ردپای حافظ در شعر سایه

شعرهای سایه به گفته استاد شفیعی کدکنی همچون کاغذ زر میان عاشقان شعر فصیح فارسی دست‌به‌دست گشته است

ردپای حافظ در شعر سایه

زهرا آقایی

شعرهای سایه به گفته استاد شفیعی کدکنی همچون کاغذ زر میان عاشقان شعر فصیح فارسی دست‌به‌دست گشته است. توجه سایه به سبک غزل عراقی و موفقیت او در پیروی از طرز غزل بزرگ‌ترین شاعر این سبک، حافظ شیرازی، سبب شده تا حافظ عصر خویش شود و بنا به تعبیر استاد خرمشاهی کمتر شاعری توانسته است؛ مانند سایه حافظانه غزل بسراید. خرمشاهی معتقد است که شخصیت زلال سایه همدل و همدید با حافظ است. همین است که ذهن و زبانش این‌همه به حافظ نزدیک است. سایه بسیاری از واژگان، ترکیبات، صور خیالی را که حافظ در غزل‌هایش به‌کاربرده، استفاده کرده است و از حافظ تأثیر پذیرفته است. سایه با بهره‌گیری از دایره واژگان حافظ تصاویری جدید و ممتاز خلق کرده است که به متن وی رنگ و بوی خاص خود او را داده است و در عین وام گرفتن کلمات از جناب حافظ، خود، متنی دست‌اول محسوب می‌شود. ساقی به دست باش که همای اوج سعادت، نسیم عطرگردان، گوهر مقصود، شاهدان چمن، ناله عشاق، حلقه عشاق، قرعه به نام کسی زدن، جفا ز بخت کشیدن و سر زلف بتان از ترکیبات و عبارات مشخص و پرکاربرد حافظ هستند که در اشعار ابتهاج نیز دیده می‌شوند که نمونه‌های آن را در ابیات زیر می‌خوانیم:
ساقی به دست باش که این مست می‌پرست/ چون خم زپانشست و هنوزش خمار تست
همای اوج سعادت که می‌گریخت زخاک/ شد از امان زمین دانه‌چین دام شما
نسیم عطرگردان بوی خون عاشقان دارد/ بیا تا عطر این گل در مشام جان بگردانیم
گاهی هم علاوه بر ترکیبات، مضمون‌های شعری مشابه ابیات حافظ در غزل‌های سایه نمود پیداکرده است مانند:
بدین امید شد اشکم روان ز چشمه‌ی چشم/ که سرو من به لب جویبار می‌آید
که مضمون اشاره‌شده در بیت بالا بسیار موردعلاقه حافظ بوده است و بارها از آن استفاده کرده است.
در مسئله عشق، نگاه سایه نگاهی قدمایی است و معشوق او همچون معشوق حافظ اسم ندارد و موجودی است فارغ از جنسیت.
بازآی دلبرا که دلم بی‌قرار توست / وین جان بر لب آمده در انتظار توست
ترکیب جان بر لب آمده یادآور بیت زیر از حافظ است:
عزم دیدار تو دارد جان بر لب آمده/ بازگردد یا برآید چیست فرمان شما
البته در این مورد باید متذکر شد که اثرپذیری وی تنها یک تقلید صرف نبوده است و شاعر با تغییراتی اغلب سازنده، محتوای شعر را تغییر داده است. ابداع صور خیال، وجود مضامین جدید و عدم تکرار و تقلید غزل‌های سایه را ماندگار کرده است؛ مانند آنچه در ادامه آمده است:
دست‌کوتاه من و دامن آن سرو بلند/ سایه‌ی سوخته دل این طمع خام مبند
سایه جدا از دیگر وام‌گیری‌های زبانی از شعر حافظ، درمجموع بیست‌ودو بار شعر حافظ را تضمین کرده و همچون موارد دیگر تنها به تکرار نپرداخته و از این ساختارها برای بیان ویژه خود استفاده کرده است.

ارسال نظر