمار ادامه میدهد: درختها پس از تراش پوشش میخورند تا در برابر افتاب و باران مقامتر باشند، ما تنه درخت را رنگ آمیزی نمیکنیم تا ماهیت اصلی درخت حفظ شود.
او یک خاطره زیبا هم برای ما تعریف میکند و میگوید: مردم با این آثار ارتباط خوبی برقرار کردهاند یک روز یک پیرزن کهب ه سختی راه میرفت به من گفت مسیر خانهام از این طرف نیست اما هر بار مسیرم را 20 دقیقه دور میکنم تا هر بار روند ساخت مجسمهها را ببینم؛ این پیگیری مردم برای من ارزشمند است.
بوسهای که بر دستان هنرمند اصفهانی زده شد
اما معمار یک خاطره دیگر هم دارد و ادامه میدهد: یک روز هنگام تراش مجسمهها اتفاقی برایم افتاد که من از خجالت عرق شرم بر روی صورتم آمد، چندی پیش یک پیرمرد آمد و آثار را دید و با هم صحبت کردیم سپس دستان من را بوسید من از اینکه این شخص با سنی از او گذشته بود دستان مرا بوسید خجالت کشیدم و شاکر خدا که مردم آثار را دوست داشتهاند، بالاخره هزینه آن از بیتالمال است و مردم باید آنها را دوست داشته باشند.
وی به تاثیر فرهنگی مجسمه اشاره میکند و میگوید: مجسمه در نوع خود به عنوان یک رسانه ماندگار است که سالهای سال خاطرات شهری ایجاد میکند و در فرهنگ و تاریخ جامعه تاثیر گذار است.
تبدیل درختها به مجسمه و یا درختانی که سال گذشته بر روی آن نقاشی شد بر روحیه مردم اصفهان تاثیر مستقیم دارد، مریم کریمیان رواشناس اجتماعی نیز در این مورد میگوید: مجسمههای چوبی درختان وحتی رنگامیزی درختان جزئی از زیبائیهای بصری شهری محسوب میشوند که به صورت ناخودآگاه بر احساسات مردم یک شهر تاثیر غیر مستقیم دارد و سبب تعلق خاطر مردم به شهرشان میشود.
وی معتقد است: این عوامل آرامش روحی و روانی ساکنان را فراهم میکند زیرا داشتن فضا و محیط مطلوب در محل کار یا تحصیل شهروندان سبب میشود توانایی ذهنی فرد بازسازی شده و قدرت تمرکزش بالابرود و با کاهش اضطراب و بیماریهای روحی و جسمی به عملکرد بهتری برسد.