شاعرانگی جاری در مادیهای اصفهان
مادیهای اصفهان، یکی از فضاهای شهری خاص این شهر است که شاعرانگی و آرامش ویژهای دارند. فعالسازی بیشتر این فضاهای شهری، میتواند محیطهای تفریحی جذابی برای شهروندان اصفهانی فراهم کند.
الهام باطنی/اصفهان امروز: قدم زدن در کنار مادی، یکی از تفریحات آرامشبخشی است که شاید بسیاری از اصفهانیها تجربه کرده باشند. مادیهایی که شاید در سالهای اخیر به دلیل خشکی زایندهرود، کمتر آبی در آنها جاری است، اما سکوت و سکون جاری در حاشیه آنها، شاعرانگی خاصی به آنها میبخشد.
مادیهای اصفهان در محلات مختلف اصفهان پراکندهاند. از غرب شهر و خیابانهایی مثل کهندژ گرفته تا شمال شهر و خیابانهایی مثل سروش. مادی فرشادی از طولانیترین مادیهای اصفهان است و در نزدیکی باغ پرندگان در پارک ناژوان از رودخانه جدا میشود و پس از گذر از پارک ناژوان در غرب شهر و گذر از محلات مختلف به چهارباغ عباسی می رسد و سپس با ورود به نشاط و ملک، مادی علیرضاخان نام میگیرد و پس از عبور از گلزار، بزرگمهر و رکنالدوله، مادی خوراسگان نامیده میشود و بهسوی خوراسگان و کردآباد میرود.
برخی محلات اصفهان هم پیرامون مادیها ساختهشدهاند، محلاتی مثل خواجو، صالحآباد و چرخاب. واژه مادی در ذهن بسیاری از ساکنان این محلات، یادآور بسیاری از خاطرات کودکی آنها است و هنوز هم بسیاری از مردم این شهر برای رفتن از نقطهای به نقطه دیگر از مسیر مادی بهعنوان راهنمای خویش برای جهتیابی استفاده میکنند، نشانهای از تعلقخاطر اصفهانیها به این فضاهای شهری.
پررفتوآمدترین و شناختهشدهترین مادیهای این شهر اما مادیهای مرکز شهر هستند، مادیهای واقعشده در خیابان چهارباغ، دو مادی فرشادی و نیاسرم که با هویتی ویژه، شاخصترین آنها هستند.
در امتداد مادی فرشادی بین دو خیابان استانداری و نشاط، خیابانی نوساز کشیده شده و صندلیهای کنار آن، محیط مناسبی برای وقتگذرانی در این فضا فراهم آورده است. مادی چرخاب در خیابان فردوسی هم با مدرسه قدیمی ملک و خانههای قدیمی ویلایی کنارش شناختهشده است. در این میان، آن بخش از دو مادی فرشادی و نیاسرم که در خیابان چهارباغ واقعشده، بیش از همه رفتوآمد شهری به خود دیده است.
مادی فرشادی حدفاصل خیابان چهارباغ و خیابان شمسآبادی، شاید یکی از جذابترین بخشهای مادی های اصفهان باشد، با پاساژهای قدیمی افتخار و آزادی در امتداد آن و لباسفروشیهای کنارش و خیاطیهای قدیمی که در یکسوی مادی در نزدیکی خیابان شمسآبادی قرارگرفته است. از یکسوی این بخش مادی، اتومبیلها عبور میکنند و همین، شلوغی خاصی به آن میبخشد. این مادی در حدفاصل خیابان شمسآبادی و آذر اما آرامش و سکوت بیشتری دارد و خانههای بزرگ ویلایی کنارش، و چنارهای تناورش شکوهی به آن داده، بوی رطوبت آب و صدای ریختن قطرات آب از لوله های آبیاری قطرهای به داخل باغچههای این مادی هم به نرمی، سکوت جاری در آن را به هم میزند، در کنار ماشینهایی که گاهبهگاه از کنارش رد میشوند. برجهای بلند جدید با لابی و ورودی تجملی هم البته بخشی از محیط پیرامون این مادیاند، با درهایی تزیینشده از شیشههای رنگی و سقف ورودی گچکاری و آینهکاریشده، نتیجه رشد بیرویه قیمت زمین این منطقه در سالهای اخیر. قبل از چنین برجهایی البته میتوان پلهای چوبی زیبایی را دید که در مقابل آنها بر روی مادی خشک ساختهشدهاند.
مادی نیاسرم هم مثل مادی فرشادی حال و هوای خاص خودش را دارد. بخشی از این مادی که بین دو خیابان آذر و چهارباغ واقعشده، با چنارها و کاجهای تناور و شمشادها زینت یافته و کارگاههای ساختمانی فراوان اطراف آن، از برجهای لوکسی خبر میدهند که قرار است در مقابل آن قد علم کنند. ماشینرو نبودن این بخش، نوعی محصور بودن به آن بخشیده و سکوت خانههای چهل پنجاهساله حاشیهاش که دیوارهای با سنگ سفید، بالکن عریض و درهای فلزی تزیینشده با شیشههای رنگی مربع، از مشخصههای آنها است، آرامشی دوستداشتنی برای آن به ارمغان آورده است.
مادی نیاسرم بین دو خیابان چهارباغ و گلدسته اما شاید بیش از همه بخشهای مادیهای اصفهان، سرشار از زندگی و جنبوجوش است. این بخش مادی، خیابانرو نیست و مانتوفروشیها، پاساژهای کوچک، عینکفروشی قدیمی دید اپتیک، کافه معروف دوچرخه، بریانی قدیمی هشتبهشت، رستورانهای تازهساز و کتابفروشی قدیمی حالا متروکه اندیشه، حیات شهری ویژهای را در آن قدم زده و پل آجری روی آن، زیبایی ویژهای به آن بخشیده، در کنار صدای پارس سگی که از یکی از خانههای ویلایی وسیع کنار آن، مدام شنیده میشود.
دیوارنوشتههای کنار این مادیها هم ماجرای خاص خود را دارد. به دلیل محصور بودن فضای کنار مادیها، شاید دیوارهای آنها جای خوبی باشد برای نوشتن از درونیات شهروندان. «شب بود...» این عبارت را میشود بر روی یکی از دیوارهای مادی نیاسرم دید. عبارتی که کمی جلوتر دوباره بر روی دیوار، نوشتهشده و ترانه معروف «شب بود، بیابان بود، زمستان بود...» را به یاد میآورد.
«کسی در راه است؟ نامهای در راه است/ چراغ را روشن کن آصفه!/ دستهایم میلرزد، اشک چشمهایم خشکیده است/ گردابهای چرخان راهی به اعماق ندارند/ نقش شاخههای فندق را در آب میبینیم/ کنارهای نیاسرم، کرانههای آب/ هو هو هو، هو هو هو...» شاعرانگی مادیهای اصفهان در اشعار کیوان قدرخواه که از عناصر جغرافیایی اصفهان سود میبرد، هم انعکاس یافته است.
مادیها، فضاهای گمشده امروز اصفهان هستند. فضاهایی که براساس تعریف علم شهرسازی، رؤیت نمیشوند، اما نبودشان، عملکرد فضا را دچار نقصان میکند. به اعتقاد کارشناسان شهرسازی، زندهسازی فضاهای گمشده شهری بهعنوان مکان سوم، به معنای فضای تفریح و اوقات فراغت میتواند بستر مناسبی برای رویدادهای شهری و تعاملات اجتماعی به وجود آورد تا در این فضاهای زنده و پویا، حرکت پیاده ترویج یابد. مکانهای سوم، مکانهاییاند که در همه ساعتها در دسترس هستند و مشتریهای ثابت و حال و هوای غیرجدی دارند و فعال شدن آنها میتواند به ترویج جامعه مدنی و دموکراسی کمک کند.